رئیس سازمان بورس:
شفافیت، پایان توقف های طولانی، راه اندازی بازار گواهی ارزی و پرونده آکنتور
در گفت و گوی رو در رو و با ضرب آهنگی چالشی با رئیس سازمان بورس پروندههای مهم، جنجالی و حاشیهساز بازار سرمایه حلاجی شده است.
به گزارش شمانیوز به نقل از فارس،با بهاری شدن حال و هوای بازار سرمایه در فصل داغ مجامع و همزمان با ورود پول تازه به تالار شیشهای فرصتی فراهم شد تا در آستانه دو سالگی انتخاب شاپور محمدی به عنوان رییس سازمان بورس و اوراق بهادار ، از الف تا یای بازار سرمایه برای کمتر از نیم ساعت حلاجی شود. محمدی در این گفت و گو ضمن آسیبشناسی دلایل وقوع ناهنجاریها و یا پروندههایی همچون کنتور سازی یا داده گستر عصر نوین و سایپا ، از افزایش ضریب شفافیت در بازار سهام تمام قد دفاع کرده است. در مورد بازار گواهی صادراتی ارزی با توجه به اینکه پیش از این نیز راه اندازی بازارهایی همچون بورس ارز و یا بازار آتی ارز مطرح شده اما هیچ گاه به نتیجه نرسیده آیا در حال حاضر میتوان در مورد امکان انجام معاملات در بازاری به نام بازار گواهی ارز صادراتی امیدوار بود؟ نحوه مدیریت عرضه و تقاضا در بورس برای معاملات گواهی ارزی چطور خواهد بود؟ محمدی: بطور طبیعی بورس بر اساس مکانیزم عرضه و تقاضا و سازوکاری تعریف شده فعالیت میکند. بازار سرمایه برای عرضه و تقاضا از یک سیستم مچینگ برخوردار است که بطور طبیعی با تنظیم قواعدی از جمله دامنه
نوسان و یا اینکه بازیگران بازار چه کسانی میتوانند باشند بستر معاملات را فراهم میکند . بطور طبیعی در بازار گواهی صادراتی ارزی دستگاه ذی صلاح به سازمان بورس اعلام میکند که چه کسانی میتوانند گواهی ارزی را خریداری کنند یا به فروش برسانند.به عبارتی دستگاههایی که معین میکنند خرید و فروش ارز بر عهده چه کسی است. این موضوع فایدههایی دارد. اولاً از مردم را از حواشی و مسائل مربوط به هر گونه خرید و فروش ارز راحت کرده و کمک میکند در یک چارچوب شفاف ،اشخاصی که میتوانند ارز را خرید و فروش کنند از این طریق اقدام کنند. یعنی از اتاقهای در بسته و دفاتر مدیران عامل و تجار به سمت تابلوی شفاف بورس بیایند. محمدی: بله و فعلاً در فاز اول بنا بر این بوده که صادرکننده و وارد کننده در این بازار حضور داشته باشند. درباره این که گروههای دیگری را نیز میشود وارد این بازار کرد باید گفت بازار سرمایه ظرفیت این موضوع را دارد اما بطور مشخص سیاستهای ارزی بر عهده بانک مرکزی است. سیاستهای تجاری نیز بر عهده وزارت صنعت، معدن و تجارت قرار گرفته و این در حالی است که وزارت اقتصاد و سازمان بورس هر گونه همکاری برای شفافیت
بیشتر بازار سهام و ورود مردم با خیال آسوده تر در این بازار را با فراهم کردن بسترهای مورد نیاز انجام میدهد. در مورد قوانین و دستور العملهای حاکم بر این بازار نیز در بخشی از موارد قواعد بازار سرمایه که در قانون بازار اوراق بهادار وجود دارد از سوی شورای عالی بورس و سازمان بورس معین و تبیین میشود و بخش دیگری از قواعد نیز از سوی بانک مرکزی در حوزه ارزی معین میشود. در مورد امکان معاملات گواهی یا حوالههای ارزی آیا این موضوع پیش از این نیز در دستور کار شورای عالی بورس بوده یا بانک مرکزی و دولت مستقیماً تصمیم گرفتهاند؟ محمدی: این موضوع بیش از دو سال قبل در شورای عالی بورس بود و با حضور رییس کل بانک مرکزی تصویب شده بود. اما حوالهها و یا به تعبیری گواهیهای صادراتی به معنای تمام بازار ارز نیست و بخش محدودی از این بازار را در بر میگیرد. بطور طبیعی معاملات گواهی صادراتی ارزی هر چه که منصفانهتر و منطقیتر انجام شود، مقصود نظر تمام سیاست گذاران خواهد بود تا صادر کننده و وارد کننده بتوانند در این بازار وارد شوند. البته بطور طبیعی در مواقعی که سازمان بورس قواعدی را تنظیم میکند در راستای شفافیت
بیشتر و کمک به تعادل عرضه و تقاضا و انعطاف قیمتی است و امید میرود این موضوع یک سازوکار مناسب باشد. در سال گذشته شش میلیارد دلار برای واردات کالاهای مصرفی تخصیص یافت. کل ارزی که از این طریق قرار است به گروه سوم کالایی بر اساس سامانه نیما تخصیص یابد چقدر است؟ محمدی: الان برآوردی از کل رقم قابل تخصیص در این زمینه ندارم اما به نظر میآید همین حول و حوش یعنی شش میلیارد دلار از طریق بازار گواهی صادراتی ارز با توجه به اعلامی که در بخشنامه شده بتوان به گروه سوم اختصاص داد. کالاهای مصرفی را شامل میشود؟ محمدی: بله گفته میشود ارز حاصل از صادرات پسته و زعفران برای ورود به سامانه نیما مستثنی شدهاند.با توجه به تخصیص ارز صادر کنندگان پتروشیمی و فولاد به گروههای اول و دوم به این ترتیب ارزی برای تخصیص به گروه سوم باقی نخواهد ماند. محمدی: اینکه چه گروههایی از عرضه ارز خود در سامانه نیما مستثنی شدهاند را با نظر بانک مرکزی میتوانیم تنظیم کنیم بطوریکه بخشی از آن در سامانه نیما ثبت و ما به تفاوت آن در بورس قرار گیرد و یا میتواند همه آن ارز به عنوان گواهی ارزی در بورس
مورد معامله قرار گیرد. هر تصمیمی که بانک مرکزی بگیرد قابلیت اجرا خواهد داشت. اما آیا این میزان ارز کفاف نیاز گروه سوم کالایی را خواهد داد؟ محمدی: در این مورد باید با ناظران سیاستهای تجاری و ارزی صحبت کرد. بحث بازار سرمایه در این زمینه ایجاد بستر است. بحث این است که آیا این بستر میتواند به نیاز بازار پاسخ دهد؟ محمدی: ببینید به هر حال بودن چنین بازاری بهتر از نبودن آن است. چنین مکانیزمی را اگر ایجاد کنیم به هر حال یک امکان بیشتر برای شفافیت بیشتر و انتخاب بیشتر برای کسانی که میخواهند ارز خود را مبادله کنند،خواهد بود. سازمان بورس میتواند زیر ساخت ایجاد کند و میزان عرضه و تقاضا با سازوکارهای اقتصادی و سایر سیاستها تنظیم میشود. در مورد سازوکار معاملات و پرمیومی که قرار است بر اساس آن در بازار اوراق گواهی ارزی رقابت ایجاد شود چگونه است؟ قیمت گواهی ارزی بر روی تابلو معاملات در چه تلرانسی نوسان خواهد کرد؟ محمدی: متناسب با سیاستهای ارزی اگر ملاحظاتی را بانک مرکزی بر روی آن داشته باشد سازوکار بازار تنظیم خواهد شد. در مورد پرمیوم و دامنه نوسان نیز باید بدانید
همگی این موارد در بازار سرمایه قابل انعطاف است. از چه تاریخی و با چه حجمی این بازار راه اندازی خواهد شد؟ محمدی: در حال حاضر برای تهیه دستور العمل اجرایی آن با تعامل میان بانک مرکزی، سازمان توسعه تجارت و صمت جلسات روزانه داریم و به سرعت میتوانیم آنرا عملیاتی کنیم. بنابراین در سمت بازار سرمایه زیر ساختها آماده است. نزدیکترین احتمال برای راه اندازی این بازار چه زمانی است؟ محمدی: برای سازمان بورس ظرف یک هفته این موضوع عملیاتی است. اینکه نماد گواهی ارزی تعریف و یا کد معاملاتی صادر شود برای سازمان بورس به سرعت میسر خواهد بود. البته بخشی از اقدامها باید با هماهنگی دستگاهها انجام داد و تلاش میشود در کوتاهترین زمان ممکن انجام شود. دولت بطور حتم از بازار سرمایه انتظار کنترل قیمت را با این سازوکار بر روی تابلوی معاملات بورس خواهد داشت. با توجه به اینکه افزایش تقاضا برای ارز وجود دارد آیا سازمان بورس امکان مدیریت قیمت یا تقاضا را خواهد داشت؟ اگر دولت خواست قیمت را کنترل نماید چطور ؟ محمدی: قواعد این بازار شامل زمان شروع و خاتمه معاملات از قبل اعلام میشود .یعنی
ریز ساختارهای بازار بر اساس زمان شروع معاملات، زمان حراج اولیه یا آکشن، دامنه نوسان و اینکه چه کسانی در بازار و با چه حجمی مجاز هستند بیایند ، میتوانند معاملات و قیمتها را تغییر دهند. بطور طبیعی عرضه و تقاضا را باید سیستم تجارت کشور تنظیم کند. اینکه صمت به شخصی میگوید میتواند به میزان مشخصی از ارز وارد کننده باشد یا سقف و حجم خروج ارز به چه میزانی است از جمله این اقدامها است. پس سازمان بورس در مدیریت قیمت ورود نمیکند؟ محمدی: سازوکار سازمان بورس یک سازوکار انعطاف پذیر است. پس فقط نظارت خواهید داشت؟ محمدی: بله. به عنوان ناظر برای شفافیت بازار و عملکرد منصفانه آن عمل خواهیم کرد. البته دامنه نوسان در همه موارد بازار سرمایه همواره وجود دارد و ممکن است دامنه نوسانی ساختارمند و تحت نظارت داشته باشیم. اگر دولت بنایی برای مدیریت معاملات و تنظیم قیمتها داشته باشد آیا بر اساس مکانیزم خاصی خواهد بود؟ محمدی:همگی بر اساس مکانیزمهای بازار خواهد بود. حدود دو سال از حضور شما به عنوان سکاندار سازمان بورس سپری میشود. حضور جنابعالی در بازار سرمایه همراه با
بازار ملتهب و اعتراضهای پی در پی بود. از همان ابتدا اصلاح دستورالعمل نحوه انجام معاملات و حل توقف طولانی مدت نمادهای معاملاتی در دستور کار شما قرار گرفت. میزان موفقیت این اقدامها تا چه حد بوده است؟ محمدی: این یک مسئله تاریخی بود و در مقاطع مختلف نمادهای معاملاتی متعدد بعضاً در دورههای یک ساله و دو ساله و یا بیشتر متوقف میشدند. در مقاطعی 67 نماد از مجموع 560 نماد متوقف داشتیم. دلیل این موضوع وجود برخی دستورالعمل ها و بعضاً عدم رعایت اطلاعات بود. از 67 نماد متوقف در یک مقطع تاریخی که تقریباً بیشترین دوره بود به 20 و 15 و در نهایت 10 نماد معاملاتی متوقف رسیدیم. برخی از نمادهای متوقف باقیمانده نیز مسئله قضایی دارند و ارتباطی به بازار سرمایه ندارند. از این حیث میتوان گفت تعداد نمادهای متوقف طولانی مدت بازار سهام به کمتر از 10 نماد معاملاتی رسیده است. این موضوع بخاطر اصلاح دستور العمل ها و حاکمیت قواعدی بود که امروز با استانداردهای دنیا همخوانی دارند. گزارشهای تفسیری مدیریت که جایگزین پیش بینی سود هر سهم پس از کسر مالیات شده باعث میشود تا بازار از لنگر اندازی بر روی یک عدد خلاص شود.آن عدد هم
لزوماً درست نبود و خیلی وقتها مردم با آن عدد بطور خواسته یا ناخواسته فریب داده میشدند. جالب اینکه مثلثهای احتیاط وقتی که برای برخی نمادهای معاملاتی مشمول تعلیق گذاشته شد از همان ابتدا با واکنشهای جالبی از سوی ناشران و سهامداران مواجه میشد. این مثلثها باعث شد که در همان روزهای اول، اطلاعات بسیاری به بازار ارائه شود. این مثلث نشان میدهد میتوان با مردم صادقانه حرف زد و به آنهاگفته شود این شرکت اطلاعات شفافی ندارد و یا با احتیاط حرکت کنند. این نشانه به عنوان هشداری برای سهامدار است تا نوسان قیمت را دوباره رصد و از طرفی ناشر و هیات مدیره ها را مقید میکند که برای شفافیت بیشتر اقدام کنند. جالب اینکه بسیاری از ناشران بودند که عنوان می کردند حاضریم اطلاعات بدهیم اما مثلث احتیاطی سهم را حذف کنید . الان دوره توقف نماد معاملاتی با کاهش بسیاری روبرو است و این مسئله تاریخی برای همیشه حل شده همینطور شفافیت نیز در بازار افزایش یافته است. آیا ضریب مشخصی برای سنجش شفافیت در بازار وجود دارد ؟ محمدی:بله در این مورد صحبت خواهیم کرد. نکته ای در این بین وجود دارد و آن اینکه به توجه به ورود پول
تازه در بازار سهام و اقبال برای خرید سهام حتی سهام شرکتهای زیانده ، آیا وقتی دامنه نوسان در نماد سهمی که تا 20 درصد باید افزایش یابد و طبق مقررات جدید برای شفاف سازی متوقف شود به زیان بازار تمام نمیشود؟ جریان طبیعی بازار را با وقفه مواجه نمیکند؟ گاهی با باگهایی مثل اتفاق اخیر برای سهام "فایرا" که گفته شد سیستم معاملاتی به ازای 20 درصد نوسان دوباره صفر میشود مواجه هستیم که با وجود نوسان بیش از 50 درصدی قیمت سهام، اما پیامی برای توقف نماد به منظور برگزاری کنفرانس اطلاع رسانی ناشر مطابق با دستور العمل های جدید معاملاتی نمیدهد. محمدی: نباید این طور دید که اکنون مکانیزمی پیدا شده که هیچ نقصی در آن وجود ندارد . این سیستم نیازمند بهبود مستمر بوده اما بسیار بهتر از سیستمهای قبلی عمل میکند که نتیجه آنرا در توقف و بازگشایی نمادهای معاملاتی میبینیم. هیچ نمادی اغلب بیش از 10 روز متوقف نمیماند و از طرفی تعداد افشاء اطلاعات ناشر را نیز افزایش داده است. وقتی به سهامدار و سرمایه گذار با یک مثلث به عنوان نشانه عنوان میشود که لحظه ای تأمل و فکر کرده و با تحلیل بیشتری حرکت کند میتوان امیدوار بود که عمق
تحلیل در بازار نیز به تدریج افزایش یابد. این توقف کوتاه فقط برای یک تذکر یا هشدار است. مثل مجلس تذکر و تذهیب نفس میتوان برای بازار سرمایه نیز این تشبیه را داشت که سهامداران در مواجه با نوسانهای بیش از 20 درصدی قیمت سهام با تأمل بیشتری حرکت کنند. میزان عمق تحلیل نیز از این طریق در بازار افزایش یافته است چون وقتی به دفعات به سهامدار علامت داده میشود که روند معقول را تحلیل کنید به نوعی از هیجان و دلهره نیز جلوگیری میشود. اگر روزی همواره قیمت سهام با کاهش مداوم روبرو شود حتی کسانی که اعتقاد ندارند که قیمت این سهم پایین تر بیاید ممکن است با عجله و هیجان سهام خود را بفروشند اما این مکث کوتاه اجازه تحلیل بیشتر را به سهامدار میدهد. این موضوع کمک میکند از تصمیمات هیجانی جلوگیری شود و هم فرصت تحلیل بیشتر به سرمایه گذار میدهد و هم امکان اینکه در واقع به تحلیلگران بها داده میشود. الان اطلاعاتی که رسانهها به بازار سرمایه میدهند مفید است. تلاش بسیاری برای فرهنگ سازی و برای شفافیت شده اما باید تحلیلگر نیز در بازار سرمایه گزارشها و اطلاعات ناشر را بخواند و تحلیل کند. این تحلیل ممکن است در یک رسانه و یا شبکه
اجتماعی متعلق به یک رسانه منتشر شود که ایرادی هم ندارد چون مبتنی بر تحلیل است. آیا اگر فرصتی برای معامله گر وجود نداشته باشد ،تحلیل میتواند مورد استفاده مؤثر قرار گیرد؟ قدر مسلم خیر، چون وقتی فعالان بازار در شتاب و تعجیل باشند ،فرصتی برای خواندن اخبار درست رسانهها و تحلیل وجود نخواهد داشت. یکی از پر بازدیدترین خبرها در حوزه رسانه گزارشهای تحلیلی است. در حال حاضر پس از جستجو گر گوگل، سایت مدیریت فناوری بورس پر بازدیدترین سایت فضای اینترنت در ایران است. بنابراین با جامعه نخبهای مواجه هستیم که اینترنت را میشناسد و اخبار را بررسی و تحلیل میکند. شما استاد دانشگاه در حوزه مالی هستید. به نظر شما در فضای بازار سرمایه ایران چند نفر تحلیلگر به معنای واقعی کلمه وجود دارد؟ میخواهیم شما این فضا را نقد کنید چون بسیار فقیر است. محمدی: حرف دقیق و درستی است. در بازار سرمایه شاید تحلیل را نیز به درستی در بسیاری مواقع و در همه ارکان اعم از سرمایه گذاران ، نهاد ناظر و غیره مطالبه نکردهایم. الان بازیهای مالی، مسابقات هدفمند بورسی، جدول بورسی و یا طنزهای بورسی به هدف توسعه این موضوع درست شده و رسانهها
نیز کمک میکنند. تحلیل کلاسیک و آنچه که در دانشگاهها تدریس میشود اگر چه لازم و مفید است اما بخشی از کار است نه همه آن. اینکه شخص تحلیلگر آشنایی با قانون و مقررات بازار سرمایه داشته باشد لازم به سازوکار دیگری دارد.اینکه فرد با سیستم معاملات آنلاین و خرید و فروش آشنا باشد و کارگزار ومشاور سرمایه گذاری و تحلیلگر چه جایگاهی دارند و یا رسانهها چه جایگاهی دارند بطور طبیعی همه اینها را در بازار میبینیم. رسانهها هر چه به ساماندهی بیشتر کمک نمایند میتوان نظم بخشی و التزام بخشی بیشتری داشت. تحلیلگرانی داریم که تحلیل خود را منتشر و در معرض عموم نمیگذارند. در عین حال رسانههایی هستند که تحلیل میکنند اما مجوز تحلیلگری ندارند. در برخی کشورها به رسانهها مجوز تحلیل میدهند و آنها فقط در زمانهای معینی تحلیل خود را منتشر میکنند. در زمان بازار ممکن است هیچ تحلیلی ارائه ندهند اما تحلیل آنها بسیار مهم و اثر گذار است. بطور حتم باید به این سمت رفت و تحلیل صنعت ، شرکت و اقتصاد خرد و کلان باید توسعه یابد.در تحلیل بالا به پایین همواره از کلان به خرد و در نهایت به شرکت میرسیم. این قسمت باید بوسیله رسانهها به بازار
سرمایه کمک شود. در حال حاضر بخشی از این روند وجود دارد اما چون چارچوب مشخصی ندارد ممکن است بپرسید چند تحلیلگر داریم.اگر تحلیلگرها را شناسنامه دار کنیم و مجوز بدهیم آن زمان این امکان وجود خواهد داشت که چند تحلیلگر با چه رتبه ای وجود دارد و شاخص تحلیلگر خوب چیست. البته به کانون نهادهای سرمایه گذاری این اختیار داده شده که با راه اندازی سامانه تدان و تحلیل صنعت و رسانهها به تعمیق تحلیلگری کمک کنند و اگر پیشنهادی در این حوزه وجود دارد ارائه دهند. مثلاً سازمان بورس حاضر است با تقبل هزینه برای آشنایی خبرنگاران بورسی با قوانین و مقررات و آشنایی با سامانههای معاملاتی فرصت را فراهم کند. بطور حتم نظام تحلیلگری در ایران قابل رشد است. به نظر میرسد کانون نهادهای سرمایه گذاری باید از هیات مدیره خود آشنایی با بورس را آغاز کند چون برخی افراد در این هیات مدیره هستند که هنوز حتی کد معاملاتی هم ندارند. محمدی: من سه سال دبیر کل کانون نهادهای سرمایه گذاری بودم و کانون در زمانهایی به لحاظ ساختاری به گونه ای بوده که حق عضویتهای خود را به سختی دریافت میکرده است. هنوز اشکالی که وجود دارد اینکه عضویت در کانون
اجباری نیست ولی این نقص در حال برطرف شدن است و با تعاملی که بین هیات مدیره جدید کانون و سازمان داشتیم تلاش میشود کانون نهادهای سرمایه گذاری با توجه به تلاش دبیرکل کنونی این کانون در جایگاه مؤثر خود قرار گیرد. در قانون عضویت در کانون کارگزاران اجباری است اما در کانون نهادهای سرمایه گذاری عضویت اجباری نیست و بطور طبیعی تا حدی سازمان بورس میتواند کانون نهادهای سرمایه گذاری را ارضاء کند. بازار سرمایه با عموم مردم سرکار دارد و تقویت بازار به نفع همه است. حتماً مدیر و کارمند و خبرنگار این بازار باید متخصص و الفبای بازار سرمایه را بشناسند و این دانش به خانوادهها راه یابد. درمورد ناشران بورسی بزرگ از جمله سایپا و دادگاه اخیر آن، ماجرای پر حاشیه دستکاری صورتهای مالی در کنتورسازی،گزارشهای مبهم در ماشین سازی اراک، اتفاقهای ناگوار اخیر در آذراب و حاشیههای آن، موضوع پذیرش و تعدیل سنواتی سود ناشر داده گستر عصر نوین و دیگر موارد مشابه، چرا باید به لحاظ آسیب شناسی تعدد این اتفاقها افزایش یابد. بالاخره وظیفه سازمان بورس نظارت بر ناشران است اما چرا نباید از وقوع این اتفاقها پیشگیری کرد بجای اینکه بعد از به
وقوع پیوستن ، جلوی آنرا گرفت؟ محمدی: باید بر اساس آمار سخن گفت چون به نظر من این رویدادها در بازار سرمایه زیاد نبود. در مواقعی شاید مراجعه به سیستمهای قضایی کمتر اتفاق میافتاد اما پس از ورود من به سازمان بورس این روند را جدیتر گرفتیم. موضوع کنتورسازی در سال 94 رخ داد و من وقتی از 95/5/5 افتخار پیدا کردیم که در خدمت بازار سرمایه باشم بعد از گذشت یک ماه، ابهاماتی در مورد کنتور سازی مطرح شد. قدر مسلم اجازه دادن به اینکه معاملات ادامه پیدا کند و مردم درگیر شوند به صلاح نبود. سازمان بورس پیگیری قضایی را شروع کرد و دلیل سروصدا این بود که سازمان بورس به وظیفه خود عمل کرد والا سازمان بورس در حدی که بتواند کمک به حل و فصل آن نماید اقدام کرد. حتی با نقل و انتقال خارج از ساعت معاملات به عنوان حل بخشی از مشکلات سهامداران خرد این شرکت کمک کرد. بنابراین سازمان بورس در عین اینکه پیگیری قضایی را وظیفه قانونی خود میدانست اما در کنار آن کمک کرد کسانی که مشکل مالی شدید دارند بخشی از منابع خود را بدست آورند. این موضوع با تعامل با بازار سرمایه و بسیاری از نهادهای مالی انجام شد. سهامداران کنتورسازی نیز با صبوری به
این روند کمک کردند. در سیستم تعاملی نیز به عنوان شخصی که بتواند با طرفهای مختلف تعامل کند وارد شدهایم و یک بخش از این پرونده باقی مانده که پیگیری میکنیم. اگر تخلف در داخل سازمان و یا مدیریت میانی سازمان بورس بروز کند شما در برخورد آیا با کسی تعارف خواهید داشت ؟ محمدی: هیچ وقت و هیچ موردی . هر جا تخلفی باشد با آن تعارف نداریم.اما می دانیم هیات مدیره هر شرکتی مسئول انتشار گزارشهای مالی است. می دانیم که حسابرس جایگاه ویژه ای در صورتهای مالی و در رسیدگی و تطابق با استانداردها دارد. اگر سازمان بورس در مواردی به وظیفه قانونی خود عمل کرده نباید با اعتراض مواجه میشود. فرایند ماجرای صندوقهای فروشگاهی بخاطرشفافیت بازار و اینکه یک طرف ماجرا در بازار سرمایه بود بیرون زد و الا کسی شاید متوجه آن نمیشد. محمدی:دقیقاً. می خوام بگویم حتی در کشورهای دیگر و بازار سرمایههایی که قدمت آنها بیش از چند صد سال است نیز از این اتفاقها وجود داشته و در هزاران شرکت ممکن است یک یا دو مورد نیز پیش بیاید. این چند مورد در بین 300 شرکت بورسی که البته صرفاً به این مقطع از مدیریت بنده نیز اختصاص
ندارد چندان با اهمیت نیست. می دانیم که قیمت صدرا از چند تومان به کجا رسید و در چه دوره ای رخ داد. یا می دانیم قیمت سهام شرکتهای نساجی یا شرکتهای کاشی و سیمانی در مقطعی یعنی سالهای 78 شمسی یعنی حدود 15 سال قبل و حتی پیش از مدیریت آقای صالح آبادی خیلی خوب بود. و یا می دانیم شرکتهایی در بورس بودهاند که الان وجود ندارند. این تعداد را اگر نسبت به کل بگیرید میبینید بسیار کم تعداد هستند اما از بروز همین تعداد نیز باید جلوگیری کرد. در مورد "های وب" نیز ابهامهایی که سازمان بورس بارها پیگیری و در مهمل قانونی خود درخواست شفافیت بیشتر صرف نظر از بحثهای حاشیه ای کرده مطابق با عین مقررات بوده است. تکالیف هیات مدیره ، تکالیف حسابرس و تکالیف سازمان بورس برای شفاف سازی بطور واضح مشخص است. آنچه که برای سهامداران باید کمک کرد نیز وجود دارد. مدت زیادی از توقف نماد معاملاتیهای وب سپری میشود که البته شورای عالی بورس در این زمینه تصویب کرد با توافق سهامدار عمده امکان نقل و انتقال سهام در ساعت خارج از معاملات فراهم شود که البته به دلیل فراهم نبودن شرایط این موضوع تا این لحظه مسکوت مانده است.بازگشایی نماد اگر منوط به
اصلاح حسابها باشد قدر مسلم باید آنرا حسابرس تهیه کند. حسابرس اما از تعدیل سنواتی سود تا کنون سخنی نگفته و صورتهای مالی هیچ تغییری نداشته است. محمدی:حسابرس در خصوص اینکه نحوه گزارش گری مالی مطابق استانداردها میتواند باشد یا نه ملاک عمل سازمان بورس برای بازگشایی نماد معاملاتی "های وب" خواهد بود. حسابرس یا کارشناس رسمی دادگستری یا مشاور سرمایه گذاری ؟ چون در این موضوع هر سه شخصیت مذکور وجود داشتند. محمدی: حسابرس چون به عنوان معتمد بورس تعریف شده به نوعی سازمان بورس نیز از آنها خواستههایی دارد. کارشناسان دادگستری از سوی نهادی نظارت میشوند. حسابرسان نیز از سوی جامعه و سازمان حسابرسی نظارت میشوند. اما همین جامعه طی سه نوبت نامه نگاری با سازمان بورس با سه جواب متفاوت جواب خود را ارسال کرده . در جایی اعمال تعدیل سنواتی عنوان کرده و جایی دیگر آنرا نفی کرده است. محمدی:چون از این بابت ابهام وجود دارد باید صبر کرد تا این ابهام برطرف شود. البته باید تلاش کرد که مشکل سهامداران خرد نیز حل شود و هزینه این مسئله را سهامدار نباید بدهد. در اینجا تعامل سازمان بورس با
جامعه حسابداران بیشتر شده و تلاش میشود ارتباط بیشتری با حسابرس برقرار شود. آیا معتمد بودن حسابرس این ناشر لغو شده و دیگر حسابرس معتمد سازمان محسوب نمیشود؟ محمدی:در حال رسیدگی است. نکته مهم اینکه کارشناسان دادگستری را نیز با تعامل با قوه قضاییه در حال بررسی هستیم که آیا میتوان سازوکاری را تعریف کرد که کارشناس رسمی معتمد بورس نیز وجود داشته باشد. در بسیاری مواقع ممکن است این پرسش ایجاد شود که تفاوت معتمد و غیر معتمد بودن چیست. در حال حاضر چند شرکت در بازار سهام وجود دارند؟ محمدی:هم اکنون تعداد 585 شرکت در کل بازار سهام حضور دارند. به لحاظ تاریخی بطور متوسط طی سالهای مختلف فرض کنید 580 شرکت بورسی و فرابورسی در فواصل 10 ساله داشتهایم. این تعداد شرکت طی سال 4 نوبت صورت مالی میدهند که حسابرسان باید تأیید کنند. آیا همه صورتهای مالی ایراد داشته است؟باید از حق حسابرسان دفاع کرد. اگر دو یا 10 صورت مالی هم نقص داشته و نکاتی در آنها وجود دارد بر کل صورتهای مالی که طی 10 سال گذشته وجود داشته تقسیم کنیم عدد حاصل شده خیلی کوچک است. این عدد بسیار کوچک است اما به لحاظ
مارکت کپ شرکتهایی که دچار این نواقص در صورتهای مالی بودهاند ،اشکالهای رخ داده در بازار سهام قابل اغماض نیست. محمدی: اشکالی ندارد ولی ملی مس و فولاد مبارکه نیز مارکت کپ های بزرگی داشتهاند و صورتهای مالی آنها نیز در سطح قابل قبولی بوده است. حالا اینکه یک ایراد در سایپا دیدیم بطور مؤثر پیگیری کردهایم. اما کسی جلوی داستانهایی مثل ارزش منصفانه در این شرکت و قیمت سازی ها برای سهام آنرا نگرفت. محمدی:تا وقتی که کشف نشده نمیتوان موردی را پیگیری کرد. شفافیت تا اندازه بسیاری بهبود پیدا کرده و از 40 مورد عدم افشا یا تأخیر در افشاء به ماهانه دو یا سه مورد رسیده است. در ماههای اولیه و میانی 95 حداقل 30 یا 40 شرکت، اطلاعات خود را دیر هنگام به سازمان بورس ارائه دادهاند اما الان شرکتهایی که دیر هنگام اطلاعات را به بازار میدهند شاید سه یا 4 ناشر باشد. آیا مدیران مالی را نیز میتوانید در حیطه مسئولیتهای حاکم بر وظایف هیات مدیره ها بیاورید . محمدی: ما اخطار می دهیم چون قانون تجارت تاکید میکند مسئولیت بر عهده مدیرعامل و هیات مدیره شرکت است. مدیر مالی و
معاونتهای مالی، بودجههایی را در اختیار میگیرند که آن را به هر صورتی مصرف و در نهایت با تحمیل حسارت به شرکت بدون هیچ دغدغه ای از آن خارج میشوند و هیچ مسئولیتی هم ندارد. محمدی: بر حسب اتفاق در مورد اینکه در کارگزاریها ، معامله گر نیز علاوه بر هیات مدیره و مدیرعامل مسئولیت داشته باشد و همینطور در شرکتها نیز مدیران مالی مسئولیت قبول کنند الان اگر مدیران جریمه میشوند مدیران مالی نیز تذکر با اخطار داده میشود. پس قبول دارید که قانون تجارت نیاز به اصلاح دارد؟ محمدی:ببینید قانون تجارت از کلمه مدیران به معنای اعضای هیات مدیره و مدیر عامل یاد میکند که باید حیطه مسئولیتها در این زمینه در قانون اصلاح شود. الان شفافیت بهتر شده و تأخیر 30روزه در ارائه اطلاعات طی ماههای اخیر به کمتر از 5 روز رسیده و نشان میدهد پیگیری حقوقی و تخلفاتی که سازمان کرده باعث شده مدیران قاعده مند تر شوند.ما فقط تلاش نکردهایم که مدیران جریمه شوند بلکه پیشگیری نیز وجود دارد. الان سامانه پیامکی وجود دارد که به مدیران هشدار میدهد زمان موعد ارائه گزارش صورتهای مالی سه ماهه رسیده که طبق قانون تجارت وظیفه هیات
مدیره است اما سازمان بورس تلاش میکند با هدف شفافیت بیشتر آنرا انجام دهد. در بازار سرمایه امروز افشای اطلاعات شامل 12 نوبت گزارش تولید و فروش ماهانه شرکت و 4 نوبت صورتهای مالی افشا میشود . درمجموع 16 نوبت افشاء اطلاعات صورت میگیرد و در عین حال اطلاعات با اهمیت نیز افشا میشود. پس الان افشای اطلاعات در بازار سرمایه ایران در مقایسه با بورسهای منطقه متفاوت است. باید به تعداد 500 شرکت طی 10 سال اخیر که همواره در 4 نوبت سالانه اقدام به صورت مالی کردهاند تعداد 600 نهاد مالی و300 شرکت زیر مجموعه نهاد عمومی غیر دولتی در زمینه انتشار صورتهای مالی را نیز اضافه کرد . هر چه دقت در فضای افشای اطلاعات افزایش یابد حتماً باید برای آن چارچوب تعیین کرد. در حوزه نظارت بر ناشران بورسی و فرابورسی سازمان بورس در حال حاضر چند نیرو وجود دارد و بستر دانش و تجربه آنها در چه سطحی است؟ محمدی:در حال حاضر در مجموعه نظارت بر بورسها و ناظران نیازمند حدود 30 پرسنل جدید هستیم اما باید فرایند نظارتی سیستمی باشد چون تنها بخشی از این فرایند با نیروی انسانی حل میشود. دانش موجود در این حوزه اغلب شامل فوق لیسانس و دکترا
است و در رشتههای مدیریت مالی،اقتصاد،حسابداری و رشتههای مرتبط تجمیع میشود. سازمان بورس جزو تخصصیترین نهادهای نظارتی است که مدارک حدود 99 درصد پرسنل آن مرتبط با حوزه بازار سرمایه و سطح تحصیلات هم منطق با فوق لیسانس است. گاهی عنوان میشود که محدودیتها و سخت گیریها آنچنان زیاد است که ناشر علاقه مند است عطای حضور در بازار را به لقای آن ببخشد و خارج شود. حتی عنوان میشود که مثلاً هیات مدیره ای با عدم صلاحیت مادام العمر در شرکتهای سهامی عام مواجه شده است. آیا سازمان بورس دست و پای هیات مدیره ها را میبندد؟ محمدی: اینطور نیست. جلسات خصوصی همواره برای رفع دغدغههای ناشران برگزار و راهکارها بررسی میشود. چیزی به نام ممنوع المعامله تا آخر عمر وجود ندارد اما محدودیتهایی در انجام معاملات برای برخی کارگزاریهای متخلف داشتهایم و یا به موجب احکام دادگاه برخی موارد را پیگیری میکنیم اما بطور طبیعی محدودیتها موقت است.هر جا که رفتار شخص خاطی اصلاح شود، به جای مجازات صرف به اصلاح رفتار توجه میشود. و سخن آخر شما با مردم که این روزها از بورس و اوضاع آن زیاد می پرسند... محمدی:بالاخره
سود آوری شرکتهای معدنی و پتروشیمی مقداری افزایش داشته و بطور طبیعی این رشد در چارچوبهای بنیادی بازار باید تحلیل شود هر چند که برخی از قیمتها بیشتر و یا کمتر رشد کردهاند. منابع جدید نیز از دیگر بازارها به بورس آمده و بخشی از از حجم معاملات حاکی از ورود پول تازه دارد. از طرفی بحث ارزش جایگزینی شرکتها با توجه به برآوردهایی که کارشناسها دارند مد نظر سرمایه گذاران قرار گرفته که منطقی است و بازار سرمایه باید رشد معقولی متناسب با اقتصاد داشته باشد. توصیه من تنوع در سرمایه گذاری، استفاده از تحلیلهای بنیادی و عدم توجه به شایعات و سیگنال فروشی است. از طرفی سرمایه گذاری در صندوقها و واحدهای سرمایه گذاری آنها است. نکته آخر اینکه این را وظیفه همه فعالان بازار ، سازمان بورس،بورسها و همینطور خبرنگاران بازار سرمایه بدانیم که پیگیری لازم برای سودآوری شرکتها از طریق مشوقهای مالیاتی ، ارتقای بهره وری،بهبود تکنولوژی در شرکتهای بورسی افزایش یابد. آنچه که حرف آخر را در بازار سرمایه هر کشوری خواهد زد آن چیزی است که سود آوری را در داخل بنگاههای اقتصادی تغییر میدهد. این مهمترین نکته ای است که شاید در بلند مدت
بتواند بازار سرمایه ما را همیشه شاداب نگاه دارد. آقای شاپور محمدی آیا گزینه ریاست بانک مرکزی خواهد بود؟ محمدی:من حضور در بازار سرمایه را ترجیح میدهم.