شمانیوز
شما نیوز

ملاحظاتی درباب ساخت آثار استراتژیک به بهانه پیشرفت پروژه «سلمان فارسی»

چرا میرباقری باید «بیگ پروداکشن» بسازد؟

تجربیات موفق و عمدتا ناموفق در بیگ پروداکشن در سال‌های گذشته نشان می‌دهد که باید باید محتاطانه هزینه کرد و روی هر موضوع و هر قصه و هر فیلم‌سازی هم نمی‌توان سرمایه‌گذاری نمود.

به گزارش شمانیوز: تجربیات موفق و عمدتا ناموفق در بیگ پروداکشن در سال‌های گذشته نشان می‌دهد که باید باید محتاطانه هزینه کرد و روی هر موضوع و هر قصه و هر فیلم‌سازی هم نمی‌توان سرمایه‌گذاری نمود. سید علی سیدان در یادداشتی نوشت: یکی از ضرورت‌هایی که برخی کارشناسان در حوزه سینما و تلویزیون بر آن تاکید می‌کنند، لزوم داشتن نوعی «سینمای استراتژیک» است. سینمایی که بتواند فارغ از اهداف کوتاه‌مدت و قواعد دست‌وپاگیر تولید بخش خصوصی، با تمرکز بر نقاط راهبردی نظام سیاسی و اجتماعی، اهداف عالیه و بلند مدت را دنبال کند. هر چند نمی‌توان سینمای استراتژیک را منحصر در تولید آثار فاخر و پرخرج دانست اما قطعا قسمت مهمی از آثار استراتژیک سینما و تلویزیون نیاز به هزینه‌های زیادی دارد که در اصطلاح سینمایی به آن «بیگ پروداکشن» و در اصطلاح تلویزیونی به آن «الف ویژه» می‌گویند. تجربیات موفق و عمدتا ناموفق در این عرصه در سال‌های گذشته نشان می‌دهد که بسیار باید محتاطانه هزینه کرد و روی هر موضوع و هر قصه و هر فیلمسازی هم نمی‌توان سرمایه‌گذاری کرد. سریال‌ها و عمدتا فیلم‌های سینمایی بسیاری در سال‌های گذشته با هزینه‌های گزاف ساخته شده‌اند که کمترین نام و نشانی از آن‌ها در ذهن مردم باقی نمانده و به محض تولید مرده و فراموش شده‌اند. اما یکی از فیلم‌سازانی که نشان داده مردِ این کار است، سید داود میرباقری است. او با «مختارنامه» توانست آن‌چنان جایی در میان مردم باز کند که می‌توان به جرات این سریال را درخشان‌ترین اثر فاخر و تاریخی در طول تاریخ سینمای ایران دانست. سریالی که به تعبیر رضا رویگری مردم از دیدن آن سیر نمی‌شوند. مزایای فرمال و جزییات تکنیکی مختارنامه به‌قدری چشم‌گیر بود که با هر بار تماشای آن چیز جدیدی به کشفیات تماشاگر اضافه می‌شد؛ به این‌ها باید دیالوگ‌های ناب و بهجت‌آفرین مختارنامه را هم اضافه کرد که نشان از مطالعه و سواد میرباقری دارد و با سبک خاص دیالوگ‌نویسی امضای خودش را هم به پای کار می‌گذارد. توفیق مختارنامه فقط به جذب مخاطب برنمی‌گردد. او علاوه بر این کار توانست استراتژیک‌ترین آموزه‌ی سیاسی تفکر انقلاب اسلامی را به طرز هنرمندانه‌ای بازنمایی و القا کند. تفاوت مکتب امام خمینی (ره) که اسلام ناب نامیده شده است این است که می‌گوید باید برای تحقق اهداف اسلام حکومت تشکیل دهیم. این تفاوت دقیقا در شخصیت مختار در نسبت با سایر شخصیت‌ها قابل مشاهده است. علاوه بر این، طرز سیر و سلوک مختار و نحوه‌ی حکومت کردنش و مخاطراتی که حکومت با آن مواجه است و این‌که جبهه‌ی مقابل چه آرایشی دارد و موارد مختلف و مهم دیگر نشان داد که بیگ پروداکشن نمی‌تواند بر گرده‌ی کارگردان و اثرش سوار شود. بلکه این کارگردان است که در عین بزرگی و عظمت کار، سیر کلی داستان و حتی جزییات چهره‌پردازی و دیالوگ‌ها و ظرایف شخصیت‌پردازی را از یاد نمی‌برد. اخیرا گفته شد که سریال «سلمان» هم در مرحله‌ی انتخاب بازیگر است. این سریال قرار است سه فاز داشته باشد که در سه مقطع روایت می‌شود؛ ایران، بیزانس و اسلام. گفته‌ها حاکی از این است که فقط مقطع اسلام در این سریال، چند برابر مختارنامه است. جای بسی خوشحالی است که این پروژه در حال پیشرفت است اما باید به نکاتی هم توجه کرد که به‌عنوان مخاطره در این مسیر شناخته می‌شود. اولا این‌که صرف پرطمطراق بودن و هزینه کردن‌های عجیب و غریب، بدون حفظ انسجام قصه و بدون این‌که بدانیم دقیقا می‌خواهیم چه بگوییم نمی‌تواند راه‌گشا باشد. تجربه‌های تلخی مثل «محمدِ» (ص) مجیدی نشان می‌دهد صرف هزینه‌ی بیشتر، لزوما نتیجه‌ی بهتری نمی‌دهد. در مقابل، سریالی مانند امام علی(ع) (که البته یکی از افسوس‌های ما و فیلم‌ساز این است که در آن زمان امکانات فنی اجازه‌ی برخی هنرنمایی‌ها را به میرباقری نداده بود) را داریم که با وجود هزینه‌ای بسیار کمتر توانست قصه‌اش را بگوید و حال و هوایی برای مخاطب خلق کند که هنوز هم تماشایی است. علاوه بر این میرباقری تجربه نه چندان موفق «معصومیت از دست رفته» را هم در کارنامه دارد. هر چند این سریال به نسبت مختارنامه و دیگر آثار فاخر چندان پرخرج نبود اما به قاعده بالا می‌توان نتیجه گرفت که این ناکامی لزوما به علت کم‌هزینه‌تر بودن، نبوده است. درباره پروژه سلمان هم باید توجه داشت که اولا عظمت کار انسجام آن را بر هم نزند که در این کار، خودِ میرباقری استاد است. ثانیا باید مشخص شود که محوری‌ترین و راهبردی‌ترین پیام این کار چیست و چرا باید این اثر را جزو آثار استراتژیک سینما و تلویزیون ایران دانست. به‌ویژه این‌که سلمان به دلیل ایرانی بودن، تاب برداشت‌های شعوبی‌گرایانه و شبه‌میهن‌پرستانه را هم دارد. اگر این ملاحظات و ملاحظات فراوان دیگری که کارشناسان و مشاوران خردمند اثر دارند، در نظر گرفته شود امید است که «سلمان» گامی به‌سوی زدودن تعصب‌های جاهلیِ عربی و نژادپرستی دیگرستیز ایرانی گام بردارد و وحدتی بر مبنای اسلام و اهل بیت ایجاد کند. کاری که مختارنامه به‌خوبی از پس آن برآمد.

منبع: سراج

آیا این خبر مفید بود؟
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
جهت مشاهده نظرات دیگران اینجا کلیک کنید
copied