بررسی نقش آمریکا در تجاوز عراق به ایران
آمریکا برای مقابله با ایران از هیچ تلاشی دریغ نکرده است، آنها پس از انقلاب با استفاده از راهبرد ترور، جلب نظر سیاسیون و نظامیان، کودتا و ایجاد آشوب های داخلی و تحریک عناصر جدایی طلب سعی داشتند با انقلاب به مقابله بپردازند اما همه تلاش های آنها با شکست مواجه شد.
یکی از راهکارهایی که آمریکا پیش از انقلاب و در زمستان 57 به آن فکر می کرد حمله نظامی کشوری ثالث به ایران بود. این راهبرد بر اساس گزارشی بود که از سوی سفارت این کشور در ایران بدست آمده بود. بنا بر این گزارش در متن این گزارش آمده است که پاکستان، عربستان و امارات از نظر نظامی خیلی ضعیف هستند که بتوان آنها را قانع کرد با ایران مقابله کنند. افغانستان هنوز در راه انقلاب خود مشکلاتی دارد. شوروی به علت نقشش به عنوان یک قدرت بزرگ، احتمالاً به جز در حمایت یک دولت مارکسیست در ایران حرکت دیگری نخواهد کرد. عراق به عنوان بزرگترین تهدید برای ایران باقی می ماند. تصمیم برای اقدام به چنین حمله ای مستلزم یک ارتش ضعیف شده در ایران و داشتن دلیل دنیاپسند است. این حرکت آمریکا به این دلیل بود که با وقوع انقلاب اسلامی در ایران تعادل راهبردی که آمریکا در منطقه می خواست حفظ کند برهم خورده بود و آمریکا نتوانسته بود با انقلابیون ایران به رهبری امام خمینی(ره) برای همکاری امنیتی که منافعش را تامین کند به توافقی برسد و از طرفی این ترس را هم داشت که موج انقلاب اسلامی منطقه را فرا بگیرد و کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس و سایر کشورهای مسلمان نیز دست به چنین انقلابی بزنند بنابراین روی به دشمنی کامل با انقلاب اسلامی آورد و پس از آنکه نتوانست از طریق ترور، کودتا و ... موفق شود عراق را تحریک و تشویق کرد تا به ایران حمله کند. به گزارش خبرنگار ما به این ترتیب برژینسکی، مشاور امنیتی جیمی کارتر رئیس جمهور آمریکا، ماموریت پیدا می کند تا با صدام به صورت محرمانه وارد مذاکره شود. و سرانجام موفق شد تا این پروژه را به سرانجام برساند به این ترتیب عراق با اطلاعاتی که از فراری ها کودتای نوژه که عمدتا نظامیانی سرشناس بودند کسب کرده بود نقشه تجاوز به ایران را طراحی کرد و در اولین روزهای مهر 59 تجاوز به خاک ایران اتفاق افتاد. به این ترتیب آمریکا توانسته بود انقلاب نوپای ایران را در بوته ی آزمایشی سخت بیاندازد و گامی به سوی نابودی انقلاب بردارد. آمریکایی ها در ابتدا سعی کردند حمایت خود از عراق را محرمانه نگه دارند و موضع رسمی بی طرفی را در پیش بگیرند اما پس از گذشت مدتی از جنگ و پیروزی های ایران آمریکا دیگر نتوانست خود را بی طرف نشان دهد آنها در اولین اقدام عراق را از لیست کشورهای حامی تروریست خارج کردند تا بتوانند به صورت رسمی و علنی به عراق کمک کند و در کنار کمک های امریکا سایر کشورها بدون منع قانونی به عراق کمک مالی و نظامی داشته باشند و در وهله بعد ارتباط دیپلماتیکش با عراق را از سر گرفت تا از پشت پرده کنار برود و عملا به عنوان یک کنشگر جنگی وارد شود چرا که با پیروزی هایی که نیروهای ایرانی بدست آورده بودن و حتی توانسته بودند فاو را فتح کنند عملا عراق باید شکست را می پذیرفت و آمریکا برای آنکه پیروزی دیگری در منطقه به نام ایران ثبت نشود نقش خود را علنی ساخت. از این پس کمک های مالی آمریکا به عراق افزایش یافت و آمریکا وام های بلاعوض خود را روانه عراق کرد و با رایزنی آمریکا کشورهایی نظیر عربستان نیز به عراق کمک مالی و تسلیحاتی می کردند. به گزارش عصر امروز کمک های آمریکا فقط در راستای تقویت عراق نبود بلکه آنها برای آنکه بتواند ایران را تضعیف کنند نیز اقداماتی داشتند. با تشویق آمریکا عربستان سعودی تولید نفت خود را افزایش داد به این ترتیب قیمت نفت از بشکه ای 30 دلار به حدود 9 دلار رسید و ایران که تنها منبع درآمدی اش فروش نفت بود متحمل ضررهای بسیاری شد. از طرف دیگر آمریکا با حضورش در خلیج فارس در راستای سیاست حمایت از رژیم عراق برای نفتکش های ایرانی محدودیت ایجاد می کرد و همین انداک درآمد نفتی نیز با مشکلات عدیده ای به دست ایران می رسید. آمریکا برای حمایت بیشتر از عراق این روند دخالتی را افزایش می دهد و در خلیج فارس هلی کوپترهای این کشور به ناو ایرانی «ایران اجر» در شهریور 1366 به بهانه مین گذاری حمله می کنند. همچنین در راستای جلوگیری از شکست عراق به بهانه برخورد کشتی آمریکایی « ساموئل رابرتس» با مین در خلیج فارس به سکوهای نفتی سیری و ساسان و ناوهای سهند و سبلان حمله نظامی می کنند تا بتوانند توان نظامی و نفتی ایران را کاهش دهند. تلاش های اینچنینی آمریکا در تقویت عراق و تضعیف ایران موثر واقع شد و باعث شد عراق عملیاتی طراحی کند تا بتواند جزیزه استراتژیک فاو را باز پس بگیرد جرج لنچافسکی در کتاب خود می نویسد: در اوایل سال 1988 واحدهای ارتش عراق با نقشه مناسب و مانور نظامی پیچیده ای که با کمک امریکا برنامه ریزی شده بود، جزیره استراتژیک فاو را پس گرفتند. کارشناسان نظامی آمریکا به کمک نقشه هایی که توسط سیا تهیه شده بود، تمام راه های حمله عراق رامشخص کردند وبرای انجام آن، فرماندهان نیروهای عراق یک سال زیر نظر افسران اطلاعاتی امریکا تحت آموزش قرار گرفتند؛ به طوری که پس از آغاز حمله، شبه جزیره ظرف 36 ساعت به تصرف عراقی ها در آمد. این موارد تنها بخشی از اقدامات بی شمار و خصمانه آمریکا در جنگ عراق علیه ایران است مسلما بخشی از اقدمات آمریکا در تجهیز زرادخانه های شیمیایی عراق است که خود پرونده ای حقوق بشری است که علاوه بر وارد کردن آسیب های جدی به رزمندگان ایران مردم بیگناه حلبچه و سردشت را هم به خاک و خون کشیده است. همچنین تجهیز عراق به بمب های خوشه ای نیز یک واقعیت دردناک است که از سوی آمریکا اتفاق افتاده و در آخرین حرکت آمریکا و به عنوان یک اقدام کاملا خصمانه می توان حمله ناو وینسنس آمریکا به هواپیمای مسافربری ایران را نام برد که باعث به شهادت رسیدن بیش از 300 مسافر این هواپیما شد. با همه این اقدامات آمریکا وقتی دید عراق یا همان دست آمریکا نمی تواند در برابر ایران به پیروزی برسد بهترین راهکار را خاتمه جنگ دید در گزارش سنای امریکا در سال 1987 در این رابطه آمده است: بهترین راه برای جلوگیری از شکست عراق، پایان دادن به جنگ ایران - عراق است و این تنها از طریق تلاش هماهنگ جامعه بین المللی میسر خواهد شد. از این رو مؤثرترین راه ایالات متحده برای دفاع از منافع حیاتی خود، بهره گیری از سازمان ملل است. اول به این دلیل که ایران به افکار بین المللی اهمیت زیادی می دهد. ایران معتقد است که در این درگیری مورد ظلم و تجاوز واقع شده و بسیار علاقمند است که جامعه جهانی نیز به این برسد. بنابراین نظرات جامعه جهانی با ابراز در شورای امنیت و مجمع عمومی قطعاً روی تهران مؤثر خواهد بود. ثانیاً از این جهت که آمریکا به کمک سازمان ملل می تواند با اعمال تحریم تسلیحاتی و اقتصادی ایران را به توقف جنگ وا دارد.