بوی فقر در پس کوچههای توسعه
«میخوام دنیا نباشه اگه روزی سعیدم نباشه. نمیذارم آب تو دل سجادم تکون بخوره و باید فقط حواسش به درسش باشه تا واسه خودش کسی بشه». اینها حرفهای مادریست که چندسالی میشود برای مادر پیرش و پسرانش، مادری میکند.
«میخوام دنیا نباشه اگه روزی سعیدم نباشه. نمیذارم آب تو دل سجادم تکون بخوره و باید فقط حواسش به درسش باشه تا واسه خودش کسی بشه». اینها حرفهای مادریست که چندسالی میشود برای مادر پیرش و پسرانش، مادری میکند.
40 ساله است اما ردپای سختیهای زندگی بر چروکهای صورتش خودنمایی می کند.
از سالهایی میگوید که خانهشان یک اتاق کوچکی نموری بوده؛ تعریف میکند که چه طور تمام آن سالها در سرمای زمستان و گرمای طاقت فرسای بندرعباس سعید را برای حمام کردن بر دوش میکشیده و به حیاط می برده است.
این روزها علاوه بر مادر پیرش که چند وقتی می شود سکته کرده و زمین گیر شده و سعیدش که از همان بدو تولد فلج و نابینا بوده، خودش هم با بیماری قلبی دست و پنجه نرم می کند و باید هرچه زودتر عمل شود، اما امان از "دست خالی" و "نداری".
خانهشان در محله "نخل پیرمرد" بندر عباس، یکی از مناطق حاشیهای این شهر قرار گرفته و با کمک خیرین بازسازی شده است.
9 سالی می شود که مددجوی کمیته امداد هستند و علاوه بر مستمری، هزینههای درمانی سعید هم از جانب کمیته امداد و خیرین تامین میشود، اما از عدم حمایت سازمان بهزیستی گلایه میکند و میگوید: سعید معلول ذهنی حرکتی و نابیناست اما سهم ما از خدمات بهزیستی به معلولان فقط یک دفترچه خدمات درمانی است.
وقتی از وضعیت تجهیزات توانبخشی سعید میپرسم متوجه میشوم که هیچ وسیله توانبخشی در اختیار ندارند، این درحالیست که ذوالفقاری، معاون حمایت و سلامت کمیته امداد اظهار میکند: 3 درصد از مددجویان کمیته امداد را معلولان تشکیل میدهند، درحالی که هیچ یک از آنها تحت پوشش سازمان بهزیستی نیستند و هیچ خدمتی از این سازمان دریافت نمیکنند.
وقتی با سجاد پسر 18 ساله خانواده حرف میزنم، میگوید که چندسالی میشود از ساعت 2 تا 7 عصر در تعمیرگاه تخصصی اتومبیل کار میکند و رشتهاش در هنرستان مکانیک است. آرزو دارد روزی به جایی برسد که مثل خیرینی که امروز به آن ها کمک می کنند به خانوادههای دیگر کمک کند. از خواستههایش میگوید از اینکه چقدر دلش میخواهد برای مادرش ماشین لباسشویی بخرد تا دیگر مجبور نباشد با دستهایش کار کند.
مادرش با صدایی لرزان اما محکم میگوید که حتی اگر مجبور به گدایی شود نمیگذارد آب در دل پسرانش تکان بخورد.
به گزارش ایسنا؛ این گزارش روایت رنجهای زنان و مردانی است که فقر و محرومیت چهرهشان را زرد کرده و دلخوش کردهاند به کمکهای نهادهای حمایتی چون کمیته امداد و ...
این گزارشی روایت خبرنگار ایسنا است که به همراه یک تیم خبری روانه خطه جنوب کشور شد تا راوی زندگی مردمانی باشد که زیر درد فقر بیصدا مچاله میشوند.
محله چاهستانیها یکی دیگر از مناطق حاشیهنشین و مهاجرپذیر شهر بندرعباس در کنار محلاتی چون نخل پیرمرد، دوهزار، شهرک توحید، تپه الله اکبر و... است.
در آنجا مهمان خانه "شایسته" زن 27 سالهای بودیم که همسر جوانش دوسال پیش براثر تصادف فوت کرده بود و امروز به همراه دخترانش شکوفه و شراره یکی از 32 هزار زن سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد استان هرمزگان هستند که از طریق خیاطی امرار معاش میکند.
تعریف میکرد که پدرش نابینا و مادرش فلج بوده و هردوتحت پوشش کمیته امداد هستند و خود و فرزندانش هم پس از فوت همسرش تحت حمایت این نهاد قرار گرفتهاند.
خانهشان کوچک اما مرتب بود و وقتی راجع به وضعیت مسکنشان پرسیدم گفت پس از آنکه از روستا به شهر میآیند در یک خانه 6 متری در بندرعباس زندگی میکردند اما امروز تمام این خانه حدود 40 متری با تمامی اسباب و لوازمش را خیرین برایشان تهیه کردهاند.
به فرش و یخچال نو خانهاش اشاره میکند و میگوید: تمام اینها را خیرین برایمان تهیه کردهاند و هزینه اجاره خانه را نیز آنها پرداخت میکنند.
این درحالیست که مددکار کمیته امداد از تلاش این نهاد برای تهیه مسکن مهر استان هرمزگان برای این خانواده خبر داد و گفت: برای ثبتنام در مسکن مهر استان 30 میلیون تومان نیاز است که کمیته امداد میتواند 20 میلیون تومان آن را به طور بلاعوض به خانواده پرداخت کند و در تلاش هستیم با حمایت خیرین برای تامین مسکن این خانواده اقدام کنیم.
محل کسب درآمد شایسته، دوخت شلوارهای سنتی زنان بندر است و وی در این باره میگوید: از کمیته امداد درخواست چرخ خیاطی کردم تا بتوانم محل درآمدی داشته باشم و امروز با همان چرخ خیاطی شلوار سنتی زنان و دختران بندرعباسی را میدوزم و ماهیانه حدود 200 هزارتومان از این راه کسب درآمد میکنم.
با شراره 5 ساله و شکوفه 8 ساله که یکی از 7505 یتیم زیر 18 سال تحت پوشش کمیته امداد استان هستند، حرف میزدیم از خرابی تلویزیون خانهشان غمگین بودند و دلشان میخواست مثل همه بچههای دیگر تلویزیون داشته باشند.
گفتنی است که تهیه تلویزیون و همچنین کولر برای این خانواده در دستورکار مسئولان کمیته امداد استان هرمزگان قرار گرفت و قول تهیه آن به خانواده داده شد.
به گزارش ایسنا، قشم یکی دیگر از مقاصد این سفر خبری بود؛ جزیرهای که عنوان بزرگترین جزیره خلیج فارس را به خود اختصاص داده و حدود 20 کیلومتر با بندرعباس فاصله دارد اما به لحاظ توسعه دارای وضعیت نامتناسبی است به طوری که در کنار توسعه روزافزون و ثروت منطقه آزاد تجاری قشم، بخشهایی از آن همچنان توسعه نیافته و به شدت محروم بوده و مردم ساکن آن با فقر دست و پنجه نرم میکنند.
در قشم مهمان خانهای بودیم که سرپرست آن پسری بود که در نگاه اول و با جثه کوچکش کودکی بیش به نظر نمیرسید اما 21 ساله بود.
7 سالی میشود که پدر "مجتبی" فوت کرده و 3 خواهر و برادر دارد که هرکدام دو حامی خیر دارند.
از کوچه پس کوچههای خاکی جزیره که عبور کردیم به خانهای قدیمی با قدمت بیش از 40 سال رسیدیم. از درب آهنی کوچک خانه که وارد حیاط شدیم فضای نسبتا بزرگ خاکی درمقابلمان بود و گوشهای از آن خانهای محقر با مساحتی کمتر از 20 متر و دیوارهای رنگ و رو رفته و دوده گرفته اش، خانه و آشیانه مجتبی و خواهر و برادرهایش به همراه مادر و ناپدریش بود.
مجتبی که از همان کودکی تالاسمی داشته و دو سالی میشود که به دیابت هم مبتلا شده است. به علت بیماریاش نمی توانست صحبت کند اما خواهر و مادرش برایمان تعریف کردند که 82 هزار تومان مستمری دریافتی کل خانواده از کمیته امداد است و حدود 250 هزار تومان هم به طور ماهیانه خیرین به آنها پرداخت می کنند که با رقم یارانه شان در مجموع با حدود 500 هزار تومان در ماه امرار معاش می کنند. این درحالیست که مجتبی بیشتر روزهای ماه را در بیمارستان بستری است و هر هفته برای تعویض خون به شهر قشم می رود.
خواهر مجتبی دختری 19ساله که لباسی محلی برتن داشت میگوید: مجتبی تا سوم دبیرستان درس خوانده و بعد از آن به علت بیماری اش قادر به ادامه تحصیل نبود خودش هم که سال گذشته در رشته مادریاری دانشگاه پیام نور یزد پذیرفته شد به خاطر مشکلات نتوانسته ثبت نام کند.
او تعریف میکند که خانهشان لوله کشی آب ندارد و آب مصرفی خانواده "آب برکه" بوده که از لحاظ سلامت به مراتب از آب چاه مضرتر است و وقتی علت را از او پرسیدیم گفت که هزینه تامین آب تانکری بالاست که هر تانکر 70 هزار تومان است را نداریم. از بچگی توی این خانه بزرگ شدیم اما به خاطر مشکلات اینجا و نداشتن امکانات، مدتی اجاره نشین بودیم ولی از پس تامین هزینههای آن برنیامدیم و دوباره به اینجا برگشتیم.
این درحالیست که به گفته موصلی، مدیرکل کمیته امداد استان هرمزگان ، روستاهای فوق العاده محرومی در جزیره قشم وجود دارند به طوری که از 62 روستای جزیره قشم، بیش از 50 روستا فاقد آب شرب و 150 خانوار هم فاقد سرویس بهداشتی هستند و ماهیانه 90 میلیون تومان، هزینه خرید آب شرب مددجویان کمیته امداد در استان هرمزگان است.
این خانه با تمام مشکلاتش هم خانه خودشان نیست، بلکه متعلق به خیری است که در یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس ساکن بوده و هزینهای از آن ها دریافت نمیکند با این حال وقتی از مسئولان کمیته امداد در خصوص چرایی عدم ساخت مجدد و استفاده از فضاهای بلا استفاده خانه سوال کردیم، خاطرنشان کردند که مالکیت زمینهای واقع در منطقه آزاد تجاری متعلق به سازمان منطقه آزاد بوده و فاقد سند ملکی هستند؛ اما با این حال در تلاشند تا طی رایزنی با منطقه آزاد مجوز ساخت مسکن برای این خانواده را اخذ کنند، این درحالیست که تامین مسکن بیش از 1600 خانوار درسال 94 در دستور کار کمیته امداد استان هرمزگان قرارگرفته و تاکنون 50 واحد آن تحویل شده است و تلاش می شود در 6 ماهه نخست سال 95 سایر واحدهای مسکونی نیز تحویل داده شوند.
به گزارش ایسنا، خانهای در نزدیکی قلعه پرتغالیهای جزیره قشم مقصد بعدیمان بود؛ خانهای که مأمن امن پدری دیالیزی، پسری نابینا و مادری مبتلا به سرطان است. در بدو ورود به خانهشان بیش از هرچیز دیگری پسری با جثهای نسبتا کوچک که به دیوار چسبیده و سرش را پایین گرفته بود نظرم را به خود جلب کرد؛ مادرش تعریف کرد که نابیناست و 6 سال دیالیز میشد و الان هم چند وقتی است، پیوند کلیه شده است.
عادل پدر خانواده هم ساکت و بدون حرف در کنار پسرش نشسته بود؛ همسرش تعریف میکند که او هم چندسالی است دیالیز می شود و خودش هم مبتلا به سرطان است؛ هرسه عضو این خانه مبتلا به بیماریهای صعب العلاج هستند.
صیادی، معاون حمایت و سلامت کمیته امداد جزیره قشم میگوید: هرسه عضو خانواده به علت بیماری قادر به اشتغال نیستند، این درحالیست که حدود 650 نفر از مددجویان استان هرمزگان دارای بیماری صعب العلاج بوده و 22 نفر مددجوی مبتلا به بیماری های خاص و 62 نفر مددجو مبتلا به بیماریهای صعب العلاج در جزیره قشم ساکن هستند.
صیادی همچنین اظهار میکند که یکی از مشکلات اصلی استان هرمزگان عدم توسعه یافتگی نظام تامین اجتماعی است به طوریکه بسیاری از خانوادههای فقیر، محروم و از کارافتاده استان هرمزگان چنانچه تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی قرار می گرفتند هیچگاه به این درجه از نیازمندی نمیرسیدند.
پدر خانواده با صدای بغض آلود و نگاهی مغموم دستانش را که به خاطر بیماریش لرزان شده بودند نشان میدهد و میگوید: صیادی میکردم، اما الان دیگه نمیتونم هیچ کاری انجام دهم.
مقصد بعدیمان هم در جزیره بود. این بار به بازدید از طرح "سوئیت کاشانهای" میرفتیم که به همت زنی سرپرست خانوار راهاندازی شده بود. مسئولان کمیته امداد استان هرمزگان، تاکید داشتند که این طرحها در راستای توسعه گردشگری در دستور کار قرار گرفته و در واقع این کار یک تیر و دونشانی است که هم مددجو را صاحب شغل و درآمد میکند و هم به توسعه گردشگری جزیره کمک خواهد کرد.
به گفته معاون حمایت و سلامت کمیته امداد استان هرمزگان ساخت حدود 80 کاشانه - مسافر طی تفاهم نامهای با سازمان مناطق آزاد در دستور کار آنان است که در حال حاضر 20 واحد آن ساخته و سایر آنها نیز در حال احداث هستند.
احمدی، مجری طرح، زنی حدود 40 ساله است که سوئیت کاشانهاش را در کنار خانهاش بنا کرده است. تعریف میکند 20 سالی میشود که تحت پوشش کمیته امداد است و پس از فوت همسرش تحت پوشش قرار گرفته و پنج سال در قسمت "خانه داری" یکی از هتلهای جزیره کار میکرده و پس از آن خود به فکر ساخت سوئیت افتاده است.
درباره قیمت اجاره هرشب سوئیت از او میپرسیم که میگوید: بستگی به ایام سال دارد، اما میانگین شبی 150 الی 200 هزار تومان است که این رقم بسیار کمتر از هزینه هتلهای قشم است.
احمدی برای ساخت سوئیت کاشانه حدود 50 میلیون تومان به عنوان وام اشتغال از کمیته امداد دریافت کردهاست.
این زن امروز به واسطه همت بلندش و حمایت کمیته امداد توانسته است روی پاهای خود بایستد و از زندگی پر فرازو نشیب گذشتهاش فاصله گرفته و روزگار آرامی را سپری کند.
مقصد بعدیمان بازدید از رستوران سنتی "آفتاب" در روستای سوز جزیره بود. مردی 35 ساله به نام محمد حسینی ساکن روستای رمکان، چندسالی است که رستورانش را در روستای سوز به راه انداخته است. تعریف میکند که سال 83 پدرش فوت کرد و تحت پوشش کمیته امداد قرار گرفتند و بعد از آن چند سالی به دنبال کاری آبرومند میگردد اما نمیتواند راه به جایی ببرد تا اینکه با مراجعه به امداد، به آن مشاوره میدهند که به بخش گردشگری ورود کند.
او هنوز هم بهترین کمک و خدمت کمیته امداد به خود را مشاورههای این نهاد میداند و میگوید: اینجا کاملا بیابان بود اما با مشاوره های کمیته امداد و رایزنیهای آنان توانستیم این زمین را تهیه کنیم. سال 90، 18 میلیون تومان تسهیلات از کمیته امداد گرفتم و تاکنون 10 میلیون تومان آن را پرداخت کردهام.
او میزان درآمدش را رضایت بخش میداند و ادامه میدهد: رستوران در موقعیت گردشگری به دره ستارگان، جنگل حرا و شهرک دلفینها نزدیک است و با بازار درگهان نیز فاصله کمی دارد به همین دلیل درآمد خوبی را برای من و خانواده هفت نفرهام به همراه آورده است.
محمدی متولد سال 59 است و دارای پنج فرزند و یک نوه است و علاوه بر خانواده هفت نفرهاش، پنج نفر دیگر نیز در رستورانش مشغول کارند که همگیشان از مددجویان کمیته امداد هستند.
به گزارش ایسنا، در این سفر همچنین از طرح "تاکسی هیوندا" بازدید کردیم. این طرح ویژه مددجویان جزیره قشم است زیرا ویژگیهای آب و هوایی جزیره به نحوی است که تاکسیها کمتر میتوانند از خودروهای داخلی استفاده کنند و نیاز است از خودروهای وارداتی استفاده شود.
کمیته امداد نیز از این ویژگی جزیره استفاده کرده و طرح اشتغالزایی تاکسی هیوندا را برای مددجویان ساکن قشم طراحی کرده است به طوری که این نهاد سال گذشته اقدام به واردات 13 دستگاه و امسال نیز 15 دستگاه خودروی هیوندا کرده است.
صادق یوازی، مددجوی ساکن روستای هلر جزیره قشم یکی از مددجویانی است که توانسته است تنها با 2.5 میلیون تومان سهم آورده و اخذ 30 میلیون تومان وام از صندوق اشتغالزایی این نهاد و 15 میلیون تسهیلات بانکی ویژه مددجویان کمیته امداد با کارمزد 4 درصد صاحب یک تاکسی هیوندای شود که این روزها زندگیاش را رونق داده و از این راه روزانه حدود 100 هزار تومان کسب درآمد میکند.
شایان ذکر است؛ کمیته امداد طی تفاهمنامه با سازمان منطقه آزاد پلاک این خودروها را به طور رایگان برای مددجویان صادر میکند این در حالی است که مبلغ اخذ این پلاکها برای افراد عادی 18 میلیون تومان است.
در قشم و بندرعباس از طرحهای زیادی بازدید کردیم و پس از آن مقصد بعدیمان شهرستان میناب واقع در استان هرمزگان بود. میناب دومین شهر بزرگ و پرجمعیت استان هرمزگان واقع در شرق این استان است؛ به طور کلی شرق استان از لحاظ شاخصهای فقر در وضعیت نامناسبتری قرار دارد.
در میناب از خانهای در محله "سنجری" بازدید کردیم؛ خانهای که دیوارهای دوده گرفته و رنگ و رو رفته آن بیش از هر چیزی در نگاه اول ذوقت را کور میکرد. سرویس بهداشتی این خانه که تنها با تیرچه بلوک ساخته شده، با یک پتوی کهنه و رنگ و رو رفته، حمام را از توالت جدا میکرد و با همسایه کنار دستی خانه مشترک بود. "زینب" مادر این خانواده 7 فرزند داشت که فاضل و فواد دوپسر کوچک او دچار سوء تغذیه بودند.
زینب تعریف میکند از سال 93 به علت فوت همسرش تحت پوشش امداد قرار گرفته و بعد از تشخیص سوء تغذیه فرزندانش ماهیانه محصولات غذایی چون ماهی، عدس، ماکارونی و... را از این نهاد دریافت میکند. این در حالی است که او میگوید بر خلاف ادعاهای وزارت رفاه مبنی بر توزیع بستههای غذایی در بین خانوادههای شناسایی شده، بستهای از سوی وزارت رفاه دریافت نکرده است.
به گزارش ایسنا، بازدید از طرح صنایع دستی "کاش و پیش" که یکی از طرحهای اشتغال موفق استان هرمزگان بوده و به همت یکی از فرزندان مددجویان کمیته امداد راهاندازی شده و هماکنون بیش از 30 نفر زن سرپرست خانوار را صاحب شغل کرده و تولیدات خود را به کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز صادر میکند، یکی دیگر از مقاصدمان بود. علاوه بر آن در این سفر از طرح اشتغالزایی پرورش ماهی توام با اردک نیز دیدن کردیم که این طرح هم به همت یک مددجو و با حمایت کمیته امداد این روزها رونق بسیاری یافته است.
باید بدانیم با وجود تمام کمکهای نهادهای حمایتی چون کمیته امداد به مناطق محروم و مردم نیازمند کشور هنوز هم این اقدامات کافی نبوده و هرمزگان و شهرستانهای توابع آن نمونه کوچک از مقیاس کشوری محرومیت هستند به طوری که بسیاری از زنان، مردان و کودکان سرزمینمان حال خوبی ندارند و در شرایط نامساعدی به سر میبرند و نیاز است مسئولان با برنامهریزیهای دقیق و اصولی فکری اساسی برای رفع مشکلات محرومان داشته باشند.
انتهای پیام