پاسخ تند مهراب قاسمخانی به جهانگیر الماسی

از ديروز که اين مصاحبه اخير استاد الماسى رو خوندم دارم با خودم کلنجار ميرم که بهتره پاسخى در جوابش بنويسم يا نه. پيمان اعتقاد داشت که نبايد اين کار رو بکنم و به نظرم حرف درستى ميزد. ولى از اونجايى که من هميشه کار درست رو انجام نميدم تصميم گرفتم که چند خطى در پاسخ به اين استاد عزيز بنويسم. استاد، با توجه به سالها فعاليت شما در عرصه هنر برام عجيبه که متوجه دليل انتخاب پژمان به عنوان بازيگر اصلى اين سريال نشديد. واقعاً مسئله در اون حد پيچيده نبود که متوجه نشيد. حتى بيننده هايى که هيچ دستى در هنر هم نداشتن متوجه شدن... ماجرا به همين سادگى بوده که دوست داشتيم فضاى اين سريال تا حد ممکن براى بيننده باور پذير باشه و از اونجايى که براى اين منظور بايد از اسامى واقعى تيم ها استفاده ميکرديم احساس کرديم که بايد از اسامى واقعى فوتباليست هاى عزيز هم استفاده کنيم. در نتيجه احساس کرديم که براى نزديک تر شدن به اين فضاى واقعى و نيمه مستند، بهترين انتخاب استفاده از خود اين ورزشکاران در نقش خودشون ميتونه باشه. استاد، حالا متوجه دليل ساده اين انتخاب شديد؟ نشديد؟ چشم. بيشتر توضيح ميدم. به عنوان مثال فيلم سينمايى "رنج و سرمستى" که خودتون داريد زحمت ساختش رو ميکشيد. در اين فيلم شما براى واقعى تر شدن فضا از تعداد زيادى از نابازيگران بومى استفاده کرديد بدون اين که حقى از فارغ التحصيلان جوان رشته بازيگرى ضايع بشه. همينطور بودجه اى در حدود يک و نيم ميليارد تومان از مرکز سينماى مستند و تجربى دريافت کرديد بدون اين که حقى از مستند سازان و کارگردانان جوان ضايع بشه... استاد، توضيحات شفاف بود؟ نبود؟ ديگه به استادى خودتون ببخشيد. بيشتر از اين کارى از دست من بر نمياد...