شکوهی: موسیقی ایران هیچ چارچوبی ندارد
شکوهی: کسانی که تازه شروع میکنند هم نمیدانند چه کار باید بکنند چون موسیقی ما هیچ چارچوبی ندارد.
شما تعداد زیادی تکآهنگ تاکنون منتشر کردهاید. آیا این روزها هم مشغول کار بر روی آهنگ جدیدی برای انتشار هستید یا خیر؟ (تیتراژ یا غیرتیتراژ)
حامد محضرنیا : در چند وقت اخیر تاحدودی نسبت به قبل کمکارتر بودهایم ولی چند کار جدید تولید و آماده کردهایم. یکی از این کارها که بهواقع بمب است و وقت و هزینه زیادی هم رویش گذاشتهایم که بهصورت دوصدایی با مهدی شکوهی اجرایش کردهایم و امیدواریم بهزودی منتشر شود. تنظیمش به عهده کوشان حداد بوده که حتما میدانید یکی از نوابغ موسیقی پاپ ایران است که این آهنگ را بهصورت الکترونیک تنظیم کرده است. نام اثر «شبهای دلتنگی» است. کوشان سال۲۰۱۲ در مسابقات رسمی تنظیم الکترونیک جهان رتبه نخست را بهدست آورده است.
آقای شکوهی شرایط این همکاری چگونه برایتان میسر و نهایتا منجر به تولید این تکآهنگ شد؟
مهدی شکوهی : هردوی ما خواننده تیتراژهای شبکه سه بودیم. بهخصوص اینکه حامد قطعهای حماسی برای پیروزیهای ورزشی خوانده بود با مطلع «یاعلی بگو حماسهای به پا کن دوباره» و چون پیشتر من هم برای شبکه سه خوانده بودم، در آنجا یکدیگر را زیاد میدیدیم و باهم آشنا شدیم. صداهایمان هم هماهنگی زیادی باهم داشت و این برایمان اهمیت زیادی داشت. مشاوران هنری ما پیشنهاد این همکاری مشترک را دادند و خوشحال هستم که این همکاری به انجام رسید.
بسیاری قطعات که دوصدایی خوانده میشود، از ابتدا این قابلیت را نداشته و صرفا یک قطعه پاپ بوده و حالا دو خواننده به این تصمیم میرسند که دوصدایی اجرایش کنند. یعنی شعر و آهنگ یکدست و برای صدای یک خواننده نوشته شده است. آیا در همکاریتان این ظرفیت و قابلیت را در نظر گرفتید؟
شکوهی : از ابتدا شروعش برای دوصدایی خواندن آماده شده بود. هم تنظیمکننده باهوشی داشتیم و هم اینکه خود ما اگر صرفا یک اثر را برای دوصدایی خواندن در اختیارمان بگذارند باید بررسیهای زیادی بکنیم تا تصمیم به اجرای آن بگیریم یعنی باید ببینیم اصلا کار ظرفیت دوصدایی خواندن را دارد یا نه. این به هر حال باید استاندارد باشد و صداها باید روی فرمبندی آهنگساز بنشیند و خوشبختانه در این کار همین اتفاق افتاده است.
برای جمعآوری قطعاتی که در یکی دو سال اخیر منتشر کردهاید برنامهای دارید؟
محضرنیا : انتشار آلبوم در دوره و زمانه حاضر کار احمقانهای محسوب میشود. واقعا اشتباه و راهی بیسرانجام است. از طرف دیگر ما بهجای اینکه ۹۰درصد فکرمان صرف تولید و اجرای آثار باشد، ۹۰درصد زمان و فکرمان در حال هزینه شدن برای حاشیههای فضای مجازی و نرمافزارهای قلابی کامپیوتری میشود و بهنوعی درگیر یک جنگ هستیم. وقتی یک خواننده در منزلش نشسته و حتی پدر و مادرش هم نمیدانند او خواننده است اما یک پست اینستاگرامش ۳۰هزار لایک و نزدیک به دوهزار کامنت میگیرد و از نرمافزارهای جذب لایک، فالوور و کامنت استفاده میکند، واقعا وقتی هم برای فعالیت سالم باقی میماند؟ اینها جدای از اینکه خود آن خواننده را متوهم میکند، مردم را هم فریب میدهد و این تصور ایجاد میشود که چون صفحه این خواننده لایک زیاد داشته پس خواننده خوب و مهمی است. دیگر اینکه پولهای سنگینی خرج تبلیغات برای پخش یک آهنگ میشود؛ مورد داشتهایم که یک خواننده ۳۰۰میلیون تومان برای پخش همان تراک نخستش هزینه کرده است و متاسفانه آن آهنگ گرفته است و مردم بهعلت اینکه گوششان از بین رفته است کیفیت پایین را تشخیص نمیدهند.
شما خیلی نگرانش نباشید چون بههرحال هرخوانندهای راهبردهای خودش را دارد. از میان این هیاهوها تنها آثاری باقی میمانند که کیفیت داشته باشند!
محضرنیا : در یکی دو سال اخیر وضعیت وحشتناکتر شده است و به همین خاطر ما در دوسال اخیر کمکارتر شدهایم. ببینیم آیا این جریانها پایان مییابد یا نه چرا که مثل بادکنک هستند و خیلی زود باد میشوند اما وقتی یک سوزن بخورند میترکند و محو میشوند. میخواهیم ببینیم تا کجا میخواهند جلو بروند. اما در این شرایط باید نگاه کنند ببینند کدام خواننده است که از خواندنش درآمد کسب میکند. خوشبختانه هم مهدی شکوهی و هم من روزهای خالی خیلی کمی داریم و خوشحالیم که در شهرهای مختلف اجرا داریم و از طرف دیگر از نظر مالی مشکلی نداریم. یعنی دستکم اگر چسب روی دهانمان بزنند و بگویند دیگر نخوانید؛ دستکم چند ریال پول از این راه کسب کردهایم که در آینده زندگیمان تامین باشد ولی تاسف من بهخاطر افرادی است که با تقلب و توهم میخواهند بالا بیایند و واقعا نمیدانم دنبال چه هستند چون هیچ نتیجهای هم نمیگیرند.
بههرحال این بخت نصیب خیلی از خوانندگان نمیشود که تعداد زیادی از تیتراژهای تلویزیونی را بخوانند. خود شما و آقای شکوهی تیتراژهای زیادی در تلویزیون خواندهاید.
محضرنیا : هم مهدی شکوهی و هم من؛ ۹۰درصد تیتراژهایی که خواندهایم در ازایش پول دریافت کردهایم و موسیقی را ساختهایم. ۱۰درصد بقیه هم بهدلیل اهمیت و اعتبار برنامه مذکور، نه پول دادهایم و نه پول گرفتهایم و نهایتش این بوده که تهیهکننده لطف کرده و پول تولید قطعه را به ما داده است. برنامههایی همچون «گلخانه» و «مردم چی میگن» یا مهدی شکوهی که «ویتامین ث» را خواند؛ اینچنین بودهاند. ولی بهجز اینها همه تیتراژهایی که خواندهایم دستمزد دریافت کردهایم. ما برای خواندن تیتراژ پول ندادهایم و نخواهیم داد.
تیتراژ تلویزیونی مافیا دارد؟
شکوهی : تیتراژ مافیا نداشت؛ مافیا پیدا کرد! وقتی تهیهکنندهای میبیند خوانندهای حاضر است ۵۰میلیون پول برای خواندن یک تیتراژ به او بپردازد، بهخودش میگوید کیفیت اگر پایین هم باشد اشکالی ندارد.
واقعا حاضرند برای خواندن تیتراژ ۵۰میلیون بپردازند؟
محضرنیا : آمار داریم که ۲۰۰میلیون هم پرداخت شده است.
شکوهی : خوانندهای داشتیم که اثرش برای سه بار پخش در یک برنامه ترکیبی(و نه سریال) ۳۰میلیون پرداخت کرده بود اما چون کیفیت نداشت پس از سه بار پخش، آنتن را از او گرفتند. یعنی مجوز شورای موسیقی صداوسیما را نگرفته بود.
محضرنیا : یکی از خوانندههای خیلی معروف کشورمان که اکنون کنسرت هم برگزار میکند، سال۹۳ قرارداد سریالی برای شبکه دو سیما را با دوست خود من بست که آن زمان تهیهکنندهاش ۲۰میلیون پرداخت کرد.
شکوهی : رقم دقیقش ۲۷میلیون تومان بود.
محضرنیا : چیزی در همین حدود... ولی این پول را پرداخت کردند تا تیتراژ را بگیرند. علتش هم این است که تیتراژ را بخواند تا کنسرتهایش را پیش ببرد. این درست شبیه به آن است که من و مهدی شکوهی و خوانندگانی که قبلا در شبکههای ماهوارهای خواندهاند و اینها که پول میدهند و تیتراژ میخرند در نقطه شروع دوی سرعت باشیم و بعد از طی مسافت ۵۰متر دست و پای ما دو خواننده را ببندند و آنها مسابقه را برنده شوند. این ناعادلانه است.
اولینبار به خود شما چگونه خواندن یک تیتراژ واگذار شد؟
محضرنیا : به من که تلفن زدند. من اگر اشتباه نکنم تاکنون ۳۶ یا ۳۷ آهنگ تیتراژ برای سیما خواندهام و مهدی شکوهی هم نزدیک به ۳۰قطعه تیتراژ خوانده است؛ یادم نمیآید که حتی یک مورد بوده باشد که شخص من تلفن زده باشم و خواسته باشم تیتراژی را بخوانم. همه موارد از طرف تهیهکننده برنامه تلویزیونی بوده است.
وضعیت کنسرتهای پاپ چطور است؟
محضرنیا: همهاش فریب است.
چگونه میشود جلوی این فریب که میگویید را گرفت؟
شکوهی : سال گذشته فقط شش یا هفت خواننده بهطور استاندارد کنسرتهایشان را برگزار کردند. بقیه خوانندگان یا خداحافظی کردند و یا به بهانههای مختلف شلوغ کردند، با اتوبوس تماشاگر آوردند تا مجانی کنسرت را ببینند، بلیت به ارگانها فروختند و موارد دیگر. این یعنی خواننده شکست خورده است. شما قبلا پول خرج کردهاید که حالا با برگزاری کنسرت درآمد کسب کنید و نه آنکه کنسرت برای شما هزینهبر باشد. از ما میپرسند چرا کنسرت نمیگذارید. وقتی تهیهکننده به ما میگوید باید از خالص درآمدها تنها ۲۰درصد دریافت کنید مطمئنا ما زیر بار نمیرویم. شما اگر از هنرتان درآمدزایی نداشته باشید یعنی کسی بلیت شما را نمیخرد.
محضرنیا : من یا مهدی شکوهی دستکم دو یا سه کار مگاهیت داریم که هرجا برای اجرا میرویم مردم آنها را حفظ هستند و همزمان با ما میخوانند. درنتیجه ما عقده و توهم نداریم که دیگران را متهم کنیم. ولی خواننده داریم که آنقدر فکر کوچکی دارد که در یک اجرای مجانی در دو قسمت کتش را درمیآورد و از زاویههای مختلف از خودش عکس میگیرد تا بگوید تعداد زیادی اجرا رفته است و اینها را تبدیل به شش پست در زمانهای مختلف میکند. این توهم و خودبزرگبینی باعث میشود بعضیها هم که فکرشان درست است زمین بخورند. ما این همه سال قید آنتنهای ماهواره را زدهایم تا مجاز باشیم ولی بسیاری هستند که هرکاری کردهاند اما اکنون مجاز شدهاند؛ کنسرت گذاشتهاند و این خیانت است.
فکر نمیکنید اگر کمی از تنگنظریها دور شویم، بهتر باشد و اگر فضا برای کسانی که میخواهند کار کنند بازتر باشد، بهتر است؟
محضرنیا : ما هم نمیگوییم فضا بسته شود ولی قرار نیست هرکس از هر جایی بیاید و بهیکباره مجاز شود، کنسرت بگذارد و همهشان هم تقلبی هستند. اینها ذهن مردم را از بین میبرد و اکنون ذهن مردم از بین رفته است.
شکوهی : کسانی که تازه شروع میکنند هم نمیدانند چه کار باید بکنند چون موسیقی ما هیچ چارچوبی ندارد.
محضرنیا : اکنون خوشبختانه من و مهدی در تلویزیون کارمان گرفته است اما بهمحض اینکه اثری از ما پخش میشود بلافاصله علیه ما چندین مصاحبه کردهاند اعم از اینکه این دو خواننده تلویزیون را خریدهاند و مافیای تیتراژ هستند و از این دست اتهامات به ما وارد میکنند. اگر شما مدتها از دیوار جامجم بالا میرفتید و سر آخر هم موفق نشدید وارد تلویزیون شوید، گناه ما چیست؟ شما که صلاحیت کار استاندارد را ندارید آیا این گناه ماست؟ شورایی ۱۲نفره و بسیار حرفهای برای موسیقی صداوسیما تصمیم میگیرد و این یعنی بیدر و پیکر نیست. چرا به ما اتهام میزنند که ما زد و بند کردهایم؟ ایکاش ارشاد هم تفکرش به صداوسیما نزدیک شود.
علی مینایی