شمانیوز
شما نیوز

توضیحان کرباسچی در مورد خودکشی یکی از مدیران کارگزاران

مردی خود را حلق آویز کرد. این جمله به قدری بهت آور و متاثر کننده بود که کسی دیگر ادامه آن را جویا نمی‎شد و تنها لحظاتی بر تک تک واژگان این جمله کوتاه خیره می‌ماند و برای ثانیه‌های ارتباطش با محیط اطرافش قطع می‌شد. اما نم نمک سوالاتی ذهنش را درگیر می‌کرد تا بیشتر از ماجرا بفهمد.

توضیحان کرباسچی در مورد خودکشی یکی از مدیران کارگزاران

مردی خود را حلق آویز کرد. این جمله به قدری بهت آور و متاثر کننده بود که کسی دیگر ادامه آن را جویا نمی‎شد و تنها لحظاتی بر تک تک واژگان این جمله کوتاه خیره می‌ماند و برای ثانیه‌های ارتباطش با محیط اطرافش قطع می‌شد. اما نم نمک سوالاتی ذهنش را درگیر می‌کرد تا بیشتر از ماجرا بفهمد. به گزارش فرارو، گویا مرد متوفی زندگی پرفراز و نشیبی داشته است. زندگی‌ای کارمندی که ذره ذره اندوخته کسب کرده بود و اما هر بار به علت همه اش بر باد رفته بوده است. بعد از سالیان سال پرداخت قسط مسکن، خانه اش در مسیر طرح شهرداری قرار گرفته و او را مستاجر گردانده بود. او که بارها قربانی تعدیل نیرو سازمان‌ها و ادارات مختلف شده بود سرآخر خود را قربانی شرایط بد اقتصادی کرد و به زندگی خود پایان داد. اما در نامه پردرد متوفی آنچه دیده نشد پیامدهای تصمیمات نابخردانه، غیرکارشناسی و نمایشی برخی مسئولان است و در عوض بهانه ای برای دامن زدن به دعواهای سیاسی شد، تنها به این دلیل که محل خودکشی وی دفتر یک حزب سیاسی بوده است. رسانه‌هایی که مرهم زخم نبودند با انتشار خبرها مشخص شد این مرد کارمند دفتر حزب کارگزاران بوده است. همین کافی بود تا برای برخی از رسانه‌ها سویه‌های سیاسی خبر از سویه اخلاقی و انسانی ماجرا پیشی بگیرد و آنها اطلاعات جزئی ماجرا را نیز منتشر و علنی کنند. جزنیاتی نظیر اسم و فامیل کامل وی و حتی تصویری که گفته می‌شود وصیت نامه او بوده است. بر خلاف آنکه رسانه‌ها باید مرهم زخم‌ها و دردهای مردم باشند. بدون تردید ساعات سختی بر خانواده متوفی می‌گذرد. ساعاتی که تنها با شنیدن پیام‌های تسلیت دوستان و آشنایان و همکاران می‌گذرد. ولی برخی رسانه‌ها با ذکر جزئیات و اسم متوفی آن زخم و درد را عمیق‌تر کردند. با حاشیه پیدا کردن این خبر، پای دبیر کل حزب کارگزاران، غلامحسین کرباسچی هم به رسانه‌ها باز شد و او گفت: «فرد متوفی برای امور حسابداری و پیگیری نامه‌ها در استخدام حزب کارگزاران بود.» وی در توضیحات دیگری افزود: «فرد متوفی کارمند بازنشسته شهرداری بوده و برای امور حسابداری و پیگیری نامه‌ها در دبیرخانه حزب به استخدام درآمده بود و عضو حزب نبود. فرد متوفی مورد اعتماد بود برای کمک و تامین هزینه‌های زندگی‌اش، در دفتر حزب مشغول به‌کار شده بود.» کرباسچی درباره نحوه اطلاع از ماجرا توضیح داد: «روز گذشته یکی از اعضای حزب برای انجام اموری به دفتر مراجعه می ‌کند که با جنازه وی مواجه می‌شود و پلیس را در جریان امور قرار می‌دهد.» ماهیگیری از حقوق‌های میلیونی با مرگ یک نفر گویا اخلاق در رسانه‌های رو به افول است. در این میان برخی مدعی شدند که عده ای از اعضای حزب حقوق میلیونی می‌گیرند ولی با این حسابدار اینگونه رفتار شده است. کرباسچی درباره اینکه برخی از اعضای حزب کارگزاران ماهیانه 6 میلیون حقوق دریافت می کنند، گفت: «این حزب به این متوفی و به یک نفر نیروی خدماتی برای امور نظافت حقوق پرداخت می‌کند و پرداختی دیگری به افراد ندارد و حتی اعضا باید حق عضویت بپردازند و حزب امکانات پرداخت حقوق را ندارد.» تناقضاتی که در خبرها، روح را آزار می‌دهد در این میان برخی رسانه‌ها مدعی شدند که فرد متوفی اظهار داشته یک میلیون تومان حقوقی دریافت می‌کرده است. این در حالیست که به نظر می‌رسد متن نامه نیز گویای دریافت حقوق دومیلیونی است. متوفی در بخشی از وصیت خود آورده است: «آیا حزب با این عظمت مشکل ماهی دو میلیون دارد؟» نکته‌ای که نشان می‌دهد برخی به دنبال استفاده سیاسی از این خبر هستند. کرباسچی نیز درباره اینکه فرد متوفی در وصیت‌نامه خود اعلام کرده حدود یک میلیون حقوق دریافت می‌کرده است، تصریح کرد: «حزب کارگزاران برای انجام امور حسابداری و پیگیری نامه‌ها حدود 2 میلیون به وی حقوق پرداخت می‌کرده و یک میلیونی که در وصیت‌نامه وی ذکره شده مربوط به حقوق بازنشستگی‌اش است.»

آیا این خبر مفید بود؟
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
جهت مشاهده نظرات دیگران اینجا کلیک کنید
copied