تاثیر نشست مکه در مواضع اردن درباره ایران
برگزاری نشست مکه و وعده کمک ۲.۵ میلیارد دلاری سه کشور عربستان، امارات و کویت به اردن ذهن تحلیلگران را درباره تاثیرات این نشست بر سیاست خارجی امان به خود مشغول کرده است.
به گزارش شمانیوز، اعتراضات گسترده در اردن که منجر به برکناری دولت هانی الملقی شد به شدت نگرانی کشورهای حوزه خلیج فارس و رژیم صهیونیستی را به دنبال داشت و این در شرایطی بود که روابط میان اردن و عربستان در ماههای گذشته با تنش در نتیجه اختلاف دیدگاهها درباره پروندههای منطقهای روبرو شده بود و بسیاری از ناظران بر این باور بودند که عربستان اردن را به خاطر مواضع اقتصادی اش تنبیه خواهد کرد. در واقع سعودیها و دیگر متحدان آنها در کشورهای حوزه خلیج فارس همواره به چشم یک دنباله رو به اردن نگاه کردهاند و همواره اهرم فشار اقتصادی را علیه آنها به کار گرفتهاند، اما روند تحولات در اردن به گونهای پیش رفت که وحشت از اینکه سرایت اعتراضات مدنی رو به رشد به الگویی برای کشورهای عربی تبدیل شود، سعودیها و متحدانش را فرا گرفت. موفقیت هر گونه اعتراض مسالمت آمیز در کشوری پادشاهی موضوعی نگران کننده برای کشوری مانند عربستان به شمار میرود از این رو تصمیم به کمک به اردن گرفتند. موفقیت هر گونه اعتراض مسالمت آمیز در کشوری پادشاهی موضوعی نگران کننده برای کشوری مانند عربستان به شمار میرود از این رو تصمیم به کمک به اردن
گرفتند. در واقع فروپاشی اقتصادی اردن درهای مشکلات را به روی منطقه میگشاید، زیرا اردن به مثابه مانعی است که سعودیها را از خطرات حفظ میکند و میان عربستان و سوریه و عربستان و رژیم صهیونیستی فاصله و مانع ایجاد کرده است و اگر این مانع فرو بریزد چالشهای سختی گریبان ریاض را خواهد گرفت و هزینه مقابله با این چالشها بسیار سنگینتر از حمایتی که هم اکنون از اردن کردهاند، خواهد بود؛ از این رو بود که سلمان بن عبدالعزیز سریعا دعوت به نشست مکه برای کمک اقتصادی به اردن گرفت و در این نشست سه کشور عربستان، کویت و امارات تصمیم به کمک ۲.۵ میلیارد دلاری به اردن گرفتند. دیدگاه کارشناسان «عبدالباری عطوان» تحلیلگر مشهور جهان عرب درباره نشست مکه مینویسد: «ناگهان پس از سالها به حاشیه راندن از نظر سیاسی و هدف قرار دادن مالی و فشارهای منطقهای و بین المللی؛ اردن به رقم مهمی در منطقه تبدیل شده است و طرفهایی که آنرا به حاشیه راندهاند به طرفش آمدهاند و از آمادگی برای نجات آن از بحران مالی که با آن دست و پنجه نرم میکند دم میزنند. چگونه این امر رخ داد؟ چگونه مواضع تغییر کرده و اردن عزیز شده است؟ پاسخ در ۶ علت است؛ ۱-ترس از
انتقال الگوی اعتراضی مردمی و مسالمت آمیز اردنی که نسخهای تصحیح شده از انقلابهای بهار عربی است به عربستان و کشورهای پادشاهی در جزیره العرب. این انتقال و سرایت با توجه به فروپاشی دولت رفاهی و کاهش قیمت نفت و نیز افزایش تنش طایفهای و تشدید رنجهای مردمی از مالیاتهای آشکار و پنهان وارد است. ۲- نگرانی از اینکه اردن سیاستهای خودکفایی اقتصادی در پیش بگیرد و به طرحهایی روی آورد که آنرا از کمکهای مالی کشورهای حوزه خلیج فارس به ویژه عربستان و امارات بی نیاز کند؛ موضوعی که به تقویت استقلال تصمیمات سیاسی اش و پایان سیاست دنباله روی قدیمی میانجامد. ۳-فروپاشی نظام اردن به مثابه پایان دوره صد سالهای است که عنوان آن ثبات منطقهای است و اینکه هرج و مرج در طول ۶۰۰ کیلومتر مرز با فلسطین اشغالی و طولانیتر از آن با جزیره العرب ایجاد شود. اردن به مثابه کانون و نقطه مرکزی خاورمیانه است که اگر ریسمان ثبات آن قطع شود خرابی به کل منطقه گسترش پیدا میکند. ۴-سیاستهای کشورهای حوزه خلیج فارس در توقف کمکهای مالی به اردن به مدت حدودا دوسال و پرداختن عربستان و دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس به روند عادی سازی پنهانی با اسرائیل
و نشت گزارشهایی مبنی بر حمایت و تایید محمد بن سلمان ولیعهد عربستان از معامله قرن، به خشم مردم اردن از این کشورها را به شکل بی سابقهای از زمان جنگ کویت در سال ۱۹۹۱ دامن زده است. ۵-افزایش فشار بر مسئولان اردن برای تغییر موضع گیری منطقهای راهبردی شان. ۶- ترس از اینکه اعتراضات اردنی از بُعد اقتصادی آن خارج شود و به جنبش سیاسی با ماهیت اجتماعی مدنی تبدیل شود. پادشاه اردن خطر این انتقال را دریافت و با برکناری دولت هانی الملقی و عوض کردن آن با دولتی با مقبولیت بیشتر نزد جامعه مدنی اردنی به ریاست عمر الرزاز، خطر را رفع کرد. عطوان بیان کرد: کشورهای حوزه خلیج فارس ۵۰ میلیارد دلار برای حمایت از عبدالفتاح السیسی در مصر اختصاص دادند تا آثار انقلاب مصر را مهار کنند و مانع از انتقال و سرایت آن به این کشورها شوند، اما کوچکترین کمکی به اردن نکردند، زیرا مطمئن بودند که حرکت مردمی آنزمان راه به جایی نمیبرد، اما اعتراضات کنونی که به سرنگونی دولت اردن منجر شد؛ شرایط را متفاوت کرد». «لوری پاتکین بوگهارت» عضو انستیتو واشنگتن و کارشناس روابط ایالات متحده آمریکا و کشورهای حاشیه خلیج فارس با اشاره به نشست مکه درباره اردن و
کمک ۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلاری عربستان، امارات و کویت به اردن که از بحران اقتصادی و سیاسی حادی رنج میبرد، گفت: «سرعت و میزان قبول اعطای کمک از سوی کشورهای حوزه خلیج فارس دلایل مشخص دارد. این سرعت نشانه نگرانی آشکار آنها از اوضاع اردن و عزم شان برای غلبه بر ناآرامیهای اردن به شکل ریشهای است. آنها تمام توان خود را برای شکست بهار عربی دیگر در نزدیکی شان به کار خواهند بست». سرعت و میزان قبول اعطای کمک از سوی کشورهای حوزه خلیج فارس دلایل مشخص دارد. به هر حال با توجه به آنچه گفته شد میتوان نتیجه گرفت که علت برگزاری نشست مکه و کمک ۲.۵ میلیارد دلاری عربستان، کویت و امارات به اردن را میتوان به نگرانی سعودیها و متحدانش از سرایت اعتراضات به کشورهای حوزه خلیج فارس و در راس آنها عربستان، نگرانی از امنیت رژیم صهیونیستی، ترس از تقویت روز افزون روابط اردن با قطر و ایران دانست. به دنبال این نشست بود که زمزمههایی از عدم انتخاب سفیر جدید اردن در ایران شنیده شد و اینکه ایمن الصفدی وزیر خارجه اردن اعلام کرد که هر تهدیدی علیه عربستان به مثابه تهدید علیه اردن است و امنیت سعودی با امنیت اردن گره خورده است و هر آنچه
تهدید کننده امنیت عربستان باشد تهدید کننده امنیت اردن است. اما آنچه درباره نشست مکه میتوان گفت: این است که این نشست به مثابه مُسکن با تاثیرات محدود است و اردن در کانون زلزله و تحولات میماند. اینکه اردن در راستای خوشایند سعودیها هم موضع گیری میکند علتش به کمکها بر میگردد. مواضع اردنیها در قبال ایران و نظام سوریه و محور مقاومت نشأت گرفته از مواضع سعودیها و متحدان آنها در منطقه است؛ از همین رو شدت و ضعف مواضع خصمانه اردنی به گونهای با مواضع سعودیها به پیش خواهد رفت و نباید انتظار توقف این مواضع را به ویژه در برهه کنونی داشت. از آنجا که اردن با توجه به شرایط اقلیمی و اقتصادی خود به حمایت خارجی وابسته است برای تضمین حمایتهای خارجی رویکرد خود را بر اساس موضع گیری خوشایند برای کمک کنندگان به ویژه سعودیها تعیین میکند. روابط ایران و اردن متاثر از اوضاع اقلیمی است و از آنجا که روابط خارجی اردن برای اساس اوضاع اقتصادی ترسیم میشود از همین رو کسب کمکهای خارجی مهم است و حامیان مالی این کشور نیز سیاستهای خود را دیکته میکنند. از آنجا که روابط خارجی اردن برای اساس اوضاع اقتصادی ترسیم میشود از همین رو کسب
کمکهای خارجی مهم است و حامیان مالی این کشور نیز سیاستهای خود را دیکته میکنند اقتصاد اردن، اقتصادی کوچک با منابع طبیعی محدود است همراه با معضلاتی، چون کمبود منابع آب، نفت و دیگر منابع معدنی و اتکای شدید به کمکهای خارجی دارد. اقتصاد اردن به دلیل نیاز به کمکهای خارجی در قالب وام و یا کمکهای بلاعوض به طور ملموسی از اقتصاد کشورهای منطقه و فرامنطقهای تاثیر میپذیرد، مهمترین مشکل اردن کسری بودجه سالیانه بوده با توجه به اینکه اردن از واردکنندگان نفت خام به شمار میرود. اردن با مشکلات زیادی از قبیل: بدهی، فقر، بیکاری و افزایش قیمتها روبرو است به ویژه که این کشور وارده کننده عمده محسوب میشود. مقامات اردنی در مواضع سیاسی و خط مشی سیاسی خود معمولا به دنبال کسب حمایت حامیان منطقهای و بین المللی خود هستند و مواضعی که از سوی مقامات این کشور اتخاذ میشود به شدت تحت تاثیر عوامل اقتصادی و موقعیت خاص جغرافیایی و ارتباطات اردن با این کشورهاست. اما باید منتظر ماند تا مشخص شود که آیا نشست مکه نشستی در راستای باج خواهی از اردن در زمینه پروندههای منطقهای به ویژه معامله قرن بوده و اینکه آیا اردن به خواستههای کمک
کنندگان تن داده است؟