معاون مدیر عامل از زوایای طرح تامین مالی زنجیره ای بنگاه های تولیدی می گوید:
هدایت منابع بانکها در مسیر هدفمند
با امضای تفاهمنامه طرح تأمین مالی زنجیرهای بنگاههای تولیدی و اقتصادی بین وزارت صمت، بانک مرکزی و هفت بانک کشور، انتظار می رود تا از این پس منابع بانکها هدفمند تر از همیشه در مسیر حمایت واقعی از تولید قرار گیرد...
به گزارش شمانیوز؛ با امضای تفاهمنامه طرح تأمین مالی زنجیرهای بنگاههای تولیدی و اقتصادی بین وزارت صمت، بانک مرکزی و هفت بانک کشور، انتظار می رود تا از این پس منابع بانکها هدفمند تر از همیشه در مسیر حمایت واقعی از تولید قرار گیرد. حضور بانک تجارت به عنوان یکی از بانکهای امضا کننده این تفاهمنامه بهانه ای شد تا در گفت و گو با حمیدرضا امین زارع معاون مدیر عامل در امور اعتباری اهداف و چند و چون این طرح را جویا شویم:
در ابتدا توضیحات کلی درباره طرح تامین مالی زنجیره تولید ارائه فرمایید.
یکی از مواردی که اخیرا مقامات عالی کشور و مدیران ارشد بانک روی آن تاکید ویژه دارند موضوع SCF یا تامین مالی زنجیره تولید است که اهمیت زیادی دارد. به دلیل شرایطی که اقتصاد کشور با آن مواجه است از جمله موضوع نقدینگی، نرخ تورم، محدودیت منابع سیستم بانکی و ... همه دستگاه های متولی باید به نوعی درصدد ارائه راهکار برای حمایت و تامین مالی زنجیره تولید باشند تا بتوانیم از شرایط رکود تورمی خارج شویم. SCF یکی از راهکارهای تامین مالی واحد های تولیدی است بدون آن که در پایه پولی و نقدینگی کشور تغییر زیادی ایجاد شود. معنای تامین مالی زنجیره ای را می توان با یک مثال تعریف کرد. مطابق برآورد انجام شده برای تولید یک خودرو در کشور به طور متوسط 7 مرتبه تامین مالی انجام می شود. اول شرکت خودرو ساز که نزد بانک از حدود اعتباری برخوردار است و از تسهیلات ریالی در قالب سرمایه در گردش، اعتبار اسنادی داخلی،حواله ارزی، ضمانتنامه و ... استفاده می کند. این میزان تامین مالی در شرایط طبیعی باید نیاز مالی شرکت را مرتفع کند ولی به دلیل عدم ثبات شرایط این تامین مالی تکافوی نیاز شرکت را نمی کند و ناچار است مجددا تامین مالی را از بخش های دیگر هم انجام دهد. از طرف دیگر شرکت زیر مجموعه و تامین کننده قطعات مورد نیاز شرکت اصلی از کارخانجات داخلی یا از طریق واردات مواد اولیه مورد نیاز خود را تامین می کند و این شرکت هم به طور مجزا از بانک تسهیلات و تعهدات اشاره شده را طلب می کند. شرکت های داخلی هم که تامین کننده قطعات هستند به صورت مجزا از بانک منابع مالی دریافت می کنند و برای خرید مواد اولیه همان فرآیند طی می شود. بانک تجارت با شرکت تامین کننده قطعات تفاهمنامه ای دارد که بدهی این شرکت را به تامین کنندگان مواد اولیه پرداخت کند و شرکت اقساط این تسهیلات را به بانک برگرداند. این هم به نوعی تامین مالی به حساب می آید. از طرف دیگر کسی هم که خریدار خودرو است از بانک تسهیلات می گیرد. می توان گفت اخیرا با افزایش سقف کارت اعتباری به 2 میلیارد ریال این تسهیلات تقریبا 70 تا 80 درصد قیمت خودرو داخلی را پوشش می دهد. آخرین بخش تامین مالی شرکت خودرو ساز هم به این صورت است که شرکت با پیش فروش محصولات خود نوعی تامین مالی انجام داده است. بنابر این برای یک خودرو چندین نوبت تامین مالی صورت گرفته و لازم بود این روند اصلاح شود. این نیاز قبلا هم در بانک تجارت احساس شده بود ولی ابزار آن محیا نبود. در حال حاضر موضوع تامین مالی زنجیره تولید به شدت مورد توجه قرار گرفته است. اوایل امسال و اواخر سال گذشته نیز بانک تجارت انتشار اوراق گام را به عنوان یکی از ابزارهای تامین مالی زنجیره تولید تجربه کرد.
مشتریان بانک در حال حاضر در زمینه تامین مالی با چه مشکلاتی مواجه هستند و با اجرای طرح مذکور دغدغه های آنها در زمینه تامین مالی تا چه میزان برطرف خواهد شد؟
منابع بانکی محدود هستند و به همین دلیل بانکها نمی توانند مثلا در بخش خودرو به دفعات تامین مالی انجام دهند. هزینه تامین مالی نیز بر عهده تسهیلات گیرنده است یعنی بابت هر تسهیلاتی که دریافت می کند به بانک سود بپردازد. به همین دلیل قیمت تمام شده کالای نهایی به شدت افزایش می یابد. قیمت فعلی خودرو نیز به دلیل همین هزینه ها افزایش یافته و چنانچه واردات خودرو آزاد بود مصرف کننده به هیچ وجه تمایل به استفاده از خودرو با قیمت بالای کنونی و کیفیت پایین نداشت. در این زنجیره اگر هر کدام از این شرکتها به صورت جداگانه تامین مالی شوند منابع سیستم بانکی تکافوی این حجم از تسهیلات را نخواهد داشت و لذا تولید محدود می شود. محدود شدن تولید یعنی کم شدن عرضه و افزایش قیمت دوباره. اختلاف قیمت فعلی خودرو در بازار و کارخانه هم به دلیل عدم همخوانی عرضه و تقاضاست. در واقع می توان گفت تامین مالی زنجیره تولید هم به نفع بانکها و هم به نفع تولید کننده و مصرف کننده است.
معاونت اعتباری برای حضور فعال بانک تجارت در این طرح چه برنامه هایی را مد نظر دارد؟
با توجه به تاکید مدیر عامل محترم بانک بر راه اندازی سریع و دقیق scf در بانک تجارت، تاکنون جلسات مختلفی را برگزار و زنجیره های تولید فراوان و متنوعی را شناسایی کرده ایم و می توانیم فعالانه به آنها ورود کنیم. اخیرا سامانه ای با همکاری معاونت کسب و کار با هماهنگی شرکت ایران کیش طراحی شده و به صورت پایلوت در حوزه زنجیره تولید خودرو در حال استفاده است. این سامانه موقتی بوده و کارگروهی متشکل از کارشناسان اعتباری، سازمان، فناوری اطلاعات ، شرکت شایان تجارت، تاتا، حقوقی و بازرسی تشکیل شده تا در فرصتی محدود و کوتاه سامانه ای را راه اندازی کنند که نیاز بانک و مشتریان را به طور کلی مرتفع کند.
نقش مدیریت های مناطق و شعب بانک در سراسر کشور در تبیین و پیشبرد سیاست های اجرایی بانک در طرح تامین مالی زنجیره تولید را چگونه ارزیابی می کنید؟
اگرچه معاونت امور اعتباری متولی سیستم scf به شمار می رود ولی واقعیت این است که نیازمندی ها در ابتدا از طرف مشتری به شعبه و منطقه اعلام می شود و لازم است همکاری همه جانبه ای از طرف شعب و مناطق با این کارگروه صورت گیرد. اگر نیازها درست و به موقع به ما منعکس شود می توانیم آن را در سیستم لحاظ کنیم. به همین دلیل از شعب و مناطق درخواست داریم در وهله اول زنجیره های تولیدی که با آنها در ارتباط هستند را شناسایی کرده و نیازمندی های آنان را طی هماهنگی با بخش مالی این واحد ها اخذ کرده و به ما منعکس کنند. این امر باعث خواهد شد در نهایت سامانه کامل و جامعی طراحی و ارائه شود.
آیا بانک تجارت پیش از این تجاربی در زمینه تامین مالی زنجیره ای داشته است؟ توضیح دهید.
اجرای طرح اوراق گام توسط بانک تجربه موفقی به شمار می رود لیکن از عمق کافی برخوردار نبود. بحث تامین مالی زنجیره تولید را با استفاده از اوراق گام اجرایی کردیم. اوراق گام که منتشر شد در انتها به بازار سرمایه می رسید که این امر می توانست نقطه قوت و ضعف طرح باشد. نقطه قوت از این بابت که بازار پول و سرمایه را به نوعی با هم متصل می کرد ولی بدلیل کوتاه مدت بودن مورد استقبال قرار نگرفت. ظرفیت انتشار اوراق گام همچنان در بانک وجود دارد و ما اجازه داریم این اوراق را منتشر و در اختیار تولید کننده نهایی قرار بدهیم و تولید کننده هم حسب نیاز این اوراق را به واحد هایی که از آنها خرید می کند منتقل کند. این اوراق بی نام و در بازار پول قابل معامله و در بازار سرمایه به نقد تبدیل می شود. آن بخش که اوراق به بازار سرمایه می رفت اندکی زمان بر بود و به دلیل لزوم رعایت الزامات بازار سرمایه خیلی مورد استقبال قرار نگرفت. اوراق گام همچنان در صورت انجام اصلاحات برای طولانی کردن زمان سررسید اوراق برای تامین سرمایه ثابت به عنوان ابزاری مناسب قابلیت استفاده دارد.