شمانیوز
شما نیوز

روایت بهمنی از تحریم بانک مرکزی و بحران نرخ سود

شبکه مردمی اطلاع رسانی(شمانیوز): اقدامات بانک مرکزی در دوران تحریم، جزئیات جالب درباره ماجرای جنجالی برداشت 3 هزار میلیارد تومانی بانک مرکزی از حساب بانک‌ها،‌ عدم تایید صلاحیت برخی مدیران عامل بانک‌ها به ویژه محمود رضا خاوری و همچنین چالش‌هایی که با بهمنی درباره روش تامین مالی مسکن مهر توسط بانک مرکزی داشتیم..... چشم انداز انتشار گفت و گویی خواندنی را ترسیم می‌کرد.

به گزارش خبرنگار شبکه مردمی اطلاع رسانی(شمانیوز):

هنوز يک ماه از تغيير رئيس کل بانک مرکزي نگذشته بود که رايزني‌هابراي انجام يک مصاحبه و بحث جدي درباره آنچه در دوران پر فراز و نشيب و 5 ساله مديريت وي بر بانک مرکزي گذشت، آغاز شد تا اينکه هفته پيش اين امکان فراهم آمد تا يک ساعت و نيم رودر رو با رئيس کل سابق به گفت‌وگو بنشينيم. اقدامات بانک مرکزي در دوران تحريم، جزئيات جالب درباره ماجراي جنجالي برداشت 3 هزار ميليارد توماني بانک مرکزي از حساب بانک‌ها،‌ عدم تاييد صلاحيت برخي مديران عامل بانک‌ها به ويژه محمود رضا خاوري و همچنين چالش‌هايي که با بهمني درباره روش تامين مالي مسکن مهر توسط بانک مرکزي داشتيم..... چشم انداز انتشار گفت و گويي خواندني را ترسيم مي‌کرد. از در که بيرون آمديم، با خود گفتيم عجب مصاحبه‌اي شد و سرخوش فايل صوتي 90 دقيقه‌اي را با انرژي بسيار پياده و تنظيم کرديم. غافل از اينکه محمود بهمني بعد از اينکه متن مصاحبه به دستش مي‌رسد، از انتشار بسياري از بخش‌ها که اتفاقاً جزو خواندني‌هاي مصاحبه بود صرف‌نظر کرده و متني با وايرايش جديد، در اختيار گروه اقتصادي فارس قرار مي‌دهد که از لحاظ ساختار و محتوا با متن اصلي تفاوت زيادي دارد، به طوري که ابتدا نسبت به انتشار متن دچار ترديد شديم، اما در نهايت تصميم بر آن شد به وقتي که رئيس کل سابق در اختيار ما قرار داد احترام گذاشته و آنچه مد نظر ايشان است را منتشر کنيم. *جناب آقاي دکتر بهمني، در شروع گفت‌وگو بهتر است از نحوه ورود شما به دولت نهم سؤال کنيم. چند ماه از حضور شما در بانک مرکزي به عنوان دبير کل مي‌گذشت که با استعفاي آقاي دکتر مظاهري شما جايگزين او شديد؟ گفته شده شما پيشنهاد آقاي دکتر مظاهري به رئيس جمهوري بوديد، ماجرا از چه قرار بود؟ بايد عرض کنم من با داشتن 37 سال خدمت در بانک ملي با دعوت جناب آقاي دکتر مظاهري، با سمت دبيرکلي به بانک مرکزي آمدم، و حدود مدت 2 سال تصدي دبيرکلي را به عهده داشتم، بايد بگويم من قبل از ورود به بانک مرکزي حدود 30 سال در مؤسسه عالي بانکداري تدريس مي‌کردم و با اکثر همکاران بانک مرکزي دوستي و آشنايي داشتم لذا من را صميمانه پذيرفتند و با من همکاري بسيار صميمانه داشتند. در اين مدت 2 سال دبيرکلي به علت ارتباطات شغلي با رياست محترم جمهوري با کار من آشنا شدند و از آنجايي که جناب مظاهري به من لطف داشتند، پس از استعفاي خود مرا معرفي کردند. قابل توجه است که جناب مظاهري زحمات زيادي کشيدند و در ساماندهي چک‌هاي بانکي و کنترل نقدينگي و... نقش بسزايي ايفا کردند. زماني که من مسئوليت بانک مرکزي را به عهده گرفتم ميانگين مطالبات معوق بانک‌ها حدود 30 درصد بود که با همکاري همه کارکنان و با تشکيل سامانه کنترل، ثبت و ضبط مطالبات توانستيم نسبت مطالبات معوق به تسهيلات اعطايي را به 15.1 درصد برسانيم. در اين راستا سامانه الکترونيکي را تدوين کرديم که اگر مطالبات از سررسيد مي‌گذشت اتوماتيک پس از دو ماه به حساب مطالبات سررسيد گذشته و پس از 6 ماه به حساب مطالبات معوق و پس از يکسال به حساب مطالبات مشکوک الوصول منتقل مي‌شد. لذا مطالبات غير جاري کاملاً شفاف و واقعي شد. قابل ذکر است که ما با کمک همکاران توانستيم حدود 50 سامانه را راه‌اندازي نماييم، منجمله سامانه چک‌هاي برگشتي، مرکز مبادلات ارزي و پرتال ارزي که مصرف ارز کاملاً کنترل شد و توانستيم ورود و خروج کالا را که ارز‌بري و ارزآوري داشت دقيقاً کنترل کنيم. يکي از دلايل موفقيت ما همکاري صميمانه اعضاي هيئت عامل بود که همگي به طور ميانگين روزانه بين 12 تا 15 ساعت کار مي‌کردند. ما اصلاً با سياسي شدن کارها موافق نبوديم و سعي مي‌کرديم کار علمي و حرفه‌اي خود را انجام دهيم. من قبلاً در بانک ملي هيأت مديره بودم و پيش از آن تمام مراحل و مشاغل بانک را طي کرده بودم که به دبيرکلي بانک مرکزي منصوب شدم. *شايد مهمترين دوره مسئوليت رئيس کلي شما، دوران تحريم بود، دوره‌اي بسيار حساس و متلاطم، با اوج گرفتن تحريم‌ها به شما چه گذشت؟ ما با تجربه‌اي که داشتيم مي‌دانستيم بايد با تحريم‌ها مقابله کنيم در زمان ما براي اولين‌بار در ايران و شايد کمتر از تعداد انگشتان يک دست در دنيا بانک‌هاي مرکزي و تمام بانک‌هاي کشور اعم از دولتي و خصوص تحريم‌ شدند، به قول خودشان تحريم‌هاي فلج‌کننده را برنامه‌ريزي کرده بودند و نقل و انتقال پول را تحريم کردند و سوئيفت را بستند و ورود طلا و فلزات قيمتي و... را ممنوع کردند و مرتباً صحبت از گزينه نظامي روي ميز مي‌کردند. اما ما مي‌دانستيم ايران از نظر ذخاير گازي دومين کشور و از لحاظ ذخاير نفت و گاز در دنيا اول است. لذا ما با لطف الهي قبل از تحريم‌ توانستيم صدها تن طلا و متجاوز از صد ميليارد دلار را با حفظ ذخاير صندوق توسعه ملي ايجاد کنيم و حتي پيش‌بيني مي‌کرديم چگونه بايد تحريم‌هاي طولاني‌تري را از نظر اقتصادي پشت‌سر بگذاريم. *دقيقاً چند صد تن طلا وارد کرديد؟ اجازه بدهيد ميزان دقيق آن را نگويم اينها تمام در زمان تحريم و قبل از آن وارد شد و فکر مي‌کرديم بايد سالها در مقابل فشارهاي اقتصادي مقاومت نماييم. در اصل اساس اقتصاد مقاومتي از همان زمان که مقام معظم رهبري فرمودند در بانک مرکزي شکل گرفت. *يعني پيش‌بيني مي‌کرديد که کشور تحريم شود؟ اين وظيفه ما بود که تمام سناريوها را پيش‌بيني کنيم. *اما هيچ‌کس تحريم بانک مرکزي را پيش‌بيني نمي‌کرد. من هم مي‌گفتم بانک مرکزي تحريم نمي‌شود و نبايد تحريم شود اما اين کار خلاف عرف قوانين بين‌المللي صورت گرفت زيرا بانک مرکزي در کشور ما مستقل است و هيچ ارتباطي با دولت ندارد و هميشه کار خودش را با اقتدار انجام داده است. *قيمت طلايي که وارد کرديد چقدر بود؟ قيمت ميانگين طلاي وارداتي در آن دوران حدود 654 دلار هر انس بود که به بالاي 1700 دلار در انس افزايش يافت که ذخاير ما ارزش حدود 3 برابري پيدا کرد و هم‌اکنون که قيمت اونس طلا که حدود 1200 دلار رسيده باز ما 200 درصد سود برديم و نياز حدود 15 سال طلاي کشور را پوشش داديم. با اين کار پول خود را از بلوکه شدن در خارج نجات داديم، ثانياً طلا بهترين گزينه براي حفظ ارزش پول ملي بود، از طرفي به پول ما در آنجا بيش از 2 تا 3 درصد سود تعلق نمي‌گرفت و از طرف ديگر فرآيند تبديل طلا به ارز براي کشورها بسيار ساده است. *حتي در شرايط تحريم؟ بله. مگر در دنياي امروز با 187 کشور در جهان مي‌توان کشوري را تحريم مطلق نمود؟ *در زمان تحريم به ارز به شکل فيزيکي و نقد هم نياز داشتيم؟ بله. ما براي مسافرت هموطنان‌مان (با توجه به تحريم) نياز آنها را در داخل تأمين مي‌کرديم و همچنين ارز زوار عتبات عاليات و حجاج محترم را نقداً در ايران به آنها مي‌داديم. و اين ارقام قابل توجه بود. لذا اگر شما نتوانيد نيازهاي آنها را تأمين کنيد به بازار آزاد رجوع مي‌کنند و خود باعث افزايش قيمت ارز خواهد شد. يکي از راه‌هاي حفظ قيمت ارز تأمين نيازهاي آنها است که ابتدا ما به هر مسافر 2000 دلار مي‌داديم که با شدت تحريم‌ها و محدوديت فروش نفت آن را به 200 دلار کاهش داديم. *شما خزانه را با چند دلار تحويل دولت بعدي داديد و ميزان صندوق توسعه چقدر بود؟ ما با بالاي صد ميليارد دلار تحويل داديم که خوشبختانه اکنون شرايط‌مان بهتر است و آن زمان صندوق توسعه حدود 34 ميليارد دلار موجودي داشت. *علت افزايش قيمت ارز در اواخر سال 90 چه بود؟ صادرات نفت ما از حدود دو ميليون و 350 هزار بشکه در روز يک مرتبه به حدود 700.000 بشکه رسيد و در اواخر سال 90 حساب‌هاي ما را بلوکه کردند، طبيعي بود که به علت کاهش درآمد ارزي و بلوکه شدن وجوه ما قيمت ارز افزايش يابد. در آن زمان قيمت سکه به يک ميليون و 800 تومان رسيد که ما با توجه به ذخاير طلاي‌مان حدود 9 ميليون و 600 هزار قطعه سکه پيش فروش کرديم و قيمت سکه به کمتر از يک ميليون و 250 هزار تومان رسيد و از آنجاييکه ما با قيمت يک ميليون و 250 هزار تومان سکه پيش‌فروش کرده‌ بوديم، اکثر قريب به اتفاق آمدند و پول خود را پس گرفتند که هم نقدينگي تا حدودي مهار شد و هم طلاها در خزانه ماند. *يعني معتقديد ورود بانک مرکزي به بازار و فروش سکه ضروري بود؟ حتماً زيرا هم نقدينگي را جمع کرديم و هم باعث کاهش شديد قيمت شديم و نهايتاً بدون درخواست سکه پولشان را پس داديم. *خيلي‌ها معتقد بودند کار بانک مرکزي پيش‌فروش سکه نيست و نبايد اين کار را انجام مي‌داد. اصلاً متولي ارز و طلا در کشور و همچنين حفظ ارزش پول و ايجاد موازنه پرداخت‌ها از وظايف بانک مرکزي است. ما با اين کار جلوي افزايش نقدينگي را گرفتيم و در يک مقطع نقدينگي از دست سفته‌بازان خارج شد و با وصول مطالبات بانک مرکزي از بانک‌‌ها و کاهش شديد مطالبات معوق نقدينگي به 30.8 و تورم در پايان سال 1391 به 30.5 درصد کاهش يافت. * علت افزايش نقدينگي در آن مقطع چه بود؟ بايد عرض کنم وقتي صادرات نفت از دو ميليون و 350 هزار بشکه نفت در روز به 700هزار بشکه کاهش يافت. درآمد ارزي کشور تقليل و عرضه ارز محدود و قيمت آن بالا رفت و ما مجبور شديم از 1226 تومان قيمت دلار را به 2477 تومان برسانيم، اين موجب شد نقدينه خواهي جامعه و توليد بالا برود که اگر نقدينگي تزريق نمي‌کرديم واحدهاي توليدي با افزايش قيمت ارز 50 درصد نياز خود را مي‌توانستند تأمين کنند. لذا عرضه کالا کاهش و نيروي کار بايد تعديل مي‌شد و اشتغال صدمه مي‌ديد. لذا ما تورم معقول را به رکود مطلق ترجيح داديم. در غير اين صورت ما با رکود شديد مواجه مي‌شديم و من اکنون هم اين اعتقاد را دارم که تورم معقول از رکود مطلق خيلي بهتر است. ما سعي داشتيم تورم را به زير 5 درصد برسانيم، به طوري که تا قبل از اجراي هدفمندي يارانه‌ها تورم ما به 8.9 درصد تقليل يافته بود. طبيعي بود که اجراي هدفمندي و افزايش قيمت‌ها و همچنين کاهش درآمد ارزي و کاهش صادرات نفت قيمت‌ها و تورم بالا برود. ولي ما در حد توان قيمت‌ها و تورم را مهار کرديم در غير اين صورت وضع به نحو ديگري بود. *فکر نمي‌کنيد با همه تلاش‌ها پول ملي تضعيف شد؟ وقتي بانک مرکزي تحريم مي‌شود و بانک‌ها تحريم مي‌شوند نقل و انتقال پول ممنوع مي‌شود، سوئيفت بسته مي‌شود صادرات نفت به يک سوم کاهش مي يابد، درآمد ارزي کم مي‌شود و... مي‌خواهيد پول ملي تقويت شود؟ ما اگر تمهيدات لازم را پيش‌بيني نمي‌کرديم قطعاً شرايط به گونه‌ ديگري بود. *فکر مي‌کرديد قيمت ارز بالا رود؟ براي کنترل آن چه چاره‌اي انديشيدند؟ زماني که تحريم‌ها شروع و نقل و انتقال ارز محدود شد و بانک‌ها تحريم شدند و سوئيفت بسته شد، ما بلافاصله براي پيشگيري از افزايش بي‌رويه قيمت‌ها مرکز مبادلات را ايجاد کرديم تا از اين طريق مصرف واقعي ارز را کنترل کنيم و از طرفي ديگر با ايجاد سامانه پرتال ارزي ورود و خروج ارز را کاملاً در کنترل گرفتيم. ما براي واردات، ارز را در اختيار بانک‌ها قرار مي‌داديم که به افراد حائز شرايط تخصيص دهند. با ايجاد سامانه پرتال ارزي بايد بانک گشايش کننده و گمرک و وزارت بازرگاني و بانک مرکزي همگي ميزان واردات و ارز تخصيصي را کنترل نمايند و اگر ارزي خارج شده بايد معادل آن کالا وارد شود و... ما جلوي اين انحرافات را براي هميشه بستيم و سامانه صرافي‌ها را ايجاد کرديم که کليه دريافتها و پرداخت‌هاي خود را در سامانه وارد نمايند و حتي خريد و فروش ارز در صرافي‌ها به کنترل درآمد. *آيا اولويت‌هاي ده‌گانه ارزي هم در اين راستا بود؟ وزارت صنعت و معدن و تجارت اولويت‌هاي 10 گانه را طراحي کرد که ما براساس اعلام وزارت مزبور با توجه به اولويت‌هاي اعلامي ارز تخصيص مي‌داديم. * آيا شما چشم‌انداز جهاني افزايش طلا را پيش‌بيني مي‌کرديد يا براي مقابله با تحريم اين ميزان طلا را خريداري کرديد؟ با توجه به تجربيات و چندين سفر اجلاس جهاني و صندوق بين‌المللي پول ما اول براي جلوگيري از بلوکه شدن پول‌هايمان و ديگر اينکه افزايش قيمت جهاني طلا به وضوح قابل درک بود، لذا اقدام به اين حرکت کرديم. *وقتي 200 تن طلا در جهان جابه‌جا مي‌شود قيمت‌ها فوري تغيير مي‌کند شما چگونه بدون تغيير قيمت صدها تن طلا وارد کرديد؟ بهمني: ما اين کار را کاملاً به صورت سري انجام داديم، حتما اگر موضوع افشا مي‌شد هم قيمت‌ها بالا مي‌رفت و هم جلوي ورودش گرفته مي‌شد. * آيا فکر مي‌کرديد بانک مرکزي تحريم شود؟ معاون ارزي بانک مرکزي گفته بود گفته بود بانک مرکزي تحريم نخواهد شد؟ ما مي‌دانستيم آنها به قوانين بين‌المللي پايبند نيستند اگرچه مي‌گفتم تحريم‌ بانک‌ مرکزي بعيد است اما در عمل پيش‌بيني لازم را کاملاً مدنظر داشتيم. شش ماه قبل از تحريم تمام اقدامات لازم را به صورت محرمانه انجام داديم لذا توانستيم در حد توان با تحريم‌ها مقابله کنيم. * انتصاب خانم کياني راد انتقاداتي را متوجه شما کرد و مي‌گفتند ايشان در سطح معاونت ارزي نيست. خانم کياني‌راد حدود 24 سال در امور بين‌الملل کار کرده بود و از کساني بود که کارش را بسيار خوب مي‌دانست، به زبان انگليس کاملاً مسلط بود و فوق ليسانس در رشته کارش بود و اصلح‌ترين گزينه در زمان خودشان بودند، ايشان دنيايي از تجربه و تخصص را همانند خيلي‌ها با خود به بازنشستگي زودرس بردند. *ولي با رسانه‌ها اصلاً ارتباط خوبي نداشت؟ بايد توجه کنيم مسائل ارزي بانک مرکزي علي‌الخصوص عمليات آن در دوران تحريم کاملاً محرمانه بود و براي کنترل بيشتر غالباً بنده پاسخگو بودم. مثلاً وقتي افزايش قيمت ارز از 1226 تومان به 2477 تومان اعلام شد موضوع کاملاً سري بود و در بعدازظهر پنج‌شنبه که بانک‌ها تعطيل بودند در خارج از ساعت اداري اعلام شد که فرصت هيچ‌گونه سواستفاده‌‌اي نباشد. * به نظر شما اين متغير بودن و پيچيدگي‌ها و صدور بخشنامه‌هاي متعدد مثلاً ظرف يکسال 43 بخشنامه که بعضي بخشنامه‌ها، بخشنامه‌هاي قبلي را نقص مي‌کرد درست بود؟ سؤال خوبي است. همانطوري که مي‌دانيد در شرايط تحريم و تغييرات پي‌درپي بايد متناسب با شرايط تغييرات و بخشنامه‌ها صادر شود لذا اين امر علاوه براينکه عمل بسيار مثبت است پويايي و توجه سازمان را نشان مي‌دهد، مثلاً وقتي قيمت ارز دو برابر مي‌شود و يا کشوري حساب ما را مي‌بندد بايد بلافاصله بخشنامه ذي‌ربط متناسب با آن تغيير کند. يا کالايي هنوز ترخيص نشده و قيمت ارز دو برابر شده حتماً بايد بخشنامه جديد با توجه به شرايط صادر شود. *آيا کالا با قيمت ارز مبادله‌اي وارد مي‌شود به همان قيمت به فروش مي‌رسد؟ نه، براي فروش کالاي وارد شده بايد کنترل و نظارت باشد. در غير اين صورت کالاي وارد شده غالباً با نرخ آزاد به فروش مي‌رسد که اين مابه‌التفاوت يک رانت است. * شما براي استقلال بانک مرکزي چه کرديد؟ ما از مجلس درخواست کرديم و مصوبه گرفتيم که بايد مديران بانکي و اعضاي هيئت مديره و مديرعامل حتماً سابقه 10 ساله با توجه به مدرک تحصيلي در بازار پولي و بانکي داشته باشند و حتماً بايد صلاحيت آنها را بانک مرکزي تأييد کند و شوراي پول و اعتبار که بالاترين قانون‌گذار بانکي است سياست‌هاي پولي را تدوين و اعلام کند و ... * براي ساماندهي مؤسسات مالي و اعتباري و بانکي چه اقدامي انجام داديد؟ ما 1700 تعاوني اعتبار را به 14 مؤسسه اعتباري و چندين هزار صندوق قرض‌الحسنه و مؤسسات بدون مجوز را ساماندهي و ادغام کرديم و اميدواريم اين امر همچنان تداوم يابد. * نرخ سود بانکي در اوج سوداگري بازار ارز بحث برانگير شده بود. چرا نرخ سود را شما به موقع بالا نبرديد؟ تصميم‌گيري در اين خصوص با شوراي پول و اعتبار است که نهايتاً پس از 2 سال و 3 بار طرح در جلسه شورا تصميم لازم اتخاذ شد. *در زمان شما نرخ سود تسهيلات عقود مبادله‌اي 14،15 و 16 درصد بود، چرا حالا به 27 و 28 درصد رسيده است؟ من معتقدم که وقتي تورم 30.5 درصدي در پايان سال 1391 به تورم اعلامي 15 درصدي مي‌رسد قطعاً نرخ سود بايد کاهش يابد و اعتقاد دارم توليد پاسخگوي نرخ 27 و 28 و... نيست. دولت بايد مابه‌التفاوت نرخ‌هاي حمايتي را به بانک‌ها بپردازد تا بانک‌ها بتوانند با نرخ کمتر تسهيلات را بپردازند. و يکي از دلايل کاهش شاخص بورس‌ نرخ‌هاي سود بالاي بانکي است که ماليات و ريسک نداشته و بازدهي آن از سود سهام بيشتر است. من اعتقاد دارم براي اثبات بيشتر و ماندگاري سپرده‌ها زمان‌هاي يکساله، دو ساله، سه ساله و پنج‌ساله بايستي باشد که سپرده‌گذاران هر لحظه نتوانند پول خود را به بازارهاي ديگر منتقل کنند و... *آقاي دکتر از مسائلي که در 2 سال گذشته بارها مورد انتقاد قرار گرفته طرح مسکن مهر بوده است. شما فارغ از اثر پولي آن چه توضيحي داريد؟ ببينيد من نمي‌خواهم از مسکن مهر دفاع کنم، اما يک روز در سميناري در يکي از دانشگاه‌ها از من سؤال شد چرا به مسکن مهر پول داديد که سوخت شود و برنگردد؟ من پاسخ دادم تنها تسهيلاتي که اصلاً سوخت نخواهد داشت مسکن مهر است چرا که وثيقه آن همان منزل است و تا قسط آن را و حتي جريمه‌هاي تأخير احتمالي را ندهند وثيقه آزاد نخواهد شد، ضمناً چند ميليون نفر با پرداخت 6 يا 7 ميليون تومان يا کمي بيشتر صاحب‌خانه شدند که اکنون مسکن آنها بعضاً تا 80 ميليون تومان يا بيشتر ارزش دارد و ديگر اينکه سهم بخش مسکن مصوبه شوراي پول و اعتبار 25 درصد در سال از کل تسهيلات است حالا ببينيم در 5 سال چه ميزان تسهيلات پرداخت شده است؟ و با رونق چند صد حرفه چگونه اشتغال ايجاد شده و از رکود جلوگيري شده است. من با قاطعيت مي‌گويم تنها مطالباتي که سوخت نمي‌شود تسهيلات مسکن مهر است، زيرا تمام خانه‌هاي آ‌نها در گرو بانک است و چنانچه بدهي خود و حتي در صورت داشتن جريمه آن را تسويه نکنند، مسکن به نام‌شان نخواهد شد، پس چگونه سوخت مي‌شود. لذا اين صحبت‌ها صحت ندارد. *آقاي بهمني حالا اگر خودتان بخواهيد قضاوت کنيد، فکر مي‌کنيد بهتر بود چه کاري انجام مي‌داديد و چه کاري را انجام نمي‌داديد، چه انتقادي به عملکرد خودتان داريد؟ بهمني: باور کنيد روز آخر که توديع و معارفه بود، عرض کردم خدا را شاکرم که آنچه در نظرم و توانم بود با توفيق خداوند منان و همکاري و همدلي همکاران خوبم انجام دادم و چيزي در نظرم باقي نمانده بود که اجرا نکرده باشم. منبع:خبرگزاری فارس

آیا این خبر مفید بود؟
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
جهت مشاهده نظرات دیگران اینجا کلیک کنید
copied

تبلیغات متنی