همه از کتاب می گویند،اما کسی نمی خواند!

به گزارش شما نیوز ، کتاب از قدیم،ندیم مردم بود،مردمی که خستگی روز را با کتابخوانی از جان و تن بدر می کردند.شب های طولانی زمستان بهترین زمان بود برای قصه گفتن و افسانه شنفتن.هر ایرانی گنجینه ای از نانوشته ها در سینه داشت که لذت آن را به دیگران می چشاند.افسانه ها و قصه های باقیمانده،گوشه ای از همان گنج های نهان هستند که بعدها به زیور طبع آراسته شدند .

قصه گو یی و افسانه شنوی،نسل به نسل بین ایرانیان دست به دست می شد .

مادر بزرگان و پدر بزرگان ،قصه گویان شیرین زبان و قهاری بودند که کودکان و نوجوانان را مسحور سحر قصه ها می کردند.این کودکان و نوجوانان نسلی شدند که در فرهنگ،صنعت،هنر و...برای کشور افتخار آفریدند.نسل فرهیخته ما در ادب و هنر پرورش یافته چنین محافل قصه گویی بودند.بعدها که کتاب فراگیر شد،اکثر ایرانیان کتابخوان شدند یا برای شان کتاب خوانده می شد.کتاب بهترین دوست آدمیان،به خصوص ایرانیان شد،همدم خاموشی که به زندگی شوق می داد و به روح انسان جلا .

نسل ما نیز کتابخوان بود و کتاب دوست . کتاب همدم روز و شب ما بود.نسل امروز با اینکه همه گونه وسیله ای برای کتابخوانی دراختیار دارد،اما اکثر قریب به اتفاق شان از کتاب مانند تابو دوری می کنند،حتی دانش آموزان و دانشجویان که باید مدام کتاب بخوانند و تحقیق کنند، لای کتاب را باز نمی کنند !

تلویزیون و دیگر رسانه ها از کتاب و کتابخوانی می گویند، اما کسی نمی خواند ،چرا؟!

در هفته کتاب و کتابخوانی هستیم و شعارها گوش فلک را کر کرده است،اما کجایند کتابخوان ها که به چشم نمی آیند؟ !

کجاست نسلی که با چشمانی تنگ کرده زیر کورسوی چراغ موشی کتاب می خواند،حتی در زمان دفاع مقدس، زیر آتش موشک و بمباران هوایی؟کجاست نسلی که پول تو جیبی خود را خرج خرید کتاب یا کرایه آن می کرد؟

مقصر کتاب نخریدن و نخواندن نسل امروز کیست؟تقصیر را باید به گردن چه کسی یا چه پدیده ای انداخت؟مطمئنا برخی از مسوولان و نویسندگان متهم ردیف اول هستند.مسوولان به خاطر کوتاهی ، اجرا کردن دستورالعمل های اشتباه و ممنوعیت های بی دلیل و نویسندگان برای نوشتن و چاپ کتاب های ناخواندنی و بی محتوا .

اینکه برخی از مسوولان،نویسندگان و به اصطلاح کارشناسان، تقصیر را به گردن اینترنت و دیگر پدیده های نوظهور می اندازند،شانه خالی کردن از مسوولیت است،بهانه ای کودکانه تا توپ را در زمین خود نگه ندارند!اگر چنین است چرا در کشورهایی که قدرت اینترنت شان ماورای تصور ماست چنین فاجعه ای رخ نداده و نمی دهد؟چرا با وجود این همه پدیده نوظهور هنوز مردم شان کتابخوانند؟چرا کتاب های شان با تیراژهای میلیونی چاپ و نایاب می شود؟

چرا هیچ مسوول و کارشناسی به این سوال های ساده پاسخ نداده و نمی دهد؟برای اینکه جوابی در آستین ندارند.آنان اینترنت را بهانه کرده اند تا بر کوتاهی های خود سرپوش بگذارند،کار همیشگی شان است .

این همه در کشور نمایشگاه کتاب و مطبوعات برگزار کرده و می کنند،اما هیچ اتفاقی نمی افتد.نباید هم بیفتد،چون تمام این نمایشگاه ها توسط مدیران کارمند مسلک برای ارائه بیلان به بالا دستی ها برپا می شود،نه فرهنگ پروری !

چاپ کتاب با تیراژ هایی بسیار پایین فاجعه ای به مراتب بزرگ تر و سنگین تر از فاجعه زیست محیطی است !

مردم باید خودشان آستین ها را بالا بزنند و دوباره کتابخوانی را رواج دهند،اگر به امید مدیران حقوق بگیر بنشینند، نسل این تعداد محدود کتابخوان نیز به زودی منقرض خواهد شد .

سید رضا اورنگ