کیخسرو پورناظری
کیخسرو پورناظری (زاده ۷خرداد سال۱۳۲۳) آهنگساز، نوازنده تنبور و تار است. او در محله برزهدماغ در کرمانشاه متولد شد.
به گزارش شما نیوز ، کیخسرو پورناظری (زاده ۷خرداد سال۱۳۲۳) آهنگساز، نوازنده تنبور و تار است. او در محله برزهدماغ در کرمانشاه متولد شد. پدرش، پرویز پورناظری، معروف به حاجیخان از شاگردان کلنل علینقی وزیری، درویشخان و مادرش، پورانداخت سرحددار، مؤسس نخستین دبیرستان ملی دختران و اولین زن دیپلمه در کرمانشاه بود.
کیخسرو از کودکی موسیقی را با ساز تار شروع کرد و نزد پدر کتابهای هنرستان موسیقی، آثار وزیری و ردیف موسیقی سنتی ایران را فرا گرفت. شعر و ادبیات کهن فارسی را از مادر آموخت و محضر بزرگانی چون کیوان سمیعی و بهزاد کرمانشاهی را درک کرد.
او در رشته مهندسی راه و ساختمان به تحصیل پرداخت اما این رشته را با حال و هوای خود هماهنگ ندید و در سال سوم آن را رها کرد.
پورناظری پس از آن وارد رشته موسیقی در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد. او بعدها با حضور در محضر استاد دادبه، به مدت ۱۲سال تاریخ و فرهنگ ایران باستان را آموخت.
پورناظری در سال۵۱ بهعنوان کارشناس موسیقی در وزارت فرهنگ و هنر وقت به گردآوری و بازسازی نغمههای موسیقی کردی و سنتی پرداخت و سرپرستی ارکستر کردی و سنتی را تا سال۱۳۵۷ به عهده داشت.
کیخسرو پورناظری در سال۵۹ گروه تنبور شمس را بنیان نهاد و با این کار راهی نوین را برای نگاه به گروه نوازی موسیقی تنبور پیش اهل موسیقی نهاد.
از این منظر کاری را که کیخسرو پورناظری با ساز تنبور کرد میتوان بعدها با تجربه گروه کامکارها در شهری کردن موسیقی کردی مقایسه کرد. شناخت پورناظری از ساز تنبور و آشنایی عمیقش با موسیقی نواحی منطقه کرمانشاه و علاوه بر آن استفاده ظریف و متناسب از ساز دف در ساختار گروه فضایی را فراهم آورد تا نگاه به گروهنوازی تنبور صورت و صبغهای متفاوت پیدا کند و بعدها گروههای دیگری هم به تأسی از کار او در این زمینه شکل بگیرد.
حاصل این گروه آلبوم «صدای سخن عشق» با صدای شهرام ناظری بود. بعدها پورناظری آثاری چون «حیرانی»، «مهتاب رو» را با ناظری کار کرد و البته در این میان برخی از آثار همانند تصنیف «مردان خدا» را هم با جلالالدین محمدیان به صحنه برد.
پورناظری در سالهای میانی دهه۷۰ به اتقاق فرزندانش، تهمورس و سهراب تحولی جدیتر در گروه شمس را کلید زد که حاصل آن اجرای بیش از ۳۰۰ کنسرت در داخل و خارج از ایران بود.
هماکنون دو فرزند پورناظری خود به چهرههایی شناختهشده در موسیقی ایران تبدیل شدهاند و علاوه بر زدن ساز در گروه در آهنگسازی و دانشهای دیگر موسیقایی نیز دستی چیره دارند.
این گروه آثاری چون «مستان سلامت میکنند» با صدای بیژن کامکار، و «پنهان چو دل» با صدای حمیدرضا نوربخش را هم انتشار عمومی داده است.
به گزارش جی پلاس، کیخسرو پورناظری (آهنگساز و نوازنده تنبور و تار)، درباره تفاوت دوران جوانی خود با امروز در زمینه موسیقی گفت: در دوره جوانی ما اصلا جشنوارههایی که امروز شاهد آنها هستیم؛ وجود نداشت. آن زمان برای نوجوانها و جوانها تنها یک اردوی رامسر بود که سالی یکبار تشکیل میشد و از شهرستانهای مختلف نوازندگان به این اردو میآمدند؛ همچنین در بخشهای مقاله و نمایش جوانها و نوجوانها شرکت میکردند و البته اردوی رامسر بهصورت بسیار محدود برگزار میشد.
این آهنگساز در ادامه افزود: هر چه از آن زمان رو به جلو آمدهایم امکانات و حمایتها بیشتر شده است و امروز شاهد این هستیم که جشنوارههای موسیقی بسیاری در کشورمان برگزار میشود. در دوران جوانی و نوجوانی ما اصلا جشنوارهای برای موسیقی نواحی وجود نداشت و فقط موسیقی سنتی بود. اما الان انواع موسیقیها در جشنوارههای مختلف گنجانده شده و داوری میشود. درواقع شرایط امروز ما در زمینه موسیقی بسیار با چند دهه قبل متفاوت شده است.
او همچنین عنوان کرد: بعد از انقلاب در سال ۱۳۵۹ بود که ما به یاری دوستانمان گروه «شمس» را به وجود آوردیم و ساز تنبور را به گروه و آنسامبل سنتی اضافه کردیم. ما وقتی آثار این گروه را منتشر کردیم کارمان بسیار مورد توجه و اقبال جامعه هنردوستان و مردم قرار گرفت. بعد از یکی دو سال چنین فعالیتهایی به یکی از بخشهای مهم موسیقی ایران در تمام کشور تبدیل شد.
کیخسرو پورناظری همچنین درباره شرایط موسیقی در سالهای ابتدایی بعد از انقلاب گفت: بعد از انقلاب تا مدتها تمام فعالیتهای موسیقی راکد شد و هیچ فعالیت انجام نمیشد. محدودیتهای بسیار زیادی برای نوازندگی به وجود آمد و حتی برای حمل ساز محدودیتها بسیار زیادتر هم شد بهطوری که در یک دورهای، برای حمل ساز نیز میبایست «جواز حمل ساز» دریافت میکردیم و این نشان میدهد که تا چه حد شرایط برای ادامه فعالیت اهالی موسیقی سخت شده بود.
این نوازنده تنبور و تار در ادامه افزود: ما چنین دورانی را پشت سر گذاشتیم و نسل ما پایمردی کرد و برای ادامه راهش پافشاری کرد و مایوس نشد و راهش را ادامه داد و نتیجه فعالیت در آن سالها با تمام آن محدودیتها این شد که موسیقی شکوفایی عجیب و غریبی پیدا کرد. حتی من که معلم موسیقی هستم امروز گمان میکنم حدود ۹۰درصد از خانوادهها دستکم یکی از فرزندانشان را برای یادگیری یک ساز تشویق و حمایت کردهاند و او را به کلاسهای موسیقی فرستادهاند یا میفرستند.
او همچنین عنوان کرد: اینکه تا این حد اقبال به سمت موسیقی پیدا شده یکی از دلایلش این است که وقتی موسیقی را محدود کردند مردم علاقه بیشتری به آن نشان دادند و فرزندانشان را برای یادگیری این ساز به آموزشگاهها و کلاسها فرستادند تا این هنر ارزنده را یاد بگیرند و اشاعه بدهند. دلیل دیگرش هم این است که جوانها فضایی برای تفریح و سرگرمی نداشتند و این فضاها بسیار محدود بود؛ و همین موضوع باعث شد به موسیقی روی آوردند.
پورناظری گفت: نسل جوان ما در این دوران برای یادگیری و فعالیت در زمینه موسیقی سختی چندانی متحمل نمیشود. فقط نکته مهم این است کسانی که کار کردهاند و استعداد خوبی در زمینه موسیقی دارند و زحمت کشیدهاند باید وارد بازار کار هنر بشوند و در تولیدات نقش داشته باشند. از این منظر باید نسل جوان ما مورد حمایت قرار بگیرد. این بخش از فعالیت جوانان تقریبا محدود است و زمینه و جای فعالیت ندارند. مسئولان باید در این زمینه تدابیری بیندیشند؛ وقتی جوانی فارغالتحصیل میشود و لیسانس یا فوقلیسانس میگیرد و یا نوازندهای در یک ساز به حد حرفهای میرسد باید مناسباتی به وجود بیاید تا زمینه فعالیت هنری برای این جوانها فراهم شود. صرف اینکه سالی یکبار جشنواره موسیقی جوان برای این عزیزان برگزار میشود و رقابتی صورت میگیرد کافی نیست.
کیخسرو پورناظری که در سالهای پس از انقلاب آلبومهای «صدای سخن عشق»(۱۳۵۸)، «مهتابرو»(۱۳۷۱) و «حیرانی»(۱۳۷۵) را با خوانندگی شهرام ناظری منتشر کرده درباره تکرار نشدن این تجربیات موفق گفت: دلیل اینکه ما از یک دورهای دیگر همکاری نکردیم و امروز هم همکاری نمیکنیم این است که سلیقههای ما بسیار متفاوت شده است. دلیل همکاری نکردنمان همین است و هیچ دلیل دیگری وجود ندارد.
این آهنگساز همچنین درباره کیفیت کار شرکتکنندگان بخش تنبور یازدهمین جشنواره موسیقی جوان که خودش بهعنوان داور در این بخش حضور داشت نیز گفت: امسال بچههای نوازنده تنبور با انگیزه بیشتر و بالاتری در جشنواره موسیقی جوان شرکت کردند. به خصوص نوجوانهایی که در رده سنی الف بودند بسیار مسلط و با مهارت ساز میزدند. ما دو مرتبه از این جوانها و نوجوانها آزمون گرفتیم که در مرتبه اول به قدری امتیازات به هم نزدیک بود که ما یک مرتبه دیگر سوالات بسیار سختتری از آنها پرسیدیم و آنها نیز بهخوبی پاسخ دادند و کار انتخاب نفرات برتر را برای راه پیدا کردن به مرحله نهایی سخت کردند. سطح نوازندگی هر سه گروه سنی بسیار خوب بود. به خصوص در گروه سنی ب خانومهای نوازندهای در بین شرکتکنندگان بودند که آینده نوازندگی این ساز محسوب میشوند. من خوشحالم که این جشنواره سال به سال پربارتر و بهتر میشود و انگیزه بسیار بالایی را برای کار کردن جوانها ایجاد کرده است.
کیخسرو پورناظری درسال۱۳۲۳ در خانوادهای اهل فضل و ادب و عرفان موسیقی در کرمانشاه دیار عشق و آزادگی و هنردیده به جهان گشود.پدرش حاجی خان ناظری استاد برجسته موسیقی پرورش یافته ی مکتب کلنل وزیری و درویش خان و...که گنجینه ی هنر اصیل راهمراه با ارزشهای والای آن پاسداری نمود.
کیخسرو در فضایی که نوای جانبخش ساز وگه گاه آوازی عرفانی طنین انداز بود از کودکی نزد پدرش به آموزش هنر پرداخت و طی سالها تمرین و جستوجو در سبکها و شیوههای دیگر اساتید و همچنین دنبال کردن سبکهای آوازی و وقت در ظرایف آنها دانش خود را تا حد امکان افزایش داد تا در مو سیقی به زبان و بیان احساس ویژه دست یافت. درک و فیض اساتید شعر و ادب ودوستی و دیدارهمیشگی آنها و آشناییبا آثار ادبی ، گوهرادبیات را در ذهن او به پرداختی زیبا صیقل داد.آشنایی اهل معنی. عرفان و خواندن آثار معنوی به خصوص حضرت مولانا او را شیفته ی مکتب شمس نمود.
در سال ۱۳۳۵۱ به طور رسمی به صورت کارشناس موسیقی در فرهنگ و هنر کرمانشاه آغاز به کار کرد. در این زمان به آهنگسازی وگردآوری آثار محلی و کردی پرداخت و در این زمینه هرچه نمیدانست از دانستههای استاد و آهنگـساز موسیقی کردی استاد رحمت اله مسنّن بهره گرفت.او شاگردان زیادی پروش داد و در سال ۱۳۳۵۴ وارد دانشگاه هنرهای زیبا شد و با فراگیری ردیف موسیقی استاد نورعلی خان برومند به دانش بیشتری در موسیقی اصیل رسید.
وی پس از آشنایی با ساز تنبورچنان دلبسته این ساز کهن شد که در سال ۱۳۵۹گروه تنبور شمس را بنیان نهاد.
فعالیتهای او از کنسرتهای دبیرستان آغاز و به فستیوالهای بینالمللی تداوم یافت.
که علاوه بر کنسرتهای متعدد در داخل کشور کنسرتهای متعددی نیز در کشورهای فرانسه ، آلمان ، بلژیک ، اسپانیا ، ایتالیا ، کانادا و آمریکا داشته و در معرفی آثار او عموزاده بلندآوازهاش شهرام ناظری نقش مهمی داشته است. از ساختههای او: سخن عشق ، مطرب مهتاب رو ، حیرانی ، افسانه تنبور با صدای بیژن کامکار و... را میتوان نام برد.