من چطور چمران باشم وقتی از درد 2 میخچه خوابم نمیبرد
دهکردی در زمان بازی در نقش شهید چمران، انتقاد صرف از هنرمند را جفا خوانده و از قضاوتهای ناشی از کمدانشی برخی افراد ابراز نگرانی کرده و میگوید:«بیا و بنشین و ببین و میفهمی تئاتر دیو نیست. تئاتر سرطان نیست. تئاتریها اختاپوس و هشتپا نیستند.»
از اصطلاح سیاره ایران استفاده کردید و به نظر تئاتر قمری از این سیاره است. در این قمر نگاهتان به تئاتر مقاومت چیست؟
خودمان، خودمان را نقد کنیم
دهکردی : در این رهگذار جای این دست از نمایشنامهها واقعاً خالی است. باید کار شود. باید کار شود و اتفاقاً به نظر من قضاوتی که در موردش میشود، در این کار هم هست. باید با انصاف شخصیت را در محضر تماشاگر مطرح کند. بگوید چمران این است. چمران آدمی است مثل همه آدمها؛ اما این را داشته، این را داشته و این را داشته. چه اشکالی دارد؟ اصلاً نقد کنید. زیباترین نقد، نقد خود ماست. من در زمان حضورم در جشنواره کودک در مقام دبیر واقعاً چنین کاری کردم و امیدوارم مجموعه آماده شود و حداقل در اختیار خبرگان قرار گیرد. بتواند به آنان کمک کنید. خودمان، خودمان را نقد کنیم. اول از همه. هیچی نقدی وارستهتر از نقد من نسبت به خودم نیست. به شرط اینکه دچار خودشیفتگی نباشم، دچار خودزنی و خودآزاری هم نباشم. آن وقت است که میتوانیم امیدوارم باشیم 20 سال دیگر یا 30 سال دیگر آرام آرام جامعهمان حرکت کند. الان نگاه کنید سرانه مطالعه هر ایرانی چقدر است. آمار رسمی میگوید سه دقیقه و آمار واقعی میگوید 30 ثانیه. بررسی کنید دستخط آدمها چقدرشان زیباست. ببینید اینها همه مساله است و نمیتوانید ساده از کنارشان بگذرید. پوشش آدمها، نوع سخن گفتنشان، فارسی حرف زدنشان [مساله است]. در ترم کنونی دانشجویی دارم که یک بانوی 70 ساله است. بهترین دانشجوی این دوره است. فارسی حرف میزند، باادب است، اهل مطالعه است، اهل خلوت است، اهل مداقه است. کدامیک از افراد بدین گونه هستند؟