نمایشگاه مطبوعات و ضرورت باشگاه گفتوگوی رسانهنگاران
امیر دبیری مهر-رئیس هیاتمدیره انجمن اندیشه و قلم
متاسفانه جامعه مطبوعاتی و نخبگان روزنامهنگاری ما که باید در فرهنگ عمومی پیشرو و الگوی جامعه باشند، خود از کمترین مدارا و تساهل و اعتقاد به تضارب آرا و اندیشهها برخوردارند و با نیش قلم و پتک کیبورد بر جان دگراندیشان میکوبند و این قصه پرغصه، چپ و راست و اصولگرا و اصلاح طلب و رادیکال و محافظه کار نمیشناسد. این ماجرای دیرینه و امروزین ریشه در فاصلهها و خیال اندیشیها و فقدان باشگاه همفکری و همدلی و تعامل و ارتباطات نزدیکتر دارد. روزنامههای ما به ادارات و روزنامهنگاران ما به کارمندان مطبوعاتی تبدیل شدهاند که فقط ساعت کار آنها با کارمندان متفاوت است؛ تعامل و ارتباط حرفهای و تعیین اهداف ملی مشخص و قابل اجماع در مطبوعات ما کمتر یافت میشود. این وضعیت جایی اسفناک میشود که فهرست مشکلات و مسائل جامعه ایرانی از ریز و درشت، بلند بالا و تفصیلی است و از منظر کارکردگرایی باید رسانهها و مطبوعات در طرح آنها پیرو و مقدم باشند. مسائل جامعه ما لزوما و صرفا برجام و تورم و اشتغال و نرخ بیکاری و یارانه و سهام عدالت و اختلاس و فساد نیست. مسائل اساسیتر جامعه ما بعد از دهها سال همچنان لاینحل باقی مانده است. مسائلی مانند بینظمی و بیقانونی و نقض حقوق مدنی و شکاف دولت و ملت و سیطره تفکر قیبلهای بر تفکر مدنی و.... که آن مشکلات اولیه معلول این مشکلات ریشهای هستند. در جوامع توسعه یافته رسانهها و مطبوعات با شجاعت و صراحت و یک صدا به نقد تلخ اجتماعی میپردازند اما در ایران این مسائل بنیادی از سوی عدهای سطحینگر تحت عنوان مسائل نظری به حاشیه رانده میشوند و معلولها محل نزاع و مجادله از چشمانداز سیاسی واقع میشود.
نمایشگاه مطبوعات از جهتی متبرک و خجسته است زیرا مجالی برای ارتباط نزدیکتر جامعه مطبوعاتی و رسانهای کشور است، فرصتی برای زدودن دیوارهای ساختگی فاصله و شکاف و اختلاف در خانواده مطبوعات کشور، فضایی که روزنامهنگاران و خبرنگاران در وجود این همه مرز بندیهای خیالی تشکیک کنند و بدانند که دردها و مشکلات و اهداف مشترک بسیاری دارند که در پشت دسته بندهای مضحک و بیریشه سیاسی پنهان مانده است و مجالی تا در گفتوگو با هم باور کنند میتوانند و شایسته است که به اختلاف نظرها و رویکردهای متفاوت هم احترام بگذازند و به رد و طرد هم نپردازند.
ولی افسوس که این نمایشگاه فرصتی کوتاه مدت و موقت است و هرچند در ایجاد فضای گفتوگو در خانواده مطبوعات موثر است اما این تاثیر گذراست و بعد از چند هفته روز از نو و روزگاران متداول حاکم میشود.
از این رو در انتهای این نوشتار پیشنهادی را مطرح میکنم تا شاید برکات و خیرات نمایشگاه مطبوعات، مستمر و جاری و بیوقفه شود. خانواده مطبوعات و رسانهها و خبرنگاران ایرانی به باشگاهی برای دیدارهای مستمر و تبادلنظر و زدودن فاصلهها نیازمند هستند. خانواده مطبوعات در ایران از انجمنهای صنفی خیری ندید زیرا انجمنها هم بیشتر از هر چیز به سیاست پرداختند و میپردازند. جامعه رسانهای کشور به نهادی نیاز دارد عینی و از جنس خاک و گل و آهن که هم تفرجگاهی باشد برای خانوادههایشان و هم مجالی و محملی باشد برای ارتباطات نزدیکتر و صمیمیتر و در عین حال مسئولانه و متعهدانهتر به مسائل لاینحل کشورمان ایران، جایی که موزه مطبوعات هم در آن جای گیرد و تبار و ریشه و پیشینه روزنامهنگاری ایران را بتوان در آن ورق زد و متوجه مسئولیتهای مهم این شغل و پیشه شد.
اگر نمایشگاه مطبوعات مسیری را بپیماید که تبدیل به چنین باشگاهی دائمی برای خانواده مطبوعات و رسانههای ایرانی شود باید قدر آن را دانست و آن را شوی دولتی برای توجه به مطبوعات نخواند. امید است شاهد چنین رویداد مهمی باشیم.