8 بهمن - 28 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟
امروز 8 بهمن برابر با 28 ژانویه تقویم میلادی است. روزی که در تاریخ آبستن وقایع و اتفاقات زیادی در ایران و جهان بوده است. به مرور برخی از این وقایع میپردازیم.
امروز 8 بهمن برابر با 28 ژانویه تقویم میلادی است. روزی که در تاریخ آبستن وقایع و اتفاقات زیادی در ایران و جهان بوده است. به مرور برخی از این وقایع میپردازیم. رویداد ها: 1547 - طلاق به سبك هنري هشتم هنري هشتم پادشاه جنجالي انگلستان كه شش بار ازدواج كرد و دو تن از همسرانش را به جاي طلاق، با گردن زدن اعدام كرد 28 ژانويه سال 1547 و پس از 38 سلطنت درگذشت. تقويت و گسترش نيروي دريايي انگلستان ابتكار هنري هشتم است كه متوجه اوضاع زمان شده و آينده را پيش بيني بود. وي ذخيره پولي كشورش را صرف ساختن كشتي توپدار كرد. همسر اول هنري، كاترين آراگون بود كه هنري به نديمه او «آن بولين» كه زني باهوش و دانا بود دل بست و استدلال كرد به اين دليل مي خواهد با «آن» ازدواج كند كه فرزند آنان هوشمند خواهد شد و لذا، اين ازدواج به خاطر وطن است، نه بوالهوسي.
پاپ وقت، كلمنت ششم، با طلاق كاترين و ازدواج مجدد هنري موافقت نكرد و هنري كه چنين ديد در سال 1534 در پارلمان انگلستان خود را رئيس كل كليساي اين كشور اعلام داشت و پاپ را از اين سمت در قلمرو انگلستان خلع كرد و نمايندگان پارلمان بر اين تصميم صحه گذاردند و از همان زمان كليساي انگلستان از دستگاه پاپ جدا شده و داراي سراسقف (اسقف كانتربوري) از آن خود گرديده و طلاق و ازدواج مجدد آزاد شده است.
«آن» از هنري داراي دختري شد كه بعدا به نام اليزابت يکم پادشاه انگلستان شد، اما هنري پسر مي خواست و چون خوش نداشت كه ازدواج با آن همه سر و صدا را به طلاق منجر سازد ، به «آن» اتهام خيانت و بي وفايي زد و دستور داد كه او را گردن بزنند و پس از او چهار بار ديگر ازدواج كرد كه يك همسر ديگرش را به اتهام مشابهي اعدام كرد. هنري جرات نكرد«آن كليو» همسر ديگرش را كه آلماني بود اعدام كند، زيرا احتمال حمله نظامي آلمان مي رفت، لذا او را پس از اندك مدتي طلاق گفت. هنري هشتم پس از اعلام خود به عنوان رئيس كليساي انگلستان «توماس مور» نويسنده و انديشمند انگليسي و مولف «يوتوپيا (مدينه فاضله) » را به خاطر اين كه حاضر نشده بود رياست او را بر كليسا برسميت بشناسد اعدام كرد. درآن زمان صفويه بر ايران حكومت داشتند كه شاه صفوي هم خود را رئيس مذهب مي دانست. همان روزي كه هنري هشتم در گذشت، بزرگان انگلستان تاج پادشاهي اين كشور را بر سر پسر 9 ساله اش (ادوارد ششم) گذاشتند و در برابرش به عنوان پادشاه تازه زانو زدند! رياست يك كودك بر يك كشور، گرچه مسخره به نظر مي آيد، اما تاريخ نشان داده است كه در يك كشور پارلماني همچون انگلستان چنين انتصابي به سود حكومت پارلماني تمام شده است؛ زيرا در طول طفوليت شاه، پارلمان همه امور را قبضه كرده و به تكامل دمكراسي ادامه داده و بعدا هم كه پادشاه بزرگ شده ، پارلمان حاضر به از دست دادن اختيارات به دست آورده نشده است. 1613 - گاليله نپتون را كشف كرد. 1953 - مصدق ملّی شدن شیلات دریای مازندران را اعلام کرد هشتم بهمن 1331 (28 ژانويه 1953) دكتر مصدق رئیس دولت وقت سادچيكوف سفير شوروي در تهران را به دفتر خود فراخواند و با برخوردي بسيار دوستانه به او اطلاع داد كه از دو روز دیگر شيلات درياي مازندران در دست ايرانيان قرار خواهد گرفت و شوروي ديگر دستي در آن نخواهد داشت و خواسته است شخصا و حضورا اين مطلب را به وي بگويد تا به مسکو منعكس كند که قطعا آن دولت (شوروي) در جريان قرار داشته است. دکتر مصدق در اين ديدار به سادچيکوف گفت که اين اقدام نبايد باعث دلخوري دولت شوروي شود. ما ديگر قرارنداريم که منابع خود را در اختيار ديگران بگذاريم و آنان را كارگزار خود قرار دهيم. فروش توليدات مازاد بر مصرف داخلي به خارجيان، نه تنها مانعي نخواهد داشت بلكه بر پايه بهاي عادلانه بين المللي و حفظ منافع ملي تشويق هم خواهد شد. قبلا وزارت امورخارجه ايران به دولت شوروي اعلام کرده بود که ايران مايل نيست قرارداد شيلات (صيد ماهي در درياي مازندران) را تمديد كند؛ زيرا كه سياست ايران بر اين مدار قرار گرفته است كه بهره برداري از منابع ملّي خود را به خارجي نسپارد. به اين ترتيب شيلات ايران نيز از دست خارجي بيرون آمد.
به نوشته برخي از مورخان، حزب توده ـ پيرو سياست هاي شوروي ـ که با اين عمل مصدق موافق نبود از آن پس و به تدريج (به گونه اي نامحسوس) از حمايت از دولت مصدق دست کشيد و با آن سازمان وسيع و گروه نظامي، در جريان کودتاي 28 امُرداد 1332 سکوت کرد. اين سکوت باعث نشد که بعدا سرکوب نشود و دهها تن از اعضاي سازمان نظامي آن اعدام نشوند. اين مورخان احتمال مي دهند که لندن و واشنگتن قبلا توافق دولت وقت مسکورا به برکنارکردن دولت مصدق جلب کرده بودند و حزب توده در جريان کودتاي 28 امرداد، به اشاره مقامات شوروي مداخله نکرده بود. حزب توده در زمان تاسيس در مهرماه 1320 ماهيت ملي ـ سوسياليستي داشت که از اواخر دهه 1940 حرف شنو مسکو شد. اين مورخان نوشته اند که حزب توده در جريان انقلاب 1978 ـ 1879 ايران نيز به اشاره دولت وقت مسکو در آن فعالانه شرکت کرد و احتمالا در اين زمينه سازش قبلي ميان قدرتهاي غرب که مايل به ادامه سلطنت شاه به آن صورت نبودند و مسکو صورت گرفته بود. اين مورخان نوشته اند که افسران عضو حزب توده تمايلات ملي گرايي داشتند و شاه در اعدام آنان عجله! کرده بود. 1871 - با تصرف پاريس وحدت آلمان تامين شد! 28 ژانويه سال 1871 شهر پاريس به دست ارتش آلمان افتاد و به اين ترتيب سه جنگ اصطلاحا «محدود» بيسمارك به پايان رسيد و آلمان به صورت كشوري واحد درآمد و پادشاه پروس (برلين) قيصر همه آلمان عنوان گرفت. با تامين وحدت آلمان كه به همت و طبق نقشه بيسمارك عملي شد، اين كشور به صورت قدرت اول اروپا (جهان آن روز) در آمد كه نتيجه اش، اندكي بعد آغاز «دوران صلح مسلح» در اروپا و اتحاديه بندي و جنگ جهاني اول بود.
زياده خواهي هاي فاتحان جنگ جهاني اول عامل جنگ جهاني دوم بود كه واشنگتن و مسكو را دو ابر قدرت گيتي كرد. ضعف مديريت، عبور از اصول انقلاب (انقلاب بلشويکي 1917) و سوسياليسم باعث فروپاشي شوروي از درون شد و آمريكا تنها ابرقدرت جهان گرديد. 1293 ش - تصرف آذربايجان توسط قواي روس در جريان جنگ جهاني اول پس از شروع جنگ جهاني اول و تجاوز نيروهاي عثماني به آذربايجان ايران، دولت روسيه نيز قواي خود را وارد ايران نمود و براي تصرف شهرهاي آذربايجان، بين قواي روس و عثماني جنگ شديدي درگرفت. در اين نبرد سهمگين عده زيادي از مردم آذربايجان كشته و زخمي شدند و اموال آنان به غارت رفت تا اين كه قواي روس بر سپاه عثماني پيروز گشت و عثمانيها عقب نشيني كردند. قواي قزّاق روس در حالي به ايران هجوم آورده و در شهرها به تجاوزگري مشغول بودند، كه ايران از همان آغاز بيطرفي خود را اعلام كرده بود. روسها در اين ميان، شهرهاي آذربايجان را آتش زده و مغازهها را غارت كردند. اين واقعه در حالي صورت ميگرفت كه دولت تزاري روسيه از سوي لنين سرنگون شده و دولت جديدي با مرام كمونيستي قدرت را در دست گرفته بود. البته قواي قزاق روس كه اين زمان در ايران بودند، ارتباطي با دولت جديد نداشته و هنوز به دولت تزار وفادار بودند.
1979 - انتقاد تند و علنی شاه از «کارتر» مجله تايم در آخرين شماره ژانويه 1979 (بهمن 1357) خود نوشت: شاه كه تهران را ترک گفته و در مصر بسر مي برد گفته است كارتر (رئيس جمهور وقت آمريكا) بود كه به او اشاره كرد اگر در برابر تظاهركنندگان و اعتصابات شدّت عمل نشان دهد نمي تواند روي حمايت آمريكا حساب كند. شاه افزوده بود مخالفان او كه متوجه اين قضيه شده بودند بر شدت مخالفت و تظاهرات خياباني و اعتصابات افزودند و اكثريت ساكت و بي تفاوت جامعه را هم به حركت درآوردند و امور کشور فلج شد. به نوشته تايم، شاه گفته بود: كارتر تصور مي كند (مي كرد) كه ديگر نيازي نيست كه ايران ژاندارم خليج فارس باشد و اين كار را ناوگان آمريكا بدون واسطه (بدون ايران) هم مي تواند انجام دهد. به علاوه، کارتر گمان می کند (می کرد) که شاه تنها یک نفر است و با رفتن او، ایران متحد آمریکا باقی خواهد ماند و سد گسترش نفوذ مسکو در آسیای غربی و جنوبي نخواهد شکست. آینده ثابت خواهد کرد که چنین نخواهد بود. [تظاهرات منجر به انقلاب در پی انتشار نامه ساختگی احمد رشیدی مطلق در روزنامه اطلاعات در نهم ژانویه 1978 آغاز شده بود و يک سال طول کشيده بود.]. شاه در مصاحبه دیگری کارتررا فاقد تفکّر سیاسی و احاطه بر رویدادهای تاریخ حتی تاریخ قرون 19 و 20 خوانده و گفته بود سیاست کارتر به دلیل بی اطلاعی از گذشته ملل، تفاوت فرهنگها، روانشناسی و رفتار آنها و ضعف تحلیل اوضاع جاري جهان و پیش بینی آینده، تحت تاثیر تلقین و نفوذ اطرافیان خود بویژه برژینسکی ضد روس برای آمریکا در دراز مدت مشکلات متعدد خواهد آفرید که رفع آنها نیاز به هزینه کردن صدها میلیارد دلار و حتی تحمل تلفات دارد. در پاسخ به این پرسش که چرا یک شاه باید به توصیه رئیس دولت دیگر عمل کند و وطن را در لحظات حساس ترک گويد، گفته بود ترسیدم ایران منزوی و ایزوله شود و هر آنچه را که به دست آورده بودیم از دست بدهیم. شاه پس از ترك ايران، يك بار هم گفته بود كه كارتر مذاكرات محرمانه سران غرب در «گوادالوپ» را كه قرار بود درباره چين و شوروي باشد به بحث درباره ناآرامي هاي ايران تبديل كرده بود و نظر موافق شركت كنندگان را به رفتن او! از ايران جلب كرده بود. شاه گفته بود كه اين اطلاعات را از منابع نزديك به صدراعظم آلمان كه در مذاكرات گوادالوپ شركت كرده بود و نظر ديگري داشت به دست آورده بود و در اين جلسات، ژيسكار دستن رئيس جمهور فرانسه از نظر كارتر حمايت كرده بود زيرا كه فرانسه به ايران بدهكار بود و مي خواست كه به صورتي اين پول را پس ندهد. دولت لندن هم از زماني که او، ديگر ديکته هاي آن دولت را نمي نوشت کمر به دشمني با او بسته بود. اصحاب نظر در تفسیر اظهارات شاه به مجله تايم که اواخر ژانويه 1979 انتشار يافته بود گفته بودند که اعتراف شاه به اینکه حرف شنو انگلستان و آمریکا بود «تاریخ» اورا بهتر نکرده است. به باور اين مفسّران، «تاريخ» كه اين اعترافات ديرهنگام شاه را ثبت خواهد کرد، آنها را دليل ديگري بر وابسته بودن و عدم استقلال او ـ دست کم تا آغاز دهه 1970 ـ بشمار خواهدآورد. شاه كه سلطنت و هم حكومت مي كرد بايد فردي مستقل بود و بر پايه منافع كشور و خواست ملت عمل مي كرد و بر سر اين دو اصل معامله نمي كرد و آنها را وجه المصالحه «ماندن خود» قرار نمي داد. مقامي كه «آريامهر» خطاب مي شد نبايد از بيگانه حرف شنوي مي داشت و ....