به جای یارانه قول زندگی بدهید
مدیر مسئول موسسه فرهنگی مطبوعاتی صمت
منصور مومنی، شاعر گرانمایه بلوچ در زمان انتخابات در یادداشتی خطاب به کاندیداهای ریاستجمهوری نوشته بود:
آتشنشانان در پلاسکو مردند، قهرمان شدند.
سربازان در میرجاوه مردند، قهرمان شدند.
این قهرمانیها اگر دارند، آقای رئیس امروز جمهور!
این مرگها اگر دارند، آقای رئیس فردا جمهور!
از شما شش کس، آن کس که راه را بر این قهرمانیها میبندد کیست؟
آنکه «اگر» از مرگمان برمیدارد، کدام شماست؟
یک تن از شما شش تن، بهجای تسلیت قول شادی بدهد.
بهجای یارانه قول زندگی بدهد!
بهجای دروغ، راست بگوید.
"راستگویی میدانید چیست؟"
مثل ما مردم شریف، شریف باشد.
کدام شما بهجای ما قهرمان میشوید؟
ما به تو رای میدهیم.
شاعر بلوچ از رئیسجمهوری آینده بهجای یارانه، قول زندگی میخواهد، قول شادی میخواهد، قول راستی و راستگویی میخواهد، قول امید و تدبیر میخواهد، قول زیبایی میخواهد، قول عشق میخواهد، قول امنیت میخواهد، قول آزادی میخواهد و حالا ما رئیسجمهوری سیزدهم را داریم و موضوع یارانه و شجاعت برخورد با آن و حذف ۵۰۰ هزار میلیارد تومانی که در این ۱۰ سال به هوا رفت را آرزومندیم و امیدواریم پولهای خرد و ناچیز یارانه صرف زیرساختها شود؛ معمولا شاعران دروغ نمیگویند.
یکی از وظایف مهم اقتصادى دولتها توزیع درآمد در جامعه است و یارانه ابزارى است که میتواند دولت را در توزیع درآمد و برابرى آن بین گروههاى پایین و بالاى جامعه یارى کند، اما داستان یارانه ما ایرانیها کمی متفاوت شد.
لایحه هدفمند کردن یارانهها در زمستان ۱۳۸۷ ازسوی دولت نهم ارائه شد و پس از مدتها کشوقوس، به تصویب مجلس رسید. این لایحه قسمتی از طرح تحول اقتصادی بود که دولت احمدینژاد آن را مطرح کرد.
در ۲۷ آذر ۱۳۸۹، محمود احمدینژاد، با حضور در تلویزیون، آغاز اجرای قانون هدفمندی یارانهها را بهطور رسمی اعلام کرد. او گفت از صبح روز ۲۸ آذر، حاملهای انرژی، آب و نان در سراسر ایران با بهای جدید ارائه خواهند شد. همان شب نیروهای انتظامی و امنیتی برای مقابله با هرگونه اعتراض در پمپبنزینهای سراسر کشور مستقر شدند. روز بعد دولت با انتشار اطلاعیهای رسمی اعلام کرد نرخ بنزین آزاد از این پس لیتری ۷۰۰ تومان و نرخ هر مترمکعب سیانجی (گاز اتومبیل) ۳۰۰ تومان خواهد بود و نرخ گازوئیل آزاد هم لیتری ۳۵۰ تومان اعلام شد.
بر این اساس، از ۱۱ سال قبل نخستین واریز یارانه به حساب سرپرستان خانوار، با مبلغ ۸۱ هزار تومان برای هر نفر به ازای ۲ ماه ابتدایی شروع شد؛ رقمی که در ماههای بعد با اضافه شدن یارانه نان، به ۴۵۵۰۰ تومان به ازای هر نفر رسید و تا امروز این رقم ثابت مانده است.
بررسیها نشان میدهد، از آذر ۱۳۸۹ تا پایان مهر ۱۴۰۰، ۱۲۸ مرحله پرداخت یارانه نقدی از سوی دولت انجام شده که با یک حساب ساده مشخص میشود اگر کسی از ابتدا تاکنون مشمول دریافت یارانه شده باشد، ۵ میلیون و ۸۲۴ هزار تومان یارانه دریافت کرده است.
از سوی دیگر، گزارش اخیر دیوان محاسبات کشور نشان میدهد، از شروع اجرای این سیاست یارانهای تا امروز، حدود ۵۰۰ هزار میلیارد تومان، برآورد مجموع یارانه نقدی ۴۵۵۰۰ تومانی پرداختی از سوی دولت به همه مردم بوده است؛ رقمی قابلتوجه، بدون اندک اثرگذاری بر قدرت خرید مردم، زیرا با افزایش نرخ تورم و گرانیها، هیچ تاثیری در زندگی مردم نداشته است.
در قانون هدفمندی یارانهها مقرر شده بود ۱۶ قلم کالا و خدمات مشمول حذف یارانه و عرضه به نرخ بینالمللی شوند. بر این اساس باید یارانه کالاهایی چون بنزین، گازوئیل، گاز، نفت، برق، آب، گندم، شکر، برنج، روغن و شیر حذف شود و این کالاها با نرخ بازارهای منطقه خلیجفارس عرضه شوند تا دولت بتواند سالی چند هزار میلیارد تومان از بابت افزایش قیمت، درآمد داشته باشد و نیمی از این درآمد را برای مقابله با تورم بهصورت نقدی بین مردم توزیع کند.
در بودجه ۱۳۹۱ مقرر شده بود باتوجه به نرخ رسمی ۱۲۲۶ تومانی دلار، هرچه مازاد درآمد از تفاوت نرخ دلار عاید شود، در صندوق ذخیره ارزی نزد صندوق توسعه ملی یا در حساب خزانه بهصورت جداگانه نگهداری و سالهای بعد به آن افزوده و بخشی هم صرف کارهای عمرانی و فرهنگی شود.
بنا بر آمار رسمی و سخنان بیشتر مسئولان این طرح با شکست روبهرو و موجب سقوط خانوارهای بیشتری به زیر خط فقر شد.
در ابتدای تشکیل دولت یازدهم، این احتمال داده میشد که در سازکار نظام یارانه بازنگری اساسی صورت گیرد، اما جمعبندی دولت این بود که قطع یارانه، نارضایتی عمومی ایجاد میکند و بهنوعی به سمت روش انصراف داوطلبانه پیش رفتند که این روش هم شکست خورد. در واقع دولت باید این سیاست را اعمال میکرد که هیچ کس مشمول دریافت یارانه نمیشود؛ مگر اینکه جزو دهکهای فقیر جامعه باشد.
اما دولت ریسک حذف یارانهبگیران را گردن نگرفت و به توصیه خیرخواهان که پرداخت یارانه فقط با شناسایی افراد از طریق سازمان بهزیستی، کمیته امداد و بازنشستگان بود، توجه نکرد.
شاید بتوان گفت سیاست هدفمندی یارانهها برای شفافیت اقتصادی، توزیع عادلانه ثروت ملی و استفاده بهینه از منابع انرژی کشور بود که متاسفانه هیچ یک از اهداف مورد اشاره محقق نشد و چنانچه محاسبه دقیقی داشته باشیم، متوجه میشویم توزیع یارانهها صحیح نبوده و عدالتی که مقصود بوده بهدست نیامده و از اهداف اصلی طرح دور شدهایم.
این در حالی است که در زمینه مصرف انرژی نیز تحولی بهوجود نیامده و همچنان جزو پرمصرفترینهای جهان هستیم.
براساس گزارشهای رسیده، دولت سیزدهم قصد دارد تغییر و تحولی در سازکار پرداخت یارانه نقدی و معیشتی صورت دهد. باید ببینیم دولت سیزدهم چه راهکاری برای طرح معیوب هدفمندی یارانهها در پیش خواهد گرفت و چقدر به حرفهای خیرخواهانه رسانهها و اندیشمندان حوزه اقتصاد و جامعه عمل خواهد کرد.