شمانیوز
شما نیوز

جامعه امروز و آفت بی اخلاقی!

نیاز بشر به اخلاق، مانند نیاز وی به نبوت و وحی است؛ همان طور که هر فردی نیازمند به وحی است، خواه در جامعه زندگی کند و خواه زندگی فردی داشته باشد.

جامعه امروز و آفت بی اخلاقی!

شمانیوز؛ متاسفانه گستردگی و عمق معضلات اجتماعی که امروز با آن‌ها مواجهیم به قدری زیاد است که نمی‌دانم از کدام بخش شروع کنم. به هر سمتی که سر می‌چرخانم آشکارا شاهد آفت‌های اخلاقی در موضوعات مختلف هستم.
امروزه آفت هایی، چون دروغ، ریاکاری، تهمت، خشونت، تجاوز به حقوق شخصی وعمومی دیگران، همچنین تخریب یکدیگر، جاه طلبی و از همه مهمتر بی اخلاقی در تمام لایه‌های زندگی اجتماعی تنیده شده است.
همچنین وقتی به مناسبت‌های مختلف اعم از اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ارزشی می‌نگریم متاسفانه چیزی از اخلاق دیده نمی‌شود و تنها چیزی که در ظاهر قضایا نمایان است دروغ و ریاکاری برای تطمیع خواسته‌های فردی و گروهی است و روزی نیست که خبری از کلاهبرداری و اختلاس و... نشنویم.
حالا سوال این است که چه شد و چه اتفاقاتی رخ داد که به اینجا رسیدیم؟ نمی‌شود به آسانی باور کرد جامعه‌ای که تا دیروز یک دست و یک پارچه بوده و همه غمخوار یکدیگر بودند و اکثر مسئولان و دست اندرکاران نظام همیشه دغدغه خدمت به جامعه و مردم را داشتند، امروز به یک باره ۱۸۰ درجه تغییر کند.
قدر مسلم این موضوع طی یک ماه و دو ماه و یک سال و دو سال رخ نداده و البته طی یک گذار اجتماعی رخ داده است که باید این ناهنجاری‌های اخلاقی را به صورت جدی و ریشه‌ای جستجو کرد.
برخی از کارشناسان مسائل اجتماعی بر این باورند که پس از انتقال و مهاجرت اقشار مختلف از شهر به روستا، افراد توانایی و آموزش کافی برای تبدیل و تغییر رفتار‌های مناسب با شهرنشینی را نداشتند. آن‌ها از یک جامعه بسته روستایی به شهری با آزادی‌های مختلف نقل مکان کردند، اما حد و حدود آزادی را تشخیص ندادند و مدام به ضد هنجار‌های اخلاقی گرویدند.
البته این مسئله را نباید نادیده گرفت که جامعه ما جامعه‌ای است در حال گذار از عصر کشاورزی به عصر صنعت، یعنی جامعه‌ای که از سنت به مدرنیته در حال کوچ است، از روستا به شهرکه البته وضعیت گذار همیشه با میزانی از سرگشتگی و آشوب همراه بوده و هست و این مسئله امری است که نمی‌توان آن را انکار کرد و نادیده گرفت که باید کارشناسان و مسئولان اجتماعی دست به کار شوند و فکری اساسی و ریشه‌ای به حال این سرگشتگی و آشوب اجتماعی بکنند.
در امر سیاست و یا کنش افراد سیاسی و سرشناس، به وضوح شاهد تناقض هستیم. درکلام از قانون صحبت می‌کنند و مردم را از برخی مسائل و موضوعات منع می‌کنند، اما درعمل عکس آن را انجام داده و دقیقاً همان خواسته‌هایی که برای مردم منع شده را مطالبه می‌کنند. به عنوان مثال مردم را در استفاده از برخی شبکه‌های مجازی منع می‌کنند و بعد خود به استفاده از آن شبکه‌ها مبادرت می‌ورزند. یا در گفتار برخی مدام بر استکبارستیزی و مبارزه تمام عیار فرهنگی، اقتصادی، وحتی نظامی با آمریکا و غرب تاکید می‌کنند، اما همان برخی فرزندانشان در غرب تحصیل می‌کنند، اقامت دائم کشور‌های غربی را می‌گیرند و؛ و البته این تناقضات در اجرای قانون مدنی بستری می‌شود برای همه گیر شدن رفتار‌های دوگانه و ریاکاری‌های اخلاقی. وقتی کار اخلاق به ریاکاری بکشد دیگر ماهیت عمل افراد تغییر یافته و صرفاً کسب منافع ابزار رسیدن به هدف را توجیه می‌کند.
حالا بر می‌گردم به بحث اصلی یعنی اخلاق، اخلاق، نه تنها در نجات جامعه ومسائل اجتماعی، نقش دارد بلکه در نجات فرد و مطالب فردی نیز سهم مؤثری ایفا می‌کند؛ زیرا اخلاق، تنها برای ایجاد یک مدینه فاضله، شهر و یا کشور متمدن و با فرهنگ نیست؛ انسان خواه در جامعه زندگی کند، خواه در عزلت به سر ببرد نیازمند به اخلاق است. البته اگر جامعه‌ای وجود داشته باشد و کسی بخواهد عمدا از جامعه جدا بشود، هرگز در آشنایی با فن اخلاق و عمل به قوانین اخلاقی، موفق نخواهد بود؛ زیرا یکی از برجسته‌ترین و مهمترین وظیفه‌های اخلاقی انسان، رها نکردن جامعه و در متن آن به سر بردن است، چون شکوفایی فضایل انسانی در سایه داد و ستد‌های جمعی است و اخلاق مانند احکام در همه حالات وجود دارد؛ اگر چه مهمترین بخش آن در جامعه جلوه می‌کند.
نیاز بشر به اخلاق، مانند نیاز وی به نبوت و وحی است؛ همان طور که هر فردی نیازمند به وحی است، خواه در جامعه زندگی کند و خواه زندگی فردی داشته باشد.
حالا می‌خواهم در همین راستا به موضوعی اشاره کنم که برای خود بنده اتفاق افتاد مدتی پیش به دلیل شکستن سر فرزندم به یکی از درمانگاه‌های خیریه شهر (تاکید می‌کنم خیریه) مراجعه کردم و بعد از تشخیص پزشک قرار شد دو تا بخیه زده شود و با مراجعه به صندوق و تشکیل پرونده گفتند که باید صد و هشتاد هزار تومان (البته با دفترچه بیمه تامین اجتماعی) پرداخت کنم که واقعا برای من جای سوال داشت که چرا در درمانگاهی که ادعا می‌کند خیریه هست باید برای دو تا بخیه این مبلغ دریافت شود؟! صندوق دار وقتی دید برای من سوال شده من را به اتاق مسئول بخش راهنمایی کرد، با احترام از ایشان پرسیدم مگر این درمانگاه خیریه نیست چرا برای دو تا بخیه این مبلغ را باید پرداخت کنم؟ وی با کمال خونسردی، بی تفاوت و با لبخند در پاسخ گفت: «بله، مصوبه هست و باید پرداخت کنید». گفتم: «اگر شخصی نداشته باشد چکار باید بکند؟». بی تفاوت پاسخ داد: «هیچی، برود جای دیگر». با کمال تعجب گفتم: «یعنی اگر شخصی پول نداشته باشد باید بمیرد؟!». پاسخ او میخکوبم کرد، او قاطعانه و با لبخند کریه گفت: «بله». اینجا بود که من شکاف سر فرزندم را فراموش کردم و تاسف خوردم به حال خودمان و جامعه که چرا به اینجا رسیده‌ایم؟ حالا خودتان قضاوت کنید آیا در این محاوره دو سه دقیقه‌ای چیزی از اخلاق می‌بینید؟!
اگر نوع زندگی به همین روال پیش رود دیگر امید به زندگی مناسب و با اخلاق برای کسی باقی نمی‌ماند و روز به روز زندگی‌های مان به سمت زوال و نابودی سوق داده خواهد شد. به این منظور باید به سرعت از خود واکنش نشان داده و به فکر بازگشت معنویات در جامعه باشیم. اگر کمی به اطرافمان نگاه کنیم، می‌بینیم دنیا پر از خشونت، نفرت، نژادپرستی، حرص، ناشکیبایی و بی‌حرمتی به یکدیگر شده است. جامعه امروز با همه وجود، فریادزده و خواهان بازگشت اخلاق و ارزش‌های انسانی است. زمان آن رسیده که معنویات را به زندگی روزمره تک‌تک افراد و در نهایت کل جامعه بازگردانیم. در حقیقت این کار باید به صورت بنیادی انجام و از تربیت کودکانمان آغاز شود. سپس باید در میان همه افراد جامعه از قشر‌های مختلف از همسایه و همکار‌ها گرفته تا اعضای خانواده و دوستان مباحثی درباره فواید داشتن یک جامعه با اخلاق را پیش کشید. ۸ خرداد ۹۷ توفیق علائی - نویسنده و روزنامه نگار
آیا این خبر مفید بود؟
بر اساس رای ۲ نفر از بازدیدکنندگان
جهت مشاهده نظرات دیگران اینجا کلیک کنید
copied