برخی افراد در نهم ربیع الاول اقدام به برگزاری مراسم عیدالزهرا می کنند که این عمل از نظر علمای شیعی جایز نیست.
در همین راستا و برای پاسخ به شبهات حول مجالس انحرافی معروف به «عید الزهرا» و «عمر کشون» خواندن کتاب «نهم ربیع، خسارتها و جهالتها» بسیار توصیه میشود.
استفتاء مقام معظم رهبري، آيات عظام نوري همداني و مکارم شيرازي درباره «عيدالزهرا» در بخشي از اين کتاب استفتائاتي در اين زمينه گرفته شده و آمده است:
در قرن هاي اخير چنين مرسوم بوده است که عامه شيعيان در روز نهم ربيع - با توجه به نسبتي که به اين روز ميدهند - توجهي خاص به اين روز داشته و مجالسي را در آن تشکيل ميدادهاند. از صحت و سقم اين انتساب که بگذريم آن چه موجب نگراني است انجام اعمال و گفتار خلاف شرعي است که در بعضي از اين مجالس صورت ميگيرد و از ساحت فرد مسلمان و شيعه اهلبيت(ع) به دور است و آن چه بر اين نگراني ميافزايد وجهه شرعي دادن بعضي افراد به اين اعمال خلاف شرع است که با بهانه «رفع القلم» و... انجام ميگيرد. متأسفانه در سا لهاي اخير و با امکانات جديدي هم که به وجود آمده، امکان ضبط تصاوير يا صوت اين مجالس براي شرکت کنندگان در آن به سهولت وجود دارد که در بعضي موارد اين فيلم ها و صوتها به کشورهاي مجاورمان که شيعيان و اهل تسنن در کنار يکديگر زندگي ميکنند زندگي مي کنند نفوذ يافته و باعث ايجاد فتنه و ريختن خون پاک شيعيان آن منطقه گرديده است. با توجه به نکاتي که گفته شد خواهشمند است نظر شريف معظم له را نسبت به اين سؤالات بيان فرمائيد. 1. حکم برپايي اين گونه مجالس با صورتي که گفته شد چيست؟ 2. شرکت در اين مجالس چه حکمي دارد؟ 3. نظر حضرت عالي درباره «رفع القلم» که مجوز انجام بعضي گناهان و مناهي در اين ايام ميشود چيست؟ 4. توصيهاي به اين افراد را بيان کنيد.
آيتالله خامنهاي در پاسخ به اين استفتا مينويسند: هرگونه گفتار يا کردار و رفتارى که در زمان حاضر سوژه و بهانه به دست دشمن بدهد و يا موجب اختلاف و تفرقه بين مسلمين شود شرعاً حرام اکيد است. آيتالله نوري همداني نيز مينويسد: چيزي به عنوان رفع قلم در روز به خصوصي نداريم و مسلمانان بايد از تفرقه بپرهيزند و از هر چيزي که موجب وهن مذهب مي باشد جداً اجتناب نمايند.
آيتالله مکارم شيرازي در پاسخ خود به اين استفتا مرقوم کرده است:
اولاً: روايتي با عنوان رفع قلم در آن ايام مخصوص در منابع معتبر نداريم. و ثانياً بر فرض چنين چيزي باشد که نيست مخالف کتاب و سنت است و چنين روايتي قابل پذيرفتن نيست و حرام و گناه در هيچ زماني مجاز نيست هم چنين سخنان رکيک و کارهاي زشت ديگر. و ثالثاً: تولّي و تبرّي راههاي صحيحي دارد نه اين راههاي خلاف.
آيتالله بهجت(ره):
عيدالزهراء روز بيان مشترکات ميان شيعه و اهل تسنن و ترک لعن است بنابر اين گزارش در کتاب «در محضر حضرت آيت الله العظمي بهجت» ، نوشته محمدحسين رخشاد آيتالله بهجت(ره) نيز درباره برگزاري مجالس به مناسبت حضرت زهرا (س)(عيدالزهراء ) توصيه ميفرمودند که به بيان فضايل اهل بيت(ع) بهويژه حضرت زهرا(س) و بيان حديث ثقلين پرداخته شود. به فرموده ايشان شيوه مرحوم آيت الله بروجردي(ره) نيز همين بوده است يعني بيان مشترکات ميان شيعه و اهل تسنن و ترک مطاعن و مثالب يا لعن و سب آشکار. آيت الله بهجت(ره) درباره برخي از رفتارها به نام عيدالزهرا نيز ميگويد: چه بسا ... اين کارها موجب اذيت و آزار و يا قتل شيعياني که در بلاد و کشورهاي ديگر در اقليت هستند گردد در اين صورت اگر يک قطره خون از آنها ريخته شود ما مسبب آن و يا شريک جرم خواهيم بود. آيت الله بهجت(ره) بر ضرورت دقت شيعيان در گفتار و رفتار تاکيد بسياري داشتند که مبادا موجب تحريک اهل سنت شود و بسيار بر تقيه عملي و قولي تاکيد مي کردند اما تقيه و تزلزل قلبي را حرام مي دانستند
آیا عیدالزهرا سند تاریخی دارد؟
در این مختصر برآنیم که ثابت کنیم ماجرای عید الزهراء هیج سنید تاریخی ندارد، بلکه این نوع جلسات و مراسم ها مخالف با اعتقادات شیعیه و مخالف با قرآن و روایات و مراجع تقلید می باشد.
به طور کلی این نوع جلسات (عید الزهراء) هیچ پشتوانه سندی ندارند، و ریشه ی این جریان از اصل باطل است، از طرفی طبق آیات و روایات و حکم علما هر نوع جلسه ای به این شیوه مخالف با موازین اسلامی می باشد.
مردود بودن قول قتل خلیفه دوم در روز نهم ربیع الاول
بر اساس اعلام اکثر علمای شیعه و مورخان سنی و شیعه تاریخ قتل خلیفه دوم 26 یا 27 دیالحجه سال 23 هجری بوده است و روز 9 ربیع الاول روز کشته شدن عمر بن سعد به دست مختار ثقفی است که در آن سالها جشنهایی به این زمینه گرفته میشده که بعدها به دلیل هم اسم بودن عمر بن سعد با خلیفه دوم به این نام یعنی «عمر کشون» مشهور شده است.
این موضوع به غلط در میان مردم مشهور گشته که سالروز قتل عمر، نهم ربیع الاول است، نیز بدون مستند و دلیل معتبر است.
زیرا طبق منابع تاریخی فریقین (شیعی و سنی) عمر بن خطاب در روز بیست و سوم ذی الحجه ترور شد. پس از سه روز درگذشت. بنابر این او در اواخر ذی الحجه درگذشته است.
و قتل او در 9 ربیع الاول فاقد دلیل معتبر است. بسیاری از بزرگان شیعه براین اتفاق نظر دارند که تاریخ قتل خلیفه دوم 26 یا 29 ذی الحجة سال 23 هـ .ق است. علی بن حسین مسعودی و یعقوبی ، دو تن از مورّخان بنام شیعه همچنین همه تاریخ نگاران اهل سنت بر همین عقیده بوده اند . (1)
شیخ مفید در کتاب « مسار الشیعه » آورده است: در روز بیست و ششم ذی الحجة سال 23 هجری عمر بن خطاب مجروح گردید و در بیست و نهم ماه درگذشت.(2)
هم چنین شیخ ابراهیم بن علی کفعمی در کتابی معروف به مصباح آورده است:باید دانست که قتل خلیفه دوم در 26 ذی الحجة سال 23 هـ .ق واقع شده است . این مطلبی است که صاحبان کتاب های »، « « طبقات »، « مسار الشیعه »، و ....بر آن تصریح نموده اند، بلکه اجماع مورّخان شیعه و اهل تسنن نیز بر این است.(3)
اما شادمانی کردن و گرفتن جلسان شادی برای قتل عمربن خطاب( فارغ از این که در چه تاریخی روی داده باشد ) ، صحیح نیست:
نه تنها در شرایط کنونی، بلکه در دوران ائمه معصومین نیز چنین مواردی که در سالروز قتل عمر برنامه و جلسه شادمانی برپا کنند، گزارش نشده است.
شیعیان نیز چنین برنامهای نداشتهاند. چنانچه برخی از شیعیان و نزدیکان ائمه به ناسزاگویی به خلفا میپرداختند، اهل بیت با آنان برخورد مینمودند. همچنین این کار توسط مراجع بزرگ تقلید شیعه نهی شده و توهین به بزرگان اهل سنت را جایز نمی دانند .
برگزاری این مراسم امروزه از طرف عده ای بعضا همراه با کارهای زشت همراه است که مطمئناً بر خلاف دین اسلام و توصیه ائمه اهل بیت (ع) است.
در شرایط فعلی که اسلام بیش از همه زمانها نیاز به اتحاد و انسجام مسلمانان دارد ، شایسته نسیت که ما شیعیان با برپایی چنین مراسمی دامنه اختلافات را گستردهتر و فاصلة میان مسلمانان را بیشتر نماییم.
دسیسه دشمنان با ماجرای قتل خلیفه دوم
ماجرای قتل خلیفه دوم در این روز دسیسه دشمنان بوده که میخواستند با مطرح کردن آن در این روز مردم را از اصل امامت و مهدویت دور کنند.
جشن و شادمانی برای آغاز امامت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف پیش از انقلاب اسلامی هم بوده است و اصلا حادثه دیگری در نهم ربیع نبوده است.
خلیفه دوم در اواخر ذی الحجه از دنیا رفته است و ربطی به نهم ربیع ندارد؛ البته چون نهم ربیع به روز قتل خلیفه دوم معروف بود، بنابراین برای برخی از سالروز آغاز ولایت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف پررنگ تر بود؛ اما به این معنا نبود که آغاز امامت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف مورد غفلت واقع شود؛
البته دست هایی در کار است؛ دست هایی که می خواهند وحدت را برهم بزنند؛ وگرنه کسانی که در نظامِ ما دم از وحدت زدند، از همه بیشتر تبیین گر ولایت بوده اند، مثل امام راحل صلی الله علیه و آله و سلم؛ این همه از وحدت صحبت کرد، ولی خود امام رحمة الله از همه بیشتر ولایی و مبلغ ولایت بود؛.
از همه بیشتر درباره ولایت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و ائمه علیهم السلام و ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام سخن گفت.
مقام معظم رهبری هم از وحدت صحبت می کنند و هم در مورد جایگاه اهل بیت علیهم السلام، جایگاه برتری امیرالمؤمنین علیه السلام، جایگاه برتری اهل بیت علیهم السلام صحبت می کنند، و یا مجالس و روضه هایی که در بیت خودشان برگزار می کنند، هیچ کدام منافاتی با بحثِ وحدت ندارد؛.
اما برخی از آدم هایی که دم از وحدت می زنند، فحش هم می دهند، لعن هم می کنند؛ هیچ موفقیتی در جهت ترویج و تبلیغ مکتب اهل بیت علیهم السلام و ترویج شیعه نداشته اند
عیدالزهرای واقعی ما شیعیان تبیین جایگاه امامت و ولایت حضرت مهدی(عج) است، زیرا خشنودی آن حضرت در این است که ما این جایگاه رفیع امامت را برای جامعه خود تبیین کنیم و از مباحثی که تفرقه بر انگیزند پرهیز کنیم.
تا کنون در هیچ منبع تاریخی ندیده است که در گذشته یک چنین مراسمی برگزار شود. شیعه در گذشته آن چنان محدود، محصور و تحت تعقیب بود که حتی در برخی از ادوار شیعه بودن جرم بود، چه رسد به اینکه فرد تظاهر به تشیع کند،.
لذا احتمال دارد از دورانی که تشیع در ایران مذهب رسمی اعلام شد، از عصر صفویه و چه بسا در دوران قاجار به بعد این امر باب شده باشد.(4)
نهم ربیع الاول عید امامت است
نهم ربیع الاول، عید واقعی خط امامت است؛ چراکه این آغاز به گونه ای انجام شد که بر خلاف دیگر آغازها، خطر هجوم و نابودگری ابلیس های جنی و انسی را برای همیشه از رهبر معصوم دور کرد و حال آن که امام معصوم، در پس پرده غیب، به راهبری و مدیریت خود مشغول است. پس آغاز غیبت، آغاز دوران حیرت ابلیس و ابلیسیان - به سبب ناتوانی از صدمه زدن به امام معصوم - و استواری و صلابت جوامع حق و مسئولیت های سنگین خواص شیعیان (نواب خاص و عام) است.
آغاز امامت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف - که یکی از آغازهای زیبا و امیدآفرین و بسیار ویژه است - از منظر تاریخی، دستاوردهای زیر را به همراه داشته است:(5)
1- انفعال همیشگی ابلیس و ابلیسیان در برابر رهبری معصوم
2- مدیریت غائبانه بشر از سوی امام معصوم به سوی بهشت ظهور
3- بسترسازی برای بلوغ تدریجی جامعه حق و مسئولیت پذیری تاریخی آن ها برای زمینه سازی ظهور(6)
دلیل بر حرمت اینگونه مراسمات و جلسات
دلیل قرآنی بر عدم لعن و دشنام به مخالفین
«شیخ طوسی» گوید: حسن بصرى گوید: سبب نزول آیه چنین بوده که مسلمین به خدایان مشرکین یعنى بت ها دشنام میدادند و مشرکین در مقام تلافى به خداوند دشنام مى گفتند. سپس این آیة نازل گردید
صاحب مجمع البیان از ابن عباس روایت کند وقتى که آیه «إِنَّکُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ» نازل گردید. مشرکین گفتند: یا محمد از دشنام به خدایان ما دست بردار یا این که ما به خداى تو دشنام خواهیم داد سپس این آیه آمد. قتادة گوید: مسلمین بت ها را دشنام میدادند. خداوند آنها را از این دشنام نهى فرمود تا جهال نسبت به خداوند دشنام ندهند.
ابوجهل گفت: یا محمد باید دشنام دادن نسبت به خدایان ما را ترک گوئید و در غیر این صورت ما خداى شما را دشنام خواهیم داد سپس این آیة نازل شد(7)
وَلَا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَیْرِ عِلْمٍ ۗ کَذَٰلِکَ زَیَّنَّا لِکُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَیُنَبِّئُهُمْ بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ:
و (شما مؤمنان) به آنچه مشرکان غیر از خدا میخوانند دشنام ندهید تا مبادا آنها از روی ظلم و جهالت خدا را دشنام دهند. این چنین ما عمل هر قومی را در نظرشان زینت دادهایم، سپس بازگشت آنها به سوی پروردگارشان است و خدا آنان را به کردارشان آگاه میگرداند(8).
0 دیدگاه