چرا آمارهای بیکاری تناقض دارند؟
«محاسبات آماری دچار مشکل است هم به لحاظ روش، هم کیفیت داده ها و هم از نظر نحوه تعریف بیکاری در ایران مشکلاتی وجود دارد. اگر معیار اشتغال را در هفته یک ساعت کار بدانیم یک آمار بیرون می آید و اگر معیار را طور دیگری در نظر بگیریم آمار دیگری مطرح می شود.»
به گزارش شمانیوز: هفته پیش وزیر کشور آمار تکاندهنده ای از بیکاری در کشور ارائه کرد. او گفت: علیرغم اعلام رقم 12 درصد بیکاری در کل کشور به صورت میانگین، شاهد هستیم که در برخی از شهرها میزان بیکاری به 60 درصد رسیده است. متأسفانه در بین تحصیلکردههای ما رقم بیکاری بسیار بالاتر از آنچه که به طور متوسط اعلام میشود، است.»
سال گذشته گزارش وزیر کشور به رهبر انقلاب حاوی نکات بسیار مهم و چالش برانگیز بود که بازتاب گسترده ای در رسانه ها داشت. هر چند که گزارش وزیر کشور محرمانه است اما او بخش هایی از آن را در مجلس قرائت کرد. در بخشی از آن گزارش به وجود بیش از ۱۱ میلیون حاشیه نشین، یک و نیم میلیون معتاد و زندانی شدن سالی ۶۰۰ هزار نفر اشاره شده بود.
چند ماه پیش اکبر رنجبر زاده نماینده مجلس از اختلاف امار درباره میزان بیکاران کشور خبر داد و گفت: «وزیر کار نرخ بیکاری را سه میلیون و ۲۰۰ هزار نفر و مرکز پژوهش ها ۶.۵ تا ۷ میلیون نفر اعلام کرد.» به گفته این نماینده مجلس "مرکز پژوهش ها اعلام کرد که از سال ۸۴ تا ۹۴، هشت میلیون بیکار داریم که تنها یک میلیون و ۴۵۰ هزار نفر مشغول به کار شده اند. بنابراین نرخ بیکار در کشور ۶.۵ تا ۷ میلیون نفر است."
براساس آمارها در مجموع شمار بیکاران و کسانی که کارشان کفاف زندگیشان را نمیدهد، به ۵/۵ میلیون نفر می رسد. این آمار نزدیک به 30درصد کل نیروی کار است. با این حال تحلیلگران همچنان سیستم آماری سنجش اشتغال و بیکاری در ایران را نارسا می دانند. حسین راغفر درباره اختلاف آمار رسمی با گزارش وزیر کشور به فرارو گفت: «آنچه آمارهای رسمی می گویند دچار اشکالات جدی هستند. در برخی بولتن هایی که تقدیم مقامات می شود حتی آمارهای عجیبی درباره وضعیت بیکاری دیده می شود. برای نمونه در شهرهایی که بیکاری به صورت سنتی رقم بالایی دارد یک درصد اعلام می شود این در حالی است که این مسئله اصلا ممکن نیست. »
این اقتصاددان با اشاره به هدف از اعلام نرخ اشتغال و بیکاری گفت: «هدف سنجش میزان مشکلات جامعه است، با توجه به همین مسئله هم باید به این نکته توجه کنیم که بی شغلی مهم نیست، مهم میزان درآمد فرد است که این فرد با این درآمد در چه سطحی از زندگی قرار می گیرد.» راغفر با اشاره به نحوه محاسبه آمار بیکاری در کشورهای دیگر گفت: «در آمریکا 7نوع اشتغال تعریف می شود و آمار همه به صورت رسمی مشخص و اعلام می گردد. اما در ایران نهایتا سه نوع اشتغال تعریف می شود و با آمار اعلام شده هم ما نمی توانیم به نتیجه گیری روشنی از وضعیت اجتماعی و اقتصادی کشور برسیم. در برخی کشور ها تا 40 نوع دستمزد تعریف می شود و این انواع دستمزد گزارش می شود و براساس آن کیفیت زندگی خانوارها سنجش می گردد.»
او اظهار کرد: «آنچه که وزیر کشور اعلام کرده است احتمالا به واقعیت نزدیک است اما نرخ فنی بیکاری نیست.» راغفر معتقد است: «هدف از محاسبه فقر این است که مشخص شود که خانوارها در چه سطحی از زندگی قرار دارند، حالا مهم نیست که این موضوع چگونه تعریف می شود مهم این است محاسبه و ارزیابی درستی از وضعیت به دست آید. نوع تعریف خط فقر به معنای حل مسئله نیست. افرادی که حداقل دستمزد را دریافت نمی کنند خود به خود فقیر هستند حالا ما هر طور تعریف کنیم واقعیت را تغییر نمی دهد. در مورد اشتغال هم مسئله همین است.» این استاد اقتصاد دانشگاه گفت: «در ایران یک تعریف ساده از بیکاری وجود دارد گزارش ها هم بر مبنای آن تنطیم می شود که اغلب گمراه کننده است و عمق مسئله را نشان نمی دهد. امروز همه بیکاری را معضل مهم کشور می دانند ولی وقتی در دو وزارتخانه مهم کار و کشور درباره نرخ بیکاری تا این حد اختلاف وجود دارد، نشان دهنده مشکلات جدی در نظام آماری کشور است.» راغفر افزود: «ما باید انواع مختلف بیکاری را تعریف کنیم و بر مبنای آن آمارهای مختلف را ارائه نماییم. آمارها در جزییات باید دسته بندی شوند و از هر جهت روشنگر باشند. نکته مهم دیگر این است که باید متولی اعلام آمار باید مستقل از دولت باشد. مسئولین مایلند آمار حوزه کاری خود را مثبت جلوه دهند در حالی که اهمیت مسئله آمار به سیاستگذاری های آینده باز می گردد و از این جهت حتما باید نهادی که آمار را محاسبه و اعلام می کند نهاد مستقلی باشد.» منبع: فرارو