شمانیوز
شما نیوز

تلاش «شهرزاد» برای دلربایی از کرمانی‌ها

عوامل سریال «شهرزاد» برای پایان دادن به اعتراض کرمانی ها دست به کار شدند و یک سکانس جدید برای تعریف از کرمانی ها تولید کردند؛ سکانسی که کاملا بی دقت و عجله ای ساخته شده بود و نه به لحاظ کیفی مناسبتی با سریال داشت و نه محتوای آن درخور قسمت یازدهم بود.

روزنامه هفت صبح - مرجان فاطمی: عوامل سریال «شهرزاد» برای پایان دادن به اعتراض کرمانی ها دست به کار شدند و یک سکانس جدید برای تعریف از کرمانی ها تولید کردند؛ سکانسی که کاملا بی دقت و عجله ای ساخته شده بود و نه به لحاظ کیفی مناسبتی با سریال داشت و نه محتوای آن درخور قسمت یازدهم بود. با این حال اما عوامل سریال تحت هر شرایطی حاضر به پذیرش ضعف این سکانس بی کیفیت نیستند. سید محمد امامی، تهیه کننده سریال می گوید که این سکانس از قبل وجود داشته و روابط عمومی تاکید دارد که بازیگران این سکانس، پراکنده شده اند و حتی اگر آنها می خواستند چنین کاری انجام دهند هم نمی توانستند. در این پرونده تمام شک و شبهه ها و ابهامات درباره این سکانس دو دقیقه ای به همراه گفتگو با تهیه کننده آن کنار هم قرار گرفته.

شهرزاد بی سلیقه

وصله ناجور دو دقیقه ای سکانس عذرخواهی عوامل شهرزاد از کرمانی ها، چطور وسط قسمت یازدهم گنجانده شد؟ با توجه به ساختار و محتوای موفق سریال «شهرزاد» اینطور به نظر می رسید که اگر قرار است عذرخواهی خاصی هم از مردم کرمان صورت بگیرد، باید در شرایط مطلوب تری این اتفاق بیفتد. سکانس تعریف و تمجید از کرمان و کرمانی ها نه به لحاظ ساختار و نه محتوا، ارتباط خاصی با کل قضیه سریال نداشت. دو دقیقه کامل تعریف از کرمان آن هم در سکانسی بدون کیفیت، نشان می داد که کارگردان و تهیه کننده فقط می خواسته اند ماجرا را ختم به خیر کنند و به اعتراض معترضان خاتمه دهند. حالا زیاد هم در قید و بند این نبوده اند که این مسئله را به چه روشی انجام دهند و حرف ها را در چه سکانسی و لابلای دیالوگ های کدام بازیگر قرار دهند. در این بخش، کل سکانس دو دقیقه تعریف از کرمانی ها را از جنبه های مختلف آنالیز می کنیم. خود سکانس

شهرزاد بی سلیقه

راننده: آقا تشریف می برین خونه؟ بزرگ آقا: نه برو کلوپ باید با حشمت برم جایی. راستی عیالت رو دوا درمون کردی بالاخره یا نه؟! راننده: به لطف شما بهتره بزرگ آقا: خب الحمدلله راننده: اما دلش هوای دیار خودشو کرده بزرگ آقا: خیلی ها آرزوشونه بیان تهرون زندگی کنن اونوقت عیال تو دوست داره برگرده ولایت؟ راننده: چند ماه پیش که منو با شیرین خانوم فرستادین کرمان، حرف زنمو تازه فهمیدم. آنقدر مردم کرمان بهمون عزت و احترام گذاشتن، موقعی که خواستیم برگردیم تهران عزا گرفته بودم. بزرگ آقا: همین نجابت و مهربونیه مردم کرمانه که باعث شده خواهرم زندگی تو اون شهر رو ترجیح بده به زندگی تو تهران. ما هفت جدمون تهرانیه اما وقتی زن رییس نظیمه کرمان شد و رفت برای زندگی تو اون شهر، حتی بعد از فوت شوهر خدابیامرزش حاضر نشده برگرده بیاد تو این شهر. اونم حرف تو رو میزنه. میگه طوری به مهربونی مردم کرمان خو گرفته که رغبتی نداره برگرده بیاد تهران. تو آخرین تلگرافی که فرستاده بود یه بیت شعر جالب نوشته بود: بر روی زمین نیست چو کرمان جایی کرمان دل آدم است و ما اهل دلیم موقعیت سکانس محل قرار گرفتن سکانس دو دقیقه ای کرمان جایی است که به هیچ وجه دلیل قانع کننده ای ندارد. قبل از این سکانس، بزرگ آقا در منزلش برای پیدا کردن جاسوس میهمانی گرفته بود و بعد از آن دیگر هیچ صحبتی از اینکه جا رفته و مشغول چه کاری بوده نشد. یعنی ما یکمرتبه بزرگ آقا را بدون دلیل خاصی در ماشین می بینیم. نه می دانیم کجا بوده و نه اینکه آن وقت شب در خیابان چه می کند. تنها چیزی که متوجه می شویم این است که می خواهد بعد از آنجا به کلوپ و بعدش با حشمت به جایی برود. بنابراین این سکانس نه به لحاظ محتوایی و نه به لحاظ جایگاه، چندان قانع کننده نیست. تناسب مکانی با ساختار سریال آنهایی که «شهرزاد» را از قسمت اول تا پانزدهم دنبال کرده اند خوب می دانند که سریال، حتی یک سکانس بی دلیل و غیر مرتبط با کل مجموعه ندارد. تک تک سکانس ها اطلاعاتی را به مخاطب می دهند که بالاخره در جایی دیگر از آن استفاده می کند. حتی در قسمت هایی که عملا اتفاق خاصی نمی افتد، باز هم سکانس ها معنا و مفهومی را منتقل می کنند.

شهرزاد بی سلیقه

در واقع یکی از ویژگی های مهم «شهرزاد» این است که به هیچ عنوان آب بندی و زواید در آن راه ندارد. حالا نمی شود باور کرد که بین این همه سکانس مهم و اثرگذار، یکمرتبه حسن فتحی یک سکانس دو دقیقه ای صرفا برای تعریف و تمجید از کرمانی ها اختصاص داده باشد؛ آن هم بدون اینکه بخواهد در سکانس های بعد، استفاده محتوایی خاصی از آن بکند! حتی در سکانس بعدی هم می بینیم که بزرگ آقا با حشمت به عیادت جمشید می رود و عملا حرف دیگری از این مسئله به میان نمی آید. تحلیل سکانس دیالوگ ها به طور کلی به سمت و سویی رفته که دیالوگ های چند قسمت قبل شیرین درباره کرمان و خصلت مردمانش را اصلاح کند. شیرین بعد از بازگشت از کرمان در دیالوگی می گوید که مرمانی ها دهاتی هستند و کرمان پر از خاک و خل بود و بوی پهن می داد. حالا برای اینکه مشخص شود، شیرین از خود راضی است و به این دلیل چنین حرف هایی زده، راننده دقیقا بحث را روی همان سفر کرمان می برد و می گوید: «چند ماه پیش که منو با شیرین خانوم فرستادین کرمان، حرف زنمو تازه فهمیدم. آنقدر مردم کرمان بهمون عزت و احترام گذاشتن، موقعی که خواستیم برگردیم تهران عزا گرفته بودم.» در واقع عوامل سریال می خواستند نشان دهند که همان موقع کرمان و کرمانی ها از دیدگاه ذهنیت بیمار و مغرور شیرین به آن صورت تصور شده بودند و در واقعیت اینطور نبوده اند. حتی بزرگ آقا هم می گوید که خواهرش به خاطر خو گرفتن به مهربانی های کرمانی هاست که دلش نمی خواهد به تهران برگردد. سکانس به لحاظ فنی باز هم از دید مخاطبی که کل سریال را با دقت دیده، ساختار سکانس شباهتی به کل ساختار سریال ندارد. در کل سریال، صحنه های زیادی از عبور و مرور مردم در شب می بینیم اما هیچ کدام شان تا این حد محو و کم رنگ نیستند. کاملا مشخص است که این بخش ها به صورت کروماکی گرفته شده و سکانس کاملا به طور عجین بین سریال جا داده شده. اگر به مناظری که از شیشه ماشین دیده می شود دقت کنید متوجه می شوید که خیابان به طور واضح دیده نمی شود و حتی کیفیت این سکانس با سایرین کاملا متفاوت است. در واقع جدای از اینکه سکانس به لحاظ محتوایی ارتباطی به سریال ندارد به لحاظ کیفی هم بی ارتباط با مجموعه است. یک جور جزیره که انگار صرفا برای رفع سوءتفاهم ها وسط آن اتفاق های مهم قرار داده شده و به هیچ وجه قابل قبول نیست. سید محمد امامی، تهیه کننده سریال «شهرزاد» می گوید سکانس تمجید از مردم کرمان پیش از حواشی پیش آمده ضبط شده و به خاطر جنجال اخیر به سریال الصاق نشده

شهرزاد بی سلیقه

این سکانس دقیقا کی گرفته شد؟ از ما اصرار، از سید محمد امامی انکار. تهیه کننده «شهرزاد» می گوید سکانس تمجید از مردم کرمان از قبل ضبط شده و بعد از حواشی و جنجال های پیش آمده به سریال الصاق نشده: «تا جایی که من می دانم سکانسی ضبط نشده است. من به عنوان تهیه کننده که باید هزینه این سکانس را می دادم، در موردت این موضوع که آقای فتحی این سکانس را قبلا ضبط کرده اند یا اخیرا اطلاعی ندارم.» سید محمد امامی در برابر اصرارهای بیشتر، ما را به کارگردان ارجاع می دهد. با حسن فتحی تماس گرفتیم. نفری دیگر جوابگو بود و عنوان کرد او در جلسه است. بعد از شنیدن ماجرا قول تماس داد اما تا آخرین لحظه دیالوگ برقرار نشد و نتوانستیم دیدگاه فتحی را جویا شویم. محمد امامی اما ماجرا را کلی تر می بیند؛ او به حساس بودن پرداخت به قومیت ها در فیلم و سریال ها اشاره می کند و می گوید اگرچه این سکانس از قبل در «شهرزاد» بوده اما ما وظیفه داشتیم همانطور که در قالب مصاحبه و یادداشت از هموطنان کرمانی عذرخواهی کردیم در خود سریال هم از ایشان دلجویی کنیم. بعد از هیاهویی که رخ داد، اعلام شد که قرار است به زودی در سریال «شهرزاد» از مردم شهر کرمان دلجویی شود، در آخرین قسمت توزیع شده (یازدهم) از این سریال می بینیم که این کار در قالب یک سکانس چند دقیقه ای انجام شده. این کار پیرو همان دلخوری که به وجود آمده بود انجام شده یا این سکانس از قبل در سریال بوده است؟ - مسئله این نیست که این سکانس از قبل بوده یا نه، جدای از بحث نیت، مسئله این است که ما قصد توهین نداشته ایم اما بالاخره بدون منظور به بخشی از هموطنان ما برخورده است و وظیفه ما این بوده است که این مسئله را تشریح و فضای موجود را ترمیم کنیم. پس استنباط ما درست است که این سکانس دوباره گرفته شده است؟ یعنی قاعدتا بازیگران آفیش شده اند و یک سکانس دو دقیقه ای برای تعریف از کرمانی ها مجددا ضبط شده؟ - این سوال را باید از آقای فتحی بپرسید. من خیلی در جریان این مسئله نیستم. بالاخره من لحظه به لحظه که کنار ایشان نبودم. در طول فیلمبرداری کنارشان بودم اما محتوا را من هم همراه با مردم می بینم (شاید یکی دو قسمت جلوتر از مردم) ولی آن موقعی که دیدم این سکانس توی کار بود.

شهرزاد بی سلیقه

به نظر شما وقتی اثری نمایشی ساخته می شود و سوءتفاهم های اینچنینی پیش می آید، عکس العمل های این شکلی لازم است؟ آیا شما از این کار دفاع می کنید؟ چون این سکانس خیلی دلنشین نبود و به کلیت اثر نمی چسبید. - به نظر من اولا باید این مسئله ریشه ای بررسی شود. ثانیا شما می دانید که در کشور ما مسئله قومیت ها بار اول نیست که مطرح می شود؛ حتی در برابر سکانس هایی که ممکن است هیچ توهینی در آن وجود نداشته باشد. همانطور که در مورد فیتیله ها و سریال سرزمین کهن کار به جایی رسید که متوقف شدند. در واقع من فکر می کنم تحریک کردن قومیت ها به وسیله آن سکانس اتفاق نمی افتد بلکه دست های دیگری است که این کارها را انجام می دهد. از آن سو ما به عنوان تولیدکننده آثار، نگران بحث امنیتی هم هستیم. من فکر می کنم یک عده نشسته اند و منتظرند که چنین اتفاق هایی بیفتد و نمی دانند که این تحریک که شروع کننده آن هستند به کجا ختم می شود. ما باید حواس مان به این نکته باشد و وقتی اثری تولید می کنیم و کارمان نقصی دارد، باید به دنبال برطرف کردن نقص آن باشیم. پس یک بخش این مسئله، به مسائل معنوی برمی گردد؛ می توان گفت شما از لحاظ مادی نگران از دست دادن مخاطب کرمانی بودید؟ با این کار خواستید بازارتان را در آن منطقه از دست ندهید؟ - مردم کرمان برای ما عزیز هستند و بیشتر نگران احساس آنها بودیم، یعنی اینکه فکر کردیم بخشی از سریال به احساسات آنها لطمه می زند بیشتر برای ما مهم است؛ ما نگاه ابزاری به این موضوع نداریم. از طرفی آمار تیراژ فروش شهرستان ها آنقدر بالا نیست و بیشترین آمار فروش ما نزدیک به 60 درصد، در تهران و دوتا از شهرستان های بزرگ ما است؛ یعنی ما نگران فروش کرمان نبودیم. در واقع همه نیت ما احترام به شعور و احساس مردم کرمان بود که چون واکنش نشان داده بودند، می خواستیم دلجویی کنیم. این خیلی خوب است که طرف خود را مردم بدانید و نگران نگاه آنها باشید نه گروه های سیاسی. - بله، ما نمی دانیم محرک چه کسانی هستند اما واکنش را مردم نشان می دهند. ما هم رد مقابل این واکنش ها باید جوابگو باشیم. بنابراین سعی کردیم با حفظ آرامش این کار را انجام بدهیم. اصلا مگر سریال توهین می کرد؟ - نه واقعا؛ سریال هیچ گونه توهینی نداشت. بالاخره اگر ما ادعا می کنیم که دوره آبادانی ایران بعد از انقلاب آغاز شده است چرا باید نگران باشیم که چرا در آن دوران آنجا خاکی بوده است. یکی از نمایندگان مجلس به این مسئله اعتراض کرده بود و ما گفتیم اگر قبول دارید دوران آبادانی بعد از انقلاب بوده، پس باید قبول کنید آن زمان آن منطقه خاکی بوده است اما اگر قبول ندارید پس چرا انقلاب کردید.

شهرزاد بی سلیقه

من احساس می کنم در این جریان هیچ گونه خیرخواهی و توجه به مام وطن نیست. یک عده دنبال سوار شدن بر موج هستند. وقتی موجی ایجاد می شود، چه افراد در مقابل آن باشند چه پشت آن، ترجیح می دهند سوار موج شوند. پس شما حاضر بودید به هر قیمتی ولو اینکه آن سکانس خیلی دلچسب از کار درنیاید، آن دلجویی که به آن ایمان داشتید را انجام دهید و این دیگر راه هر بحث فنی را می بندد. اما شما در جواب سوال دوم فرمودید به آقای فتحی رجوع کنم اما چون ایشان در دسترس نیستند از خودتان می پرسم. مدتی قبل این خبر در فضای مجازی منتشر شد که در حال فیلمبرداری این سکانس هستید، این موضوع واقعیت دارد؟ - تا جایی که من می دانم سکانسی ضبط نشده است. من به عنوان تهیه کننده که باید هزینه این سکانس را می دادم، در مورد این موضوع که آقای فتحی این سکانس را قبلا ضبط کرده اند یا اخیرا، اطلاعی ندارم. شاید با آقای رضوی، سرمایه گذار هماهنگ کرده اند؟ - خیر، آقای رضوی بخشی از سرمایه این کار را برعهده دارند. من هم سرمایه گذار این کار هستم. بنابراین وقتی من هم تهیه کننده و هم سرمایه گذار این کار هستم باید با شخص بنده در مورد این مسائل صحبت شود. این سکانس درون کار بوده و هست و من فکر نمی کنم که بعد ضبط شده باشد، هر چند که ممکن است خطایی در زمان ضبط رخ بده که بعدا خود کارگردان مسئول برطرف کردن آن باشد که من باز هم فکر نمی کنم این اتفاق افتاده باشد.

آیا این خبر مفید بود؟
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
جهت مشاهده نظرات دیگران اینجا کلیک کنید
copied