تاخیر در پرداخت حقوق معلمان آموزش و پرورش
حقوق معلمان فداکار و ایثارگر که هر چه داریم به برکت وجود آنان است، در ماه پایانی سال تحصیلی با تاخیر واریز میشود و این در حالی است که حجم وسیعی از خبرها مربوط به فیشهای حقوقی ناجوانمردانه است.
فرشاد ابراهیمپور نورآبادی دانشیار اگرواکولوژی دانشگاه پیام نور در یادداشتی به مقایسه حقوق معلمان آموزش و پرورش و حقوقهای نجومی برخی مسؤولان پرداخت.
متن این یادداشت به شرح ذیل است:
« در لابلای حجم وسیعی از خبرهای مربوط به فیشهای حقوقی ناجوانمردانه که در این دوران پسابرجام گشایشی شگرف برای برخی که باورشان به یقین تبدیل شده که کشور ملک خصوصیشان و مردم نوکر واقعیشان هست، خبری خواندم که حقوق معلمان فداکار و ایثارگر که هر چه داریم به برکت وجود آنان است، در ماه پایانی سال تحصیلی با تاخیر واریز میشود و چند ساعت بعد تعدادی از همین قشر فرهیخته و بلندنظر را موقع افطار دیدم که کلی بابت تعویق اقساط وامهای خود و برنامههایی که برای معوقات خود داشتند، نجیبانه میگفتند خدا سایه آقا را بالای سر ما نگه دارد.
نا خودآگاه به یاد آوردم زمانی که در وزارت آموزش و پرورش در دولتهای نهم و دهم مقاطعی معاون وزیر بودم، در آن کوران تحریمها و مشکلات جنگ افغانستان، پاکستان، عراق و ... که حتی جزیرهای مثل امارات هم اجازه فرستادن معلمهای ما را نمیداد و ما نمیتوانستیم حقوق معلمانمان را در خارج از کشور پرداخت کنیم و آنها هم بدون یک ریال پول هزاران کیلومتر دورتر از خاک وطن مشغول تربیت فرزندان ایران اسلامی بودند، اما هیچ وقت نگذاشتیم یک روز حقوق معلممان دیر شود و کاری که امارات با معلمهای مدارس ما امسال انجام داد و آنها را بازداشت کرد که لکه ننگی بر پیشانی دیپلماسی کشور بوده و خواهد بود، آن موقع فقط یک بار یکسال گفتند به جای پاسپورت سیاسی باید پاسپورت خدمت معلمان را دریافت کنند، آنقدر از اسم رئیس جمهور ایران واهمه داشتند که با یک تلفن ما و اعلام اینکه ایشان اطلاع ندارد، ضمن عذر خواهی فراوان موضوع را خودشان حل کردند، البته مسؤولان مربوطه ایرانی را ما به خاطر همین حرفی که آنها زدند هم عزل کردیم.
اما موضوع بحث یک شب ساعت حدود ١٢ شب به رسم همیشگی برای برخی هماهنگیها برای ملاقات وزیر رفتم، به محض اینکه رسیدم، مسؤول دفترشان گفتند حالشان مساعد نیست، گفتم بسیار خوب موضوع کاری مطرح نمیکنم، وارد اتاق شدم دیدم در اتاق استراحت صدای گریه میآید، دقایقی نشستم دیدم فایده ندارد، رفتم نگاه کردم دیدم آقای دکتر علیرضا علی احمدی روی سجاده نشسته و توی حال خودش است، متوجه ورود من شد، بعد از چند دقیقه بیرون آمد، گفتم آقای دکتر مشکلی پیش آمده؟ اتفاقی افتاده؟ گفت بله، ما پول نداریم حقوق این ماه را بدهیم و مجدداً اشکهایش سرازیر شد، آن شب تا صبح کار ایشان تماس تلفنی و پیگیری بود و صبح هم هیات دولت تشریف بردند و آنجا هم کاری کردند که رئیس دولت دستور داد آموزش و پرورش در اولویت قرار گیرد.
بد نیست بگویم آموزش و پرورش به من ماهی ششصد و پنجاه هزار تومان حقوق میداد به عنوان معاون وزیری که در تمام طول دوران خدمتم حتی یک روز تعطیلی نداشتم و همین وزیر یک شب سر مدارس امارات و خیانتی که یکی از مدیران ارشد فعلی آموزش و پرورش آنجا بر سر املاک کشور آورده بود هم خودش در بیمارستان بستری شد و هم من مرگ را جلوی چشمانم به وضوح دیدم، اما آن مدیر را من بازنشست کردم و اعلام جرم کردیم، الان متاسفانه شنیدم بدلیل قحط الرجال مجددا بازگشت به کار شده است.
منبع:پارس