شمانیوز
شما نیوز

در پی کارشکنی های مکرر بیمارستان امام خمینی(ره)

خلبان ایثارگر جنگ در آستانه خودسوزی است

روایت ایثارگری را می خوانید که به لحاظ وضعیت قرمز سلامت همسرش بواسطه عدم پذیرش بخش پیوند کبد بیمارستان و جوابهای غیر مسئولانه، هر آن ممکن است بیمار با مرگ روبروگردد. بیمار در وضعیت کُمای کبدی است و......

از کنار درب ورودی بیمارستان امام خمینی (ره) در حال عبور بودم.مردی بر افروخته با سیگاری بر دست دیدم که در زیر لب چیزی در حال نجوا بود. بخاطر مسیر کارم با این صحنه های استیصال مردمان بی پناه و درمانده آشنایی دور و درازی دارم. تمام این صحنه ها تکراری بود الا زمانی که از روبروی این مرد آشفته عبور میکردم چیزی بر زبانش جاری شد که ناگهان متوقف شدم. واژه سوزناک "خودسوزی"! شوخی بردار نیست. وقتی به شدت تحت فشار باشی ممکن است برای تخلیه روانی دست به هر کاری بزنی. نزدیک تر شدم و دستی بر شانه اش زدم و خودم را معرفی کردم.ناگهان با چشمان اشکبار که می شد بارقه امیدی درونش دید، گفت: دلم میخواهد عین حرفهایم را منعکس کنید. گرچه مردمی که اینجا هستند و هر کدام مریض ناخوش و احوالی را روانه تختهای بیمارستان کرده اند، اما فقط بخاطر خدا و تو را به روح امام (ره) درد مریضم را که همدم زندگیم بوده و الان فقط چند روز مهلت تمدید بقایش در این دنیا باقی مانده، به گوش مسئولین برسانید. اگر اتفاقی برایش بی افتد راهی جز خودسوزی ندارم! ماجرا را اینگونه توضیح داد: همسرم "ژ - ج" بیش از ۱۲ سال است گرفتار بیماری سیروز کبدی است.در آن سالها به پیشنهاد آقای دکتر رضا ملک زاده "وزیر وقت" به خدمت آقای دکتر ملک حسینی رسیدم و به دستور ایشان به بیمارستان نمازی شیراز مراجعت کردیم. پس از معاینات، انجام آزمایشات و بررسی های مکرر و البته جبهه گیریهای عجیب و تامل برانگیز پزشکان شیراز علیه پزشکان تهرانی و بالاعکس، در خصوص تشخیصها و تصمیم گیریها، متوجه شدم قطعاً همسرم باید پیوند کبد کند. از سویی دیگر نارسایی کلیه ایشان مزیدی بر علت شد که این عمل به تعویض افتاده تا نارسایی کلیه ایشان درمان گردد. خلاصه پس از آندوسکوپی های مکرر و درمانهای متوالی در این سالها که البته هزینه های سرسام آوری داشت و از آنجا که خوشبختانه بیماری همسرم، به عنوان بیماری خاص شناخته شده و از حمایت این گروه بیماریها به شکل نسبی برخوردار بوده، فشار کم تری به من آمد، اما متأسفانه مصرف داروها به شکل موقت پاسخگو بوده است. با وخامت شرایط بیماری همسرم و تشکیل کمیسیون پزشکی، قرار شد وی برای پیوند کبد در بیمارستان امام خمینی (ره) بستری و فوراً تحت جراحی و پیوند قرار گیرند. درد و شکنجه جسمی این چند سال به یک طرف، و زجری که از تاریخ ۸ خرداد ماه سال جاری بر ما گذشته به یک طرف که مرا به ستوه آورده است. کلیه مدارک و آزمایشها را بروز رسانی کردم و مجدداً به نظر کمیسیون پزشکی که ظاهراً جناب آقایان دکتر نصیری طوسی و فخار از مقامات ارشد این کمیسیون بودند، قرار شد فوراً به دلیل شرایط اضطرار همسرم مورد پیوند قرار گیرند.دونامه به پذیرش بخش یاس با فوریت با امضای دکتر زهرا احمدی نژاد و دکتر نصیری طوسی صادر شد اما هیچ واکنشی در عمل به همراه نداشت. از آن روز تا کنون "۱۲خرداد" مداماً در حال خواهش و التماسم که مریضمان که اکنون در بخش آی سی یو بیمارستان تهران کلینیک بستری است، در بخش یاس انتقال یافته تا آماده پیوند کبد با گروه خونی O+ گردد. جان همسرم به شدت در خطر است.هر آن ممکن است به دلیل نبود تخت و عدم آمادگی یاس، برای بستری کردن ایشان خبر ناگواری از سلامتش به گوشم برسد.حتی دکتر صالحی (ازمدیران ارشد بیمارستان قلب امام خمینی ره ) از شرایط نامساعد همسرم مطلع هستند و توصیه اکید مبنی بر پذیرش ایشان به آقای دکتر فخار ارائه کرده، اما عوامل بخش پذیرش پیوند کبدی بیمارستان با توجیح عدم وجود تخت، همسرم را هر لحظه به کام مرگ می کشند و میگویند به شما آدرس اشتباه داده اند!!! فقط هشدار می دهم اگر اتفاقی برای ایشان بی افتد راهی جز خودسوزی مقابل وزارت بهداشت ندارم و شاید بتوانم صدای یک رزمنده ایثارگر را که ۸ سال در مقام دفاع از سرزمینم کوشیدم به گوش دنیا برسانم.من سالیان سال با تجربه ۱۰۰۰۰ساعت پرواز با فانتوم و هواپیمای هرکولس،بوئینگ707 وسوخت رسان و همچنین مهندسی پرواز در جریان جنگ تحمیلی، اینگونه باید ذلیل نوبت دهی و بستری نمودن همسر نیمه جانم در بیمارستان دولتی باشم. این را گفت و با عذرخواهی توام با نجابت خداحافظی کرد و به سمت بیمارستان رفت ......

آیا این خبر مفید بود؟
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
جهت مشاهده نظرات دیگران اینجا کلیک کنید
copied