چند خط برای قلعه نویی
شاید این رویکرد درست و حرفهای نباشد، اما واقعیت آن است که در حال حاضر در فضای فوتبال ایران یک خطکشی عجیب با محوریت تیم ملی امید پدید آمده است.
روزنامه قانون: شايد اين رويكرد درست و حرفهاي نباشد، اما واقعيت آن است كه در حال حاضر در فضاي فوتبال ايران يك خطكشي عجيب با محوريت تيم ملي اميد پديد آمده است. از يك سال پيش كه سكان هدايت اين تيم به منتقدان كارلوس كيروش سپرده شد، خيليها به اين مجموعه به عنوان اپوزيسيوني براي تيم ملي بزرگسالان نگاه كردند. تجمع مايليكهن و خاكپور در تيم المپيك كه از قضا با حملات گاه و بيگاه آنها به كيروش همراه ميشد، صفبندي عجيبي به وجود آورد؛ يك عده حامي مكتب مربي ايراني بودند و دوست داشتند موفقيت تيم اميد نشان بدهد نياز چنداني به پرداخت هزينههاي گزاف و استفاده از مربيان خارجي نيست و البته عدهاي ديگر هم در كمين ناكامي مايليكهن و خاكپور بودند تا از دل زمين خوردن دشمنان كيروش، حقانيت اين مربي پرتغالي را به اثبات برسانند. شايد كمتر كسي حاضر باشد به صراحت آرزوهاي قلبياش را در اين مورد بيان كند، اما ميدانيم كه از اين دست آدمها كم نيستند. حالا اين وسط تكليف يكي مثل امير قلعهنويي مشخص نيست؛ كسي كه نه از كيروش دل خوشي دارد و نه از مايليكهن! مسلما خيلي سخت بود اينكه بفهمي در اين جنگ زرگري، سرمربي تراكتورسازي چه كسي را انتخاب ميكند. امير اما اخيرا در مصاحبهاي نشان داد طرف مورد علاقهاش را برگزيده و ترجيح ميدهد از تيم مايلي- خاكپور حمايت كند. غش به سمت مايلي مصاحبهاي كه شنبهشب از امير قلعهنويي روي خروجي يك سايت انتشار يافت و به سرعت فراگير شد، در نوع خودش بسيار جالب است. او براي تيم اميد آرزوي موفقيت ميكند، اما نه صرفا به اين دليل كه آن يك تيم «ملي» است و بايد حمايت شود. قلعهنويي ميگويد: «یقین دارم این تیم به المپیک میرود و خیلیها از این اتفاق غصهدار خواهند شد. می دانم چه کسانی از شکست اخير تیم کشورمان خوشحالند و چرا. اینها همان خارجیپرستانی هستند كه موفقیت تیمهای ایران با مربی ایرانی آزارشان میدهد.» آنچه در دل امير ميگذرد، اينجا به روشني روي زبان او آمده است. قلعهنويي دلش ميخواهد موفقيت تيم اميد، اجنبيپرستها را سر جاي خودشان بنشاند. عجيب آنكه بغض امير از هواداران كيروش چنان است كه او را در دامان يكي مثل محمد مايليكهن مياندازد! كيست كه نداند شديدترين حملات تاريخ فوتبال ايران به قلعهنويي را شخص مايليكهن انجام داده؟ اوايل سال 88 حاجيمايلي بعد از آنكه سرمربي تيم ملي شد، يك روز در ورزشگاه آزادي به تماشاي بازي ليگي استقلال و سايپا نشست. او كه توسط گروهي از هواداران استقلال مورد فحاشي قرار گرفت، اين موضوع را تاب نياورد و توپ را توي زمين سرمربي وقت آبيپوشان انداخت. مايليكهن بعدتر با انتشار بيانيهاي آتشين عليه قلعهنويي، از سمتش استعفا داد. اين بيانيه كه در تاريخ 30 فروردين 88 رسانهاي شده، هنوز واو به واو روي خروجي خبرگزاري «ايسنا» موجود است. فقط چند جمله از آن را محض يادآوري بخوانيد: «به اين آقايان كوتوله و سياهكار (كليوم) كه حتي فاقد مدرك تحصيلي براي گروهبان قندلي شدن بوده، اما لقب ژنرال را يدك ميكشند اعلام ميدارم ... هرچه سريعتر دست از نوچهبازي و نوچهپروري برداشته و از كارهاي ناصواب و عوام فريبي خودداري نمايند.» البته اين خوب است كه قلعهنويي آرزوي موفقيت تيم اميد را در دل دارد، اما كاش اين آرزو مطلقا خالص و ملي بود و غرض و نيت ديگري به همراه نداشت وگرنه حتي تندترين موضعگيريهاي كيروش در 5 سال گذشته هم قابل مقايسه با ادبيات مايليكهن عليه امير نيست!