شمانیوز
شما نیوز

همه چیز درباره ریاست جمهوری 1400 جهانگیری!

اصلاح طلبان با کنش هایی که پس از انتخابات از خود نشان دادند، به طور کامل مشخص ساختند که دغدغه اصلی و اولیه آنها در عرصه سیاسی، نه منافع عمومی و حل مشکلات و معضلات بلکه هموار کردن مسیر برای رسیدن سریع تر به پاستور است. آنها با قابلیت ها و پتانسیل های قدرت اجرایی آشنایی کامل دارند و قبضه کامل آن را هدف اصلی در نظر گرفته اند.

به گزارش شمانیوز: دلربایی جهانگیری در مناظرات انتخاباتی از اصلاح طلبان، تنها منتهی به همان ایام نمانده و تحرکات به مرور در حال افزایش باری رساندن اسحاق به پاستوری هستند که اینک معاون اولش هم محسوب می شود. خود اصلاح طلبان نیز می دانستند که وعده هایی که حسن روحانی و اسحاق جهانگیری در انتخابات برای افزایش سبد رای خود می دهند با توجه به شرایط اقتصادی کشور آنچنان بزرگ است که دولت دوازدهم از عهده آن بر نخواهد آمد، ولی فصل انتخابات و فصل رقابت شعارها و وعده ها بزرگ بود. هرچند در این میان اسحاق جهانگیری تکلیفش معین بود و بار مسئولیت وی نسبت به روحانی برای تحقق وعد ها کمتر. تنها سه ماه پس از استقرار دولت دوازدهم، ناز و نازکشی اصلاح طلبان و جهانگیری شروع شده و می خواهند راهشان را از این مجموعه که خود را گفتمان اعتدال نامیده، جدا کنند. عجله اصلاح طلبان برای قبضه کامل پاستور آنها را به صرافت انداخته تا در 4 سال پیش رو بار مسئولیت شکست ها را از دوش خود بردارند و یکی از مهمترین شخصیت های منتسب به اصلاح طلبان در دولت را از بدنه جدا کرده تا او دیگر در شکست ها شریک نباشد. هرچند بازی متناقض نمایی اصلاح طلبان در 5 سال اخیر در رفتار با دولت اعتدالی وجود داشته ولی شیب آن در ماههای نخست دولت دوازهم تندتر شده است. کسانی که خود را در توفیقات دولت شریک می دانند و آن را ثمره حمایتشان می سنجند ولی در شکست ها پا عقب کشیده و حتی به دولت نقد وارد می کنند! ولی به نظر می رسد بازی دوگانه اصلاح طلبان با دولت در حال پایان یافتن است، چرا که منفعت بزرگتری در میان است و آن نیز انتخابات ریاست جمهوری 1400 است. انتخاباتی که از هم اینک برخی با جدیت به سوی آن گام برداشته اند و سعی دارند خود را به عنوان نامزدهای اصلی معرفی کنند. روزی نام علی لاریجانی، روز دیگر محمدرضا عارف و امروز نیز اسحاق جهانگیری، بیشتر به گوش می خورد. در میان این افراد، جهانگیری بیشتر از همه دلربایی کرده و در انتخابات نیز چنان ظاهر شد که تقریبا اصلاح طلبان مجاب شدند، مهره بعدی برای سرمایه گذاری همین اسحاق جهانگیری است. برهمین اساس، جدایی اسحاق جهانگیری از دولت دوازدهم مثل بمب خبری، پرسر وصدا باشد و مسئولیت آن نیز بر گردن روحانی و یارانش انداخته شود. افزایش اخبار و گزارش های روزنامه ها و رسانه های اصلاح طلب از اختلاف جهانگیری و محمود واعظی علی رغم تکذیبیه ها مداوم رئیس دفتر ریاست جمهوری، نقدهای بی پروای اصلاح طلبان از عملکرد دولت و بی توجهی به وعده ها، همگی نشان از آن دارد که در پشت پرده طرح مشخصی برای روز خداحافظی جهانگیری از دولت اندیشیده شده است. سوای تمامی این مباحث، از رحم اجاره ای و دولت نرمالیزکننده نامیدن دولت اعتدال تا ذوق و شوق های انتخاب روحانی توسط رسانه های اصلاح طلب، گویای این است که اصلاحات به یک کمپانی سیاسی قدرت تبدیل شده که تنها هدف دستیابی به قدرت با سرمایه گذاری های کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت است و حال در کوتاه مدت سرمایه گذاری بر روحانی بوده تا بتوانند در میان مدت و بلندمدت از محصولات اصلی با برند خود رونمایی کنند. رونمایی امسال که می توان بازه زمانی میان مدت را بر آن اطلاق کرد، جهانگیری است. اما چالش اصلی اصلاح طلبان در سال 1400 تنها مختص به معرفی نامزدی با برند خود نیست بلکه آنها می بایست در مناظرات و رقابت های انتخاباتی از شرایطی انتقاد کنند که خود در آن شراکت داشته اند. تناقضات می تواند در دو جنبه خود را نمایش دهد. از یک سو دولت قبل از 1400 دولت اعتدالی است که اصلاح طلبان حامیان اصلی آن بودند، هرگونه نقد یا تخریب، به خودتخریبی منتهی می شود و از سوی دیگر، علی رغم جدایی زودهنگام و احتمالی جهانگیری از دولت دوازدهم، در انتخابات 1400، رقبای انتخاباتی پای اصلاح طلبان را در عملکرد منفی دولت شریک خواهند دانست و راه گریز از آن نیز باید با ظرافت ها و تردستی هایی صورت گیرد که شاید اصلاح طلبان به دنبال حل این تناقضات در سال های باقی مانده باشند. اوضاعی را متصور شوید که جهانگیری در مقابل یک یا چند رقیبب از میان اصولگرایان روبه رو است و حامیان اعتدالی نیز نامزد مختص به خود را معرفی کرده اند. اگر جهانگیری عملکرد خود را در دوره سابق مورد تمجید قرار دهد در زمین نامزد اعتدالی بازی کرده و اگر به نقد دولت قبل بپردازد در زمین اصولگرایان بازی کرده است. چنین دورنمایی را مشخصا اتاق های فکر اصلاح طلب نیز در نظر گرفته اند و شاید بهترین تجویز را در صورت جدی بودن جهانگیری برای انتخابات 1400، استعفای زودهنگام وی از دولت و در ادامه نقدهای بی پرده تر و عریان تر جریان رسانه ای اصلاح طلب از عملکرد دولت دانسته اند. فاصه زمانی بیش ز 3 سال، می تواند تا حدودی در افکار عمومی کفه ترازوی نقد و آلترناتیو بودن اصلاح طلبان را نسبت به حمایت آنها از دولت سنگین تر سازد که این نیز با سرمایه گذاری بر حافظه تاریخی ضعیف صورت می پذیرد و ریسک های خاص خود را نیز به دنبال دارد. به هر حال اصلاح طلبان با کنش هایی که پس از انتخابات از خود نشان دادند، به طور کامل مشخص ساختند که دغدغه اصلی و اولیه آنها در عرصه سیاسی، نه منافع عمومی و حل مشکلات و معضلات بلکه هموار کردن مسیر برای رسیدن سریع تر به پاستور است. آنها با قابلیت ها و پتانسیل های قدرت اجرایی آشنایی کامل دارند و قبضه کامل آن را هدف اصلی در نظر گرفته اند. هرچند در سابق بازگشت تدریجی و چراغ خاموش به قدرت را با توجه به حساسیت های پیش آمده به خاطر دولت اصلاحات و فتنه 88، مناسب می دانستند ولی باز شدن فضای انتخاباتی برای حضور نامزدهای اصلاح طلب و پیروزی لیست مورد حمایت آنها در انتخابات مجلس و شورای شهر به ویژه در تهران و چند کلانشهر دیگر، تاکتیک بازگشت تدریجی را از اولویت خارج کرده و اینک هدف اولیه و نهایی، نامزد هایی با برند اصلا طلبی برای ورود به پاستور و مناصب انتخاباتی دیگر است. در این مسیر اولین قربانی دولتی خواهد بود که بیشترین حمایت از سوی اصلاح طلبان نسبت به آن صورت گرفت و اینک در فصل جدایی و فراغ، دیگر خبری از آن حمایت ها نخواهد بود. عجله اصلاح طلبان برای حنابندان زودهنگام جهانگیری برای فرستادن به حجله، می تواند پای نامزدهای دیگری را نیز در اردوگاه اصلاح طلبان به میان بکشد که به طور کلی بازی آنها را بهم بزند! منبع: جهان نیوز

آیا این خبر مفید بود؟
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
جهت مشاهده نظرات دیگران اینجا کلیک کنید
copied