هشت رفاع مقدس

  • گفت: «یه چیزی بگم از تخریب بیرونم نمی‌کنی؟» مغزم گُر گرفت. گفتم این دفعه دیگر چه اعتراف تکان‌دهنده‌ای دارد؟! خودم را کنترل کردم و گفتم: «بفرما. ناراحت نمی‌شم.»

۱ |