پرونده شوم خیانتهای آلسعود
قریب به سی و یک سال از کشتار حجاج بیتالله الحرام و یک سال از فاجعه منا میگذرد و رژیم آلسعود همچنان بر اشتباهات خود پافشاری میکند. اشتباهاتی که 5 سال است منطقه غرب آسیا را درگیر جنگ و خونریزی کرده است.
عربستان خط مشیء جدیدی برای خود و همپیمانانش تعریف کرده است ،این خط مشیء "ایران هراسی و شیعه هراسی" نام دارد. بزرگترین مخالف منطقهای جبهه مقاومت همپای با صهیونیست به مخالفت شدید با این جبهه و رأس آن جمهوری اسلامی ایران میپردازد و از این هدف شوم خود کوتاه نمیآید. این اقدامات عربستان نشان میدهد که این کشور ایران را بعنوان قدرت اصلی منطقه قبول کرده است و سعی در کودتا برضد ایران در این منطقه دارد. در مصاحبهها و اظهارات مقامات سعودی، کاملا واضح است که حاکمان عربستان وسواس شدیدی در قبال ایران دارند، وسواسی که از ترس و نفرت آنها نسبت به ایران نشات میگیرد. به عنوان مثال، اعضای ارشد آلسعود اجازه دادهاند مشخص شود که تمرکز آنها در سوریه، در درجه اول دولت بشار اسد، و تمایل آنها برای تغییر رژیم اسد نیست، بلکه هدف اصلی، نزدیک ترین متحد منطقهای اسد ، یعنی جمهوری اسلامی ایران است. "محمد بن نواف بن عبدالعزیز آل سعود"، سفیر عربستان سعودی در انگلیس، طی مقالهای در نیویورک تایمز؛ ایران را بدون هیچ گونه سندی متهم کرد و گفت که ایران "تامین مالی و آموزش شبه نظامیان در عراق، حزب الله لبنان و شبه نظامیان در یمن و بحرین و سوریه را برعهده داشته است. موضوع آنجایی جالب میشود که این ادعا از سوی آل سعودی مطرح شده است که خود حامی تروریستها و یا رژیمهای ترور، مانند جبهةالنصره مرتبط با القاعده در سوریه، داعش در عراق و حاکم مستبد آلخلیفه در بحرین است. اما نکته اصلی در اینجا این است که عربستان سعودی، و یا حداقل حاکمان آن به رهبری ملک سلمان پیر، شیفته خصومت با ایران هستند. دلیل این عقده یک نفرت غریزی است. دلیل این ترس و نفرت " حفظ خود" است . اما حداقل سه دلیل خاص برای این نفرت وجود دارد و آنها باهم مرتبط هستند. اولین دلیل مذهبی است. بنا به دلایل تاریخی ، ایران کانون شیعه در منطقه و جهان است. بنابراین ایران کانون تنفر عربستان است. عامل دوم به انقلاب اسلامی ایران بازمیگردد . هنگامی که انقلاب ایران موفق شد در سال 1357 دیکتاتور مورد حمایت آمریکا، محمدرضا شاه پهلوی را بیرون براند، آن انقلاب همه حاکمان خودکامه در منطقه را تهدید کرد به این جهت که تاثیر الهامبخش آن به مردم کشورهای دیگر منتقل شد تا آنها نیز علیه رژیمهای سرکوبگر به پا خیزند. در این میان آل سعود به شدت احساس خطر کرد. به همین دلیل است که حاکمان عربستان بلافاصله با ایجاد پیمان دفاعی خلیج فارس در اوایل دهه 1360 که متشکل از کویت، قطر، بحرین، امارات متحده عربی و عمان است، به انقلاب ایران واکنش نشان داد. در واقع نفرت حاکمان عربستان از ایران، از زمان انقلاب اسلامی ایران شدت یافته است. آل سعود اعتبار مردمی حکومت ایران را تهدیدی مرگبار برای استبداد خود میداند. هرچه نفوذ سیاسی ایران در منطقه بیشتر می شود، حاکمان عربستان از این تهدید بالفعل بیشتر می ترسند. این موارد طرز تفکر پارانوئیدی آل سعود در قبال ایران روشن می سازد، همانطور که سفیر عربستان در انگلیس عنوان کرد گمان می کند خرابکاری ایران در همه جا وجود دارد. عامل سوم اقتصادی است. اما آنچه شاید نگرانی نهایی برای آل سعود باشد، مسئله حیاتی اقتصاد نفت و گاز است . آل سعود، از بدو تولد دشمن جمهوری اسلامی ایران و شیعیان بوده است حمایت پادشاهی عربستان از صدام با شروع جنگ تحمیلی، عربستان از ترس شیوع انقلاب ایران در منطقه جنگ تحمیلی را بهترین فرصت برای ضربه زدن به ایران دید. از همین رو از هیچ کمکی به عراق دریغ نکرد. از کمکهای مالی گرفته تا پشتیبانی اطلاعاتی. کمک های مالی این کشور بین 20 تا 30 میلیارد دلاری و توافق با کویت مبنی بر واریز شدن عایدات صدور نفت از منطقه بیطرف (روزانه ٣٠٠ الی ٣٥٠ هزار بشکه) به حساب عراق تنها مقداری از خیانت های ام القرای جهان اسلام برای از بین بردن ایران اسلامی است. به این کمکهای مالی میتوان استقرار هواپیماهای آواکس آمریکا در خاک خود برای جاسوسی از خطوط مقدم جبهه ایران اضافه کرد. تاسیس شورای همکاری خلیج فارس نیز اقدامی دیگر برای جلوگیری از صدور انقلاب ایران به سایر کشورهای منطقه بود. آل سعود خصوصاً در سالهای تهاجم به ایران، حمایتهای گستردهای از صدام کردند. مشهور است که ملک فهد در دیدار صدام با اشاره به تجاوز به ایران به او میگوید: «رجال از شما، ریال از ما!» رقم حمایت مالی عربستان سعودی از صدام تا 27 میلیارد دلار برآورد شده است. جنایت آلسعود در حریم امن الهی کشتار حجاج، امام خمینی(ره): اگر از صدام بگذریم از مسئله حجاز نمی گذریم. آل سعود در حج خونین سال 66 ماهیت بیمارگونه خود را نشان داد و در حرم امن الهی حجاج ایرانی را به خاک و خون کشید. در روز نهم مردادماه 1366 شمسی طبق روال هر ساله پس از انقلاب، حجاج مراسم برائت از مشرکین را در خیابانهای مکه به صورت علنی انجام می دهند و شعارهای ضد استکباری سر میدهند. ساعت 6 و 40 دقیقه بعدازظهر پایان مراسم اعلام می شود و بیمقدمه حمله نیروهای پلیس به تجمعکنندگان شروع می شود. پلیس سعودی؛ باتوم به دست حجاج را مورد حمله قرار میدهد. از ساختمانهای اطراف هم سنگ و آجر به سمت حجاج پرتاب میشود. کمی بعد پلیس سعودی با گازهای سمی و خفهکننده و شلیک رگبار، زائران را مورد هدف قرار میدهد. از طرف دیگر از سمت ساختمان های اطراف از طبقههای بالا به سمت حجاج اشیای سنگین مانند سنگ و گلدان پرتاب می شود. نکتهای که بیشتر دل انسان را به درد می آورد این است که حجاج آن سال را بیشتر کاروانهای جانبازان، ایثارگران و خانوادههای آنان تشکیل می داند و برای احترام جانبازان ویلچری را در جلوی صف تظاهر کنندگان قرار داده بودند که باعث می شود بیشتر از همه آسیب ببینند. دولت سعودی، آمار تلفات این حادثه را 402 کشته اعلام کرد که 275 نفر آنان ایرانی و نیمی از آنان زن بودند و 649 زخمی. آمار اعلام شده البته از سوی ایران مورد تشکیک واقع شد و منابع ایرانی از کشته شدن 325 نفر با تفکیک 203 زن و 122 مرد خبر دادند. امام خمینی(ره) در 1 شهریور 1366، یعنی20 روز پس از فاجعه جمعه خونین فرمودند: «شکستن کعبه مسئلهای نیست که بشود از آن همین طور گذشت. اگر ما از مسئله قدس بگذریم، اگر ما از صدام بگذریم، اگر از همه ی کسانی که به ما بدی کردند بگذریم، نمی توانیم از مسئله حجاز بگذریم. مسئله حجاز یک باب دیگری است. روزی که خیانت شد به اسلام... هیچ اشکالى در این نیست که یک سابقهاى داشت این توطئه؛ بنا داشتند بر اینکه این امر واقع بشود؛ تحمیل کرده بودند بر آل سعود احمق که یک همچون کار احمقانهاى بکند و خودش را در تمام دنیا منحط کند. پس از این واقعه امام با استفاده از حکم حکومتی دستور داد حج متوقف شود که در پی آن ایران سه سال حج را تعطیل کرد. سرکوب اعتراضات مردمی بحرین در پی فراگیر شدن موج بیداری اسلامی در منطقه، مردم بحرین نیز که از ظلم حکومت اقلیت آلخلیفه به ستوه آمده بودند؛ لب به اعتراض گشودند و راهپیماییهای گسترده علیه تبعیض موجود به راه انداختند. عربستان که در همسایگی بحرین قرار دارد از ترس سرایت انقلاب مردم بحرین به این کشور به بهانه پیمان اعضای شورای همکاری خلیج فارس و دخالت کشورهای خارجی نیروهای سپر جزیره را وارد این کشور کرد تا اعتراضات مسالمت آمیز شیعیان بحرین را سرکوب کند. علاه بر سرکوب نظامی عربستان مانند صهیونیستها به واردات انسان با مذهب تسنن از کشورهای مالزی، فیلیپین، پاکستان و افغانستان روی آوررده است. کشورهایی که ردپای اتباع آنها در درگیری های سوریه نیز قابل مشاهده است. این کار با هدف از اکثریت انداختن شیعیان صورت می گیرد که حدود 70% جمعیت این کشور را تشکیل می دهند. کشتار شیعیان، دستگیری و حبس، ایجاد محدودیت در فعالیتهای اجتماعی سیاسی اقتصادی از دیگر سیاستهایی است که عربستان بوسیله آل خلیفه در این کشور اعمال می کند. حادثه فرودگاه جده در موسم حج عمره امسال بود که دو زائر نوجوان ایرانی به قصد بازگشت به ایران در فرودگاه جده حضور پیدا کردند. در آخرین بخش بازرسی فرودگاه به بهانه تفتیش به اتاق جداگانهای برده میشوند و مورد قصد شوم دو مامور فاسد فرودگاه قرار میگیرند که با هوشیاری و اقدام به موقع این دو زائر نوجوان عزیز و آگاه شدن خانواده محترم آنان و برخورد به موقع، این دو مأمور برای انجام اقدام شنیع خود ناکام ماندند. فرمانده پلیس جده و نیروهای امنیتی در فرودگاه حاضر شدند و همان شب پزشکی قانونی در فرودگاه برای بررسی مسأله حضور پیدا کرد و پرونده بسیار سنگینی در این باره تنظیم شد و با همکاری این دو نوجوان عزیز و باهوش، دو پلیس فاسد فرودگاه شناسایی شده و همان شب دستگیر و روانه زندان شدند. فاجعه منا در دوم مهر 1394 برابر با 10 ذیحجه 1436 قمری همزمان با عید قربان در مراسم رمی جمرات در «خیابان 204» نزدیک تقاطع آن با «خیابان 223»، در منطقهٔ منا مکه مکرمه رخ داد. ازدحام حجاج باعث کشته شدن دستکم 7هزار نفر شد. تعداد جانباختگان ایرانی در این حادثه 480 نفر اعلام شده 464 که از این تعداد 9 نفر مفقودند و 56 نفر هم در قبورالشهدای مکه دفن شدهاند. در پی این حادثه، 3 روز عزای عمومی توسط رهبر معظم انقلاب در ایران اعلام شد. این حادثه منجر به برآشفتگی سیاسی بین دو کشور منطقه، عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران شد که یکی از دلایل اساسی این برآشفتگی روابط، نا آرامیهای خاورمیانه مانند جنگ در کشورهای سوریه، یمن و عراق بوده که عربستان در هر سه منطقه بهطور مستقیم و غیر مستقیم حضور دارد. در فاجعه منا؛ جمهوری اسلامی ایران با 464 جانباخته، بیشترین جانباخته شناساییشده را در آسیا داشته است. این واقعه مرگبارترین رویداد تاریخ حج است. واقعهٔ سال 1990؛ دیگر حادثه حج با بیش از هزار کشته بود که در آن 1426 زائر جان باختند. رویداد سال ۱۹۹۰ هم در مسیر رمی جمرات اتفاق افتاد. رمی جمرات چندین بار دیگر نیز چند صد کشته به جا گذاشته است؛ از جمله، در سال 2006 میلادی، بیش از 360 نفر از حجاج بر اثر ازدحام جمعیت هنگام اجرای مراسم رمی جمرات کشته شدند.