سیاسیکاری مدعیان فرهنگی به سینما آسیب رسانده است
شبکه مردمی اطلاع رسانی (شمانیوز): قصد داشتیم درباره دلایل بحرانهایی که گریبان سینما را گرفته و همچنین دلایل افت فروش فیلمها در سال جاری گزارشی نوشته و با کمک سینماگران و کارشناسان به تحلیل و ارزیابی این موضوع بنشینیم برای دستیابی به این امر با بسیاری از دوستان سینماگر تماس گرفتیم و طرح موضوع کردیم اما آنچه موجبات تعجب ما را فراهم کرد، سکوت اکثر این افراد بود. عبدالرضا کاهانی، همایون اسعدیان، مازیار میری، سیدضیاء هاشمی و فرشته طائرپور اظهارنظرهایی جالب و خواندی دراین باره دارند.
قصد داشتيم درباره دلايل بحرانهايي كه گريبان سينما را گرفته و همچنين دلايل افت فروش فيلمها در سال جاري گزارشي نوشته و با كمك سينماگران و كارشناسان به تحليل و ارزيابي اين موضوع بنشينيم براي دستيابي به اين امر با بسياري از دوستان سينماگر تماس گرفتيم و طرح موضوع كرديم اما آنچه موجبات تعجب ما را فراهم كرد، سكوت اكثر اين افراد بود. عبدالرضا كاهاني، همايون اسعديان، مازيار ميري، سيدضياء هاشمي و فرشته طائرپور اظهارنظرهايي جالب و خواندي دراين باره دارند.
كاهاني و سكوت! وقتي با «عبدالرضا كاهاني» تماس گرفتيم تا نگاه او را نسبت به وقايع چند ماه اخير سينما جويا شويم، اينگونه لب به سخن گشود: «حرف جديدي براي گفتن ندارم و امسال هم تصميم گرفتهام كلاً جايي نباشم. اين در حالي است كه همه تمام تلاش خود را كردهايم اما انگار ديگر دست ما نيست! اگر يادتان باشد هميشه معترض بودهام و بسيار اعتراض ميكردم تا جايي كه برخي از دوستان مطبوعاتي كه فيلمهايم را دوست داشتند، ميگفتند «كاهاني اين همه اعتراض نتيجه خوبي براي تو به همراه نخواهد داشت!» به نوبه خودم فكر ميكنم بيشتر از اندازه توانم تلاش كردهام و در اين شرايط كه ديگر قصد فيلمسازي ندارم، سكوت را ترجيح ميدهم. معتقدم آنهايي كه اين روزها در عرصه سينما فعال هستند بايد درباره اينگونه مشكلات، صحبت كنند. خودشان كاري را شروع كردند، خودشان هم تمامش كنند. به نظرم بايد راههاي جديدي براي فيلمسازي كشف كرد و روشهاي سنتي ديگر جوابگو نيستند.» كاهاني دلايل اينكه بسياري از فيلمسازان حاضر به نمايش آثارشان نيستند را تنها در اوضاع نابسامان، بيثبات سينما و همچنين در اعمال رفتارهاي سليقهاي مديران مييابد.
ديگر وقت آن رسيده كه باور كنيم حال سينما خوب نيست اما «مازيار ميري» كارگردان آثاري همچون «سعادت آباد» و «كتاب قانون» درباره افت فروش فيلمها در سال جاري ميگويد: «گمان ميكنم ديگر وقت آن رسيده كه باور كنيم حال سينما خوب نيست، هرچند خيليها دوست ندارند اين جملات را بشنوند و ميگويند كسي حق ندارد درباره سينما اينگونه حرف زند.»
بررسيها نشان ميدهد مردم عام نيز علاوه بر مخاطبان هميشگي سينما متوجه اين شرايط نابسامان شدهاند، به همين دليل آنها هم با عدم استقبال خود از فيلمها به دنبال بيان اعتراضهايشان نسبت به عملكرد مديران فرهنگي هستند. در ادامه بررسي، دلايل بحرانهاي سينما كارگردان «كتاب قانون» اتفاقهاي متعددي را در اين امر تأثيرگذار ميداند اما از نظر او بيتدبيري مديران ارشاد بيش از هر مسئله ديگري قابل توجه است.
بنابراين آنچه مشخص است به اوج رسيدن رفتارهاي شخصي در ميان مديران فرهنگي است تا جايي كه سينماگران ديگر نميتوانند در برابر اين رفتارها سكوت كنند، ميري دراين باره ميگويد: «اتفاقهايي كه در زمان اكران نوروزي براي برخي از فيلمها رخ داد نتيجه عملكرد نادرست مديران سينما در طولانيمدت و عدمحمايت آنها از سينماست كه دعواهاي بيپرواي سينماگران و مديران را در پي داشت، اما مخاطبان به خوبي متوجه احوالات سينما هستند و ميدانند سينمايي كه در ذات خود پيشرفت، راهبرد و رشد را به همراه دارد، دچار سرگشتگي شده است.»
كارگردان «سعادتآباد» اين سرگشتگي را ناشي از نظارت بيمنطقي مديران و ايجاد روابط خودي و غيرخودي در عرصه سينما ميداند. به گفته ميري، مخاطبان زماني كه اهالي مورد اعتماد و راستين سينما را در اين عرصه نمييابند، اعتماد خود را از دست ميدهند و اين به معناي نبود فيلم خوب بر پرده سينماها نيست بلكه مخاطبان نيز مانند سينماگران از شرايط موجود ناراضي هستند. كارگردان «كتاب قانون» معتقد است مسئوليت تمامي اين وقايع ناخوشايند برعهده وزارت ارشاد است؛ عواملي مانند ركود مشورت با سينماگران يكي از دلايل عدمموفقيت اين نهاد محسوب ميشود.
ميري همچنين دليل اينكه سينماگران حاضر به نمايش فيلمهاي خود نيستند را ترس و واهمه از بلاهايي كه ممكن است در زمان اكران بر سر فيلمهايشان بيايد، ميداند. او ميگويد: «فيلمسازان ترجيح ميدهند تا آنجا كه ممكن است فيلمهاي خود را ديرتر به نمايش بگذارند تا شايد اوضاع كمي سامان گيرد و دست كساني كه دخالتهاي بيجا و شخصي در حوزه سينما دارند، كوتاه شود.»
اما نكتهاي كه شايد برايتان جالب باشد اين است كه متأسفانه نميتوان در ميان تمام گروههايي كه نظارت و ارزيابي آثار سينمايي را از مرحله دريافت پروانه ساخت تا رسيدن به مرحله نمايش بر عهده دارند حتي يك سينماگر را يافت! به يقين زماني كه كارشناسان صنف و اهل فن در تصميمگيريها محلي از اعراب نباشند، نتيجه فعاليتهاي گروهي از افراد كه خود را مسئولان سينمايي ميدانند شرايط نابسامان اين روزهاي سينماي ما خواهد بود و ميري در پايان صحبتهاي خود ميگويد: «مديران وزارت ارشاد ميخواهند دايره رفاقتهاي خود را تنگتر كرده و اين رفاقتها تنها محدود به چند چرا بايد يك پروژه به بهانه فاخر بودن 7 ميليارد هزينه دريافت كند آن هم با كارگرداني كه ميدانيم در آينده مشكل پيدا خواهد كرد؟ اصلاً در اين شرايط ملتهب يك مدير سينمايي ميتواند فعاليت مفيدي داشته باشد. اينكه سازمان سينماي اصرار دارد يك پروژه ميلياردي را كليد زند به دليل پوشاندن ضعف و اشتباهاتشان نيست؟ تاكنون هيچ يك از اقدامات مديران به نتيجه نرسيده است و اين سؤال مطرح است آيا هدف، تعطيلي سينما است؟ آيا نميخواهيد سينما وجود داشته باشد؟ بسيار سادهانديشي است اگر گمان كنيم مديران نميدانستند پروژه لاله مسئلهساز نخواهد شد نفر باشد، بنابراين گزارش شواهد نشان ميدهد از ابتداي سال مخاطبان نسبت به سينما موضع گرفتهاند و فيلمها با احتياط اكران ميشوند. در واقع ميتوان گفت اعتماد مخاطبان به سينما خدشهدار شده است.»
سياسيكاري مدعيان فرهنگي به سينما آسيب رساند همچنين «سيدضياء هاشمي» رئيس اتحاديه تهيهكنندگان سينماي ايران، معتقد است: «گروههاي فشار و توطئهگران عليه جريان فرهنگي سبب دوري مخاطبان از سينما شدهاند. مخاطبان فكر ميكنند همه فيلمهاي حال حاضر سينماها، دولتي هستند يا مطابق ميل حكومت ساخته شدهاند.» هاشمي با بيان اينكه او نميگويد چنين تفكري درست است، ميافزايد: «معتقدم رفتارهاي ما سبب بروز چنين تفكري در ميان اقشار مختلف جامعه شده است.
زماني كه مردم ميبينند مسئولان دو نهاد بزرگ كه براي بيتالمال است مدعي هستند كه اين اموال ملك شخصي آنهاست، دلزده خواهد شد. شهرداري و حوزه هنري اجازه چنين برخوردي را ندارند چراكه عوامل عمومي تعريف مشخصي دارند.»
برخي سينماگران مانند «سيدضياء هاشمي» دلايل اصلي افت فروش فيلمها را رفتار بيقانون دو ارگان شهرداري و حوزه هنري ميدانند چراكه آنها فكر ميكنند بايد تنها فيلمهايي نمايش داده شود كه مورد تأييد آقاي خاموشي و قاليباف باشد. مردم نيز اين رفتار فراقانوني، ضدفرهنگي و سياسي را نميپذيرند، حتي اگر فيلمهاي روي پرده كيفيت مناسبي داشته باشند، همچنين سينماگران و تحليلگران معتقدند رفتارهاي فراقانوني اين دو ارگان ناشي از بيكفايتي و بيتدبيري مديران ارشاد است، بنابراين گزارش آسيب اصلي رسيده به سينما به دليل سياسيكاري مدعيان فرهنگي و به ويژه مديران فرهنگي است و هاشمي نيز دراين باره تأكيد ميكند: «تا زماني كه اين نوع رفتار ضدفرهنگ ادامه پيدا كند، مخاطبان با سينما قهر خواهد بود؟» هاشمي در پايان صحبتهايش علت سكوت بسياري از سينماگران درباره اين ناملايمات و همچنين فرار از نمايش فيلمهايشان و البته شروع نكردن كار جديد ديگري را توهينها و حرفهاي نامربوطي كه به آنها زده شده است، ميداند!
چرا ۷ ماه است سينما دچار بحران شده است؟ «همايون اسعديان» نيز با بيان اينكه اين روزها بسيار درباره مشكلات صحبت كرده اما نتيجهاي حاصل نشده است، ميگويد: «ترجيح ميدهم ديگر با لحني پرسشگر صحبت كنم و بگويم چرا هفت ماه است سينما دچار بحران شده است؟ چرا بايد حجم عظيمي از انرژي نيروها به شكايت و شكايتكشي صرف شود؟ چرا بايد سينما به دو دسته تقسيم شود؟
چرا بايد در زمان جشنواره براي توجيه بسياري از اتفاقها پاي يك سازمان خيالي را وسط بكشند؟ و سپس نوبت اتفاقات اكران نوروزي شود و شوراي صنفي نمايش با وجود تذكرهاي فراوان آثاري را به نمايش گذارد كه نتيجهاش اتفاقات چند هفته ابتداي سال شود؟ و هنوز تبعات آن گريبان سينما را بفشارد؟ و چرا بايد شوراي صنفي نمايش به جاي حل مشكل با تدبير و آرامش، نامهاي شديداللحن به حوزه هنري بنويسد و اوضاع را بدتر از قبل كند؟
چرا بايد يك پروژه به بهانه فاخر بودن ۷ ميليارد هزينه دريافت كند آن هم با كارگرداني كه ميدانيم در آينده مشكل پيدا خواهد كرد؟ اصلاً در اين شرايط ملتهب يك مدير سينمايي ميتواند فعاليت مفيدي داشته باشد. اينكه سازمان سينماي اصرار دارد يك پروژه ميلياردي را كليد زند به دليل پوشاندن ضعف و اشتباهاتشان نيست؟ تاكنون هيچ يك از اقدامات مديران به نتيجه نرسيده است و اين سؤال مطرح است آيا هدف، تعطيلي سينما است؟ آيا نميخواهيد سينما وجود داشته باشد؟ بسيار سادهانديشي است اگر گمان كنيم مديران نميدانستند پروژه لاله مسئلهساز نخواهد شد. معتقدم پشت همه اين اتفاقها دلايل ديگري نهفته است؛ دلايلي همچون پوشاندن ضعف مديران. حاصل ريلگذاري مديران چه بوده است؟
شرايط نابسامان نيست رسانهها بازار گرمي ميكنند با «سيدعليرضا سجادپور» مدير نظارت و ارزشيابي بر آثار سينمايي و به عنوان يكي از مديران ارشد وزارت ارشاد نيز در ادامه گلايهها و صحبتهاي سينماگران به گفتوگو نشستيم و اين گلايهها را به او انتقال داديم اما سجادپور عموم اين گلايهها را كتمان كرد و گفت: «در اتاق او هميشه به روي سينماگران باز بوده است و اگر شكايت و گلايهاي دارند ميتوانند بيايند و صحبت كنند.» شرايط كنوني سينما از نظر مدير نظارت و ارزشيابي بر آثار سينمايي نابسامان نيست و صحبت از اين امر را تنها بازار گرمي اهالي رسانه ميداند!
سجادپور در پاسخ به اين پرسش كه چرا بسياري از فيلمسازان مانند علي مصفا، همايون اسعديان و. . . حاضر به نمايش آثار خود نيستند؟ ميگويد: «بهتر است اين سؤال را از شوراي صنفي نمايش بپرسيد زيرا تا آنجا كه بنده اطلاع دارم درخواستهاي نمايش مرتب به اين شورا ميرسند! و قراردادها يكي پس از ديگري بسته ميشوند. به دليل اينكه تعداد فيلمهاي درخواستكننده زياد است، مسئولان مربوطه به دنبال ايجاد فضايي مناسب براي نمايش هر يك از اين آثار هستند.»
سجادپور دلايل ديگر عدمنمايش فيلمهاي شاخص در اين روزها را اينگونه برميشمارد: «برخي از صاحبان فيلمها به دنبال اكران در زمانهاي خاص هستند و ميگويند بايد اكران نوروز يا پاييز داشته باشيم. برخيها هم ميخواهند فيلمشان بعد از عيد فطر نمايش داده شود و گروهي به دنبال اكران تابستان هستند.»
او معتقد است سال گذشته با يك كار فشرده تكليف اكثر فيلمها روشن شده و مجوزهايشان را دريافت كردهاند، بنابراين دست سينماگران باز است و ميتوانند اكرانهاي مختلف سال را انتخاب كنند. مدير نظارت و ارزشيابي برخي از مسائل مانند فروش پايين فيلمها در سال جاري را غلوآميز ميداند و معتقد است: «شوراي صنفي نمايش ميتواند به خوبي توضيح دهد اينكه ميگويند همه از اكران آثارشان فرار ميكنند شايعهاي بيش نيست.» مديركل اداره نظارت و ارزشيابي معتقد است: «تمام حاشيههايي كه در يك سال اخير گريبان سينما را گرفته، همه تحت تأثير گروهبنديهاي سياسي بوده و تمام حملات به سينما و سازمان سياسي به هيچ عنوان دلسوزانه و با نيت خيرخواهي نبوده است.»
اي كاش گروههايي كه اهداف سياسي را پشت تظاهر به دفاع از سينما پنهان كردند، به خودشان بيايند و همگام با مسئولان به اعتلا و رشد سينما كمك كنند، نه اينكه با وجه دفاع از سينما منافع سياسي خود را دنبال كنند. اين افراد با فشار سياسي نميتوانند بر ما تأثيري بگذارند، البته واضح بگويم كه اين افراد چهره كاملاً شناختهشدهاي دارند و در ميان اهالي سينما افراد منفوري هستند. بسياري از سينماگران ميگويند تا اين شرايط نابسامان و بيثبات بر سينما حاكم باشد حاضر به نمايش آثار خود نيستند اما سجادپور ميگويد با رسانهها كاري ندارد و مطالب آنها براي او معتبر و جدي نيست. او اظهارنظر سينماگران درباره اوضاع نابسامان سينما را بازارگرمي اهالي رسانه ميداند و معتقد است افرادي كه ميگويند نميخواهند فيلمهايشان اكران شود، به يقين مشكل اكران دارند و اينگونه وانمود ميكنند كه خودشان نميخواهند آثارشان به نمايش گذاشته شود!
سخن آخر. . . آنچه مشخص است نامناسب بودن اوضاع و احوال سينماي كشورمان در اين روزهاست، البته با يك نگاه اجمالي و عاري از تعصب ميتوان فهميد كه تمامي دلايل ذكر شده از سوي سينماگران و منتقدان هر يك در جايگاه خود درست و منطقي هستند و آنچه ميماند اميد به تلاش مديران براي تغيير اين شرايط است.
مريم احمدي