رقیب روحانی کیست؟
آنها تلاش براییکدورهایکردن ریاستجمهوری روحانی را آغاز کردهاند. نشانههای زیادی برای آن وجود دارد، تا جایی که وقتی سخنگوی جامعه روحانیت مبارز از احتمال حمایت اصولگرایان از روحانی در سال ٩٦ سخن میگوید، رسانههای همسو سراغ دیگر اصولگرایان میروند تا تکذیبیه بگیرند و گفته مصباحیمقدم را اظهارنظر شخصی او تفسیر کنند.
این در حالی است که موقعیت اصولگرایان حتی در صورت حمایتنکردن از روحانی هم چندان چنگی به دل نمیزند. تحلیلگران اصولگرا امید چندانی به برد چهرههای موجود ندارند. بهویژه که چهرههای شاخص بارها بخت خود را آزمودهاند. به نظر میرسد که در میان گزینههای بدیل، احمدینژاد همچنان پیشتاز است و جریان اصولگرایی اگر به پیروزی میاندیشد، نیاز به احمدینژاد دوم دارد، البته از نوع اصلاحشده که فعلا موجود نیست. علیرضا زاکانی اصولگرا گفته است: «افراد مختلفی تلاش میکنند اما این را که چه کسی نامزد نهایی شود نمیتوان پیشبینی کرد». امیرمحبیان، تحلیلگر اصولگرا، هم چندی قبل با اشاره به اینکه اصولگرایان وضعیتشان در انتخابات آینده نامعلوم است، گفته بود: «کاندیداهایی که دارند افرادی هستند که خیلی از آنها حداقل یک دوره شکست را تجربه کردهاند. آیا این افراد میتوانند دوباره وارد صحنه شوند؟ هنوز در میان اصولگرایان نتوانستهایم چهرهای را پدید بیاوریم که مثل احمدینژاد بتواند با افکارعمومی ارتباط قوی برقرار کند». او گفته بود که اگر ترامپ در آمریکا برنده شود، همه دستاوردها و سرمایههای آقای روحانی از بین رفته و رقیبی که موضع انتقادی نسبت به او داشته، وضعیت بهتری پیدا میکند و برای همین ممکن است موقعیت احمدینژاد بهتر شود و اصولگرایان در یک شرایط پیشبینینشده قرار گیرند. ناصر ایمانی، دیگر تحلیلگر اصولگرا، هم تلویحا با اشاره به بحران «نامزد مقبول» درون این جریان، از این احتمال سخن گفته بود که «ممکن است بهعنوان مجموعه اصولگرایان در انتخابات سکوت اختیار کنند به این معنا که کاندیدایی نداشته باشند». مرور کردهایم ٢١ چهره اصولگرایی که احتمال نامزدی آنها در انتخابات آتی ریاستجمهوری میرود؛ افرادی که به قول محبیان برخیشان تجربه یک دوره شکست را داشتهاند. قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که شهرتش در این چندسال اخیر به ایران و منطقه محدود نمانده و از آن فراتر رفته تا جایی که چهرهاش، عکس روی جلد مجله نیوزویک شد. یک سایت حامی قاسم سلیمانی چندی قبل نوشته بود: «خبرهایی مبنیبر کاندیداتوری فرمانده سپاه قدس در دوره یازدهم انتخابات ریاستجمهوری انتشار یافته است. این خبر بیشتر از آنکه در رسانههای داخلی مورد توجه قرار گیرد، رسانههای غربی را به تکاپو انداخته است. غربیها بهخصوص آمریکاییها از هوش و ذکاوتش مستأصلند». از حجتالاسلاموالمسلمین مهدی طائب، فرمانده قرارگاه، سخنانی نقل شده بود مبنیبر نامزدشدن سردار سلیمانی در انتخابات ریاستجمهوری ۹۶ اما او بعدا تکذیب کرد و گفت: «بنده در هیچ سخنرانی رسمی و غیررسمیای چنین مطلبی نگفتهام و سایت بهار اهداف حزبی خود را مهمتر از مصالح انقلاب میداند و هر مطلبی را نقل میکند اگرچه حرام باشد». یک عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت هم چندی قبل گفته بود که سردار سلیمانی وارد رقابتهای انتخاباتی نمیشود. حسامالدین آشنا، مشاور فرهنگی رئیسجمهور هم چندی قبل در توییتی درباره سردار قاسم سلیمانی گفته بود: «بگذاریم حاجقاسم در قله اسطورهای دفاع از حریم و حرم بماند، نگذاریم او را چون محسن و باقر به کارزار کلید و گازانبر بکشانند». عزتالله ضرغامی، رئیس پیشین صداوسیما که این روزها مشغول اداره کانال تلگرامی خمیازه است، میتواند گزینه مناسبی باشد. اگرچه بعد از رفتنش از صداوسیما انتقادات تندوتیزی به نحوه عملکردش از درون مجموعه به او شد. سایت انتخاب چندی قبل در یک گمانهزنی نوشته بود در صورتی که احمدینژاد نتواند وارد گود رقابتهای انتخاباتی شود، بدیلی از سوی خود معرفی میکند. به تصور انتخاب، ضرغامی، رئیس سابق صداوسیما که از همپیمانان، همفکران و نزدیکان احمدینژاد در جمعیت ایثارگران بود، میتواند نقش این بدیل را بازی کند. غلامعلی حدادعادل، سرلیست اصولگرایان تهران در انتخابات مجلس گذشته که از ورود به مجلس دهم بازماند اما تا حدی توانسته بود نقش برزمینمانده زعیم جریان اصولگرایی را احیا کند، شاید دوباره نامزد ریاستجمهوری شود. او در انتخابات ریاستجمهوری ٩٢ هم نامزد شده بود و در کنار قالیباف و ولایتی سه عضو ائتلافی بود که قرار بود از میانشان یک نفر بماند و دو نفر دیگر کنار بروند. حداد بعد از برگزاری مناظرههای انتخاباتی آن سال گفت طبق قولی که دادم، کنار میروم و رفت. بسیاری تصورشان این بود که او از اول هم برای نماندن آمده بود. او این روزهای پسامجلس را در فرهنگستان زبان و مؤسسه سعدی میگذراند. مجتبی ثمره هاشمی را تا پیش از ظهور اسفندیار مشایی، چهره پشتپرده دولت اول احمدینژاد میدانستند. در دولت دوم به نظر میرسید که از این نقش و تأثیرگذاری کاسته شد و مشایی پیش افتاد. درحالحاضر هم ثمره هاشمی مسئول دفتر احمدینژاد در ولنجک است. او در دولت اول محمود احمدینژاد تا فروردین ۱۳۸۸ مشاور عالی او بود. او دوست دوران دانشجویی و از مهمترین دستیاران احمدینژاد است. وی در نخستین نشست «گفتمان انقلاب اسلامی» که احمدینژاد و جمعی از نزدیکانش راه انداختهاند، خطاب به کارگروه استانها گفته بود: «نقد سیاست خارجی دولت فعلی باید در دستور کار دائمی کارگروههای سیاست در استانها باشد». احمد توکلی، نماینده و رئیس سابق مرکز پژوهشهای مجلس، سخنگوی دولت شهید محمدعلی رجایی و وزیر کار و امور اجتماعی مستعفی کابینه اول میرحسین موسوی است که از ورود به مجلس دهم باز ماند. او در کارنامه خود سابقه نامزدی در دو انتخابات ریاستجمهوری را دارد. توکلی در انتخابات نهم ریاستجمهوری از کاندیداهای اولیه بود؛ اما به نفع قالیباف کنار رفت. حالا شاید یک گزینه دیگر اصولگرایان، برای انتخابات ریاستجمهوری آینده باشد. او را بهویژه بهخاطر انتقاداتش به هاشمی و خانوادهاش و چهره ضدفسادی که از خود ساخته، میشناسند. توکلی اما این روزها از بیماری جسمی رنج میبرد، همین مسئله شاید مانع حضور جدیاش برای انتخابات ریاستجمهوری شود. برادران دانشجو، سه نفر و هماستانی احمدینژادند. کامران، استاندار سابق تهران، رئیس سابق ستاد انتخابات وزارت کشور در سال٨٨ و وزیر سابق وزارت علوم تحقیقات و فناوری در دولت دهم معروفترینشان است. او هم از یاران احمدینژاد است و ماجرای دانشجویان ستارهدار و بورسیهها در دوران وزارت او رخ داد. هنگام گرفتن رأی اعتماد در شهریور٨٨، شبهاتی درباره مدرک تحصیلی او در مجلس مطرح شد. او به همراه جمعی از وزرای احمدینژاد در ماههای پیش از انتخابات مجلس، جمعی را تحت عنوان «گفتمان یکتا» راهاندازی کردند. آنها چندان طرفی از انتخابات مجلس نبستند و یکتا که با سروصدای فراوانی اعلامحضور کرده بود، ظاهرا فعلا به محاق رفته تا شاید در آستانه انتخابات ریاستجمهوری دوباره هویدا شود. کامران دو برادر دیگر هم دارد. خسرو و فرهاد. فرهاد بعد از تسخیر دانشگاه آزاد به وسیله دولت احمدینژاد، رئیس این دانشگاه شد. خسرو، عضو سابق شورای شهر تهران، هم اخیرا از دامغان برای مجلس دهم ثبتنام کرده بود که البته با اقبالی روبهرو نشد. محمدمهدی زاهدی، رئیس کمیسیون قبلی و فعلی کمیسیون آموزش مجلس، است که در دولت نخست احمدینژاد وزیر علوم بود. او هم یکی از اعضاي «یکتا»ست. او اهل کرمان است. در جلسه دفاع وزیران کابینه نخست احمدینژاد، بسیاری از نمایندگان همسو با دولت، ازجمله عمادالدین افروغ، نسبت به سابقه علمی او ابراز تردید کردند. مهمترین سابقه مورد بحث، انتخاب او از سوی مرکز بینالمللی زندگینامهها (کمبریج) بهعنوان نابغه ریاضی قرن بود. این در حالی بود که مرکز بینالمللی کمبریج، هیچ ارتباطی با دانشگاه کمبریج ندارد و ١٠ سال قبل، وزارت علوم و آموزش عالی ایران، در اطلاعیهای مؤسسه مذکور را بیاعتبار اعلام کرده بود. محسن رضایی، سه دوره نامزد انتخابات ریاستجمهوری شد یک دوره پیش از انتخابات انصراف داد؛ اما دو دوره دیگر شکست خورد. او که از سپاه به سیاست آمده بود بهتازگی دوباره به سپاه بازگشته؛ اما بعید نیست دوباره عزم برتنکردن رخت سیاست بکند. رضایی، اهل ائتلاف و اجماع نیست و مانند یک فرماندهای که دیگران باید زیر لوایش جمع شوند، در عرصه انتخابات حاضر میشود؛ اتفاقی که تاکنون نیفتاده است. رضایی، چندان اهل رسانه و جریانسازی نیست و معمولا نمیتوان از روی نشانههایی، آمدن یا نیامدنش را دریافت؛ اما با توجه به سابقه سه دوره شرکتش در انتخابات، آمدن او همیشه و همچنان محتمل است. محمدحسن ابوترابیفرد، نماینده پیشین مجلس که نامزد انتخابات مجلس دهم هم بود اما به همراه دیگر اصولگرایان تهران، از ورود به مجلس بازماند. ابوترابی یکی از اعضای ائتلاف پنجگانه (یکی از ائتلافهای اصولگرایان در انتخابات ریاستجمهوری ٩٢) ۱۳۹۲ بود که در جلسه ۱۹ اردیبهشت اعضای ائتلاف پنجگانه، در حضور آیتالله محمدرضا مهدویکنی، به عنوان نامزد نهایی ائتلاف پنجگانه انتخاب شد و در ۲۱ اردیبهشت برای کاندیداشدن در انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۹۲، نامنویسی کرد؛ اما بعد از نامزدی انصراف داد. اما بعید نیست او دوباره نامزد انتخابات شود. مصطفی پورمحمدی، وزیر کشور احمدینژاد و وزیر دادگستری دولت روحانی است. او یکی از همان وزرای غضبشده احمدینژاد بود که بعد از رفتن از دولت به سازمان بازرسی کل کشور، زاویههای تندی بین او و دولت سابق پیدا شد. پورمحمدی سابقه حضور در وزارت اطلاعات را هم در کارنامه خود دارد و در انتخابات ریاستجمهوری ٩٢ هم ثبتنام کرده بود. او یکی از اعضای ائتلاف٣+٢ جمعی از اصولگرایان بود که درنهایت به ابوترابیفرد رسیدند. او در سال ۱۳۹۴ برای انتخابات مجلس خبرگان از استان البرز کاندیدا شد که شورای نگهبان صلاحیت وی را تأیید نکرد. پرویز فتاح، دوست ٣٠ساله احمدینژاد و وزیر نیرو در دولت او، معاون بنیاد تعاون سپاه و رئیس فعلی کمیته امداد امام خمینی است. از او بهعنوان یکی از نامزدهای بالقوه اصولگرایان برای انتخابات ریاستجمهوری آینده نام میبرند. ورودش به کمیته امداد با اقدامات تبلیغی گسترده و عامهپسندی همراه بود، ازجمله استفاده از برخی بازیگران تلویزیونی در برخی برنامههای کمیته امداد یا فروش ساختمان هشتهکتاری سوهانک و انتقال به ساختمان پنجهزارمتری نیمهکاره خیابان آزادی. رئیس کمیته امداد امامخمینی(ره) در جریان بازدید خبرنگاران از ساختمان جدید این نهاد واقع در خیابان آزادی، گفت: من دیگر به سوهانک نرفته و نخواهم رفت و تمامی ملاقاتها با مسئولان کشوری، نمایندگان مجلس و... در این ساختمان انجام میشود. او ضمن تأیید نحوه ورودش به ساختمان جدید، پیشنهاد کرده بود ورود به ساختمانهای نیمهکاره به مدلی برای سایر نهادها و سازمانها بدل شود: «بدانند لازم نیست یک مدیر دو سال منتظر باشد تا ساختمان و محل جدیدشان آماده شده و بعد به آنجا بروند؛ زیرا اگر قرار باشد اقدامی صورت گیرد، میتوان با استفاده از چنین روشهایی کار را سریعتر پیش برد». فتاح گفته قرار است همه ساختمانهای سطح شهر هم تجمیع شده و همه در همان ساختمان آزادی مستقر شوند. او گفته بود که تمام مبالغ اضافه از فروش سوهانک به صندوق قرضالحسنه امداد رفته و صرف هزینههای جاری نخواهد شد. در انتخابات ٩٢ هم پیش از طرح نام لنکرانی و جلیلی، فتاح یکی از گزینههای حمایتشده از سوی جبهه پایداری و نزدیکان آنها بود. سال گذشته سایت مشرق تصویر پست اینستاگرام بهنوش بختیاری را در کنار پرویز فتاح منتشر کرده بود. بختیاری در این پست نوشته بود: «مهندس فتاح عزیز، رئیس جدید کمیته امداد، با نگرشهای خالص و انسانی قصد دارند فصل جدیدی را در این مجموعه که در سالیان گذشته کمی مردم از آن ناامید شده بودند، ایجاد کنند و عزم راسخی در کمک به نیازمندان دارند». علی نیکزاد، از نزدیکان احمدینژاد، که سابقه آشناییاش با او به دوران استانداری اردبیل میرسد، از نخستین حامیان احمدینژاد در سال ٨٤ بود که بعدا وزیر راه و مسکن و شهرسازی در دولت نهم و دهم و مدتی همزمان سرپرست وزارت ارتباطات شد. از معدود وزرایی بود که تا آخر معتمد احمدینژاد باقی ماند. از علی نیکزاد بهعنوان یکی از نامزدهای احتمالی حمایتشده از سوی دولت محمود احمدینژاد در انتخابات ریاستجمهوری ایران در سال ۱۳۹۲ نام برده میشد. در گردهمایی دولتی در استادیوم آزادی در ۲۹ فروردین ۱۳۹۲، علی نیکزاد، وزیر راه، مسکن و شهرسازی دولت دهم، حضور داشت؛ اما وی نامزد انتخابات ریاستجمهوری نشد. علی نیکزاد اکنون رئیس هیأتمدیره گروه توسعه ساختمان تدبیر است. این گروه با شش هلدینگ تخصصی و زیرمجموعههایشان، متعلق به ستاد اجرائی فرمان امام (ره) است و بازوی اقتصادی و درآمدزایی ستاد محسوب میشود. حیدر مصلحی، وزیر سابق اطلاعات دولت احمدینژاد و رئیس سازمان نشر آثار و ارزشهای مشارکت روحانیت در دفاع مقدس همان فردی است که ماجرای ١١ روز خانهنشینی احمدینژاد به رفتنوآمدن او گره خورد، شاید او هم گزینه دیگر اصولگرایان باشد. مصلحی از منتقدان سرسخت دولت فعلی و هاشمیرفسنجانی است. سیدمحمد حسینی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت دهم است که خانه سینما در دوران تصدی او بر وزارت ارشاد، توقیف شد. او در انتخابات مجلس ثبتنام کرد؛ اما چون در فهرست تهران ائتلاف اصولگرایان قرار نگرفت، گفت که در حمایت از فهرست ائتلاف، حوزه انتخابیه خود را به رفسنجان تغییر داد؛ اما رأی لازم را نیاورد. محمد حسینی هم یکی از اعضای گفتمان بهاصطلاح «یکتا» و از یاران درجهدوم احمدینژاد است. محمدباقر قالیباف، شهردار سه دوره تهران است که دو دوره سابقه نامزدی در انتخابات ریاستجمهوری دارد؛ ٨٤ و ٩٢. او سه سال قبل تلاش زیادی کرد تا از شهرداری به ریاستجمهوری برسد؛ همان مسیری که احمدینژاد رفت. از برخی پروژههای بزرگی که در تهران اجرا کرد و در افتتاحیه آن تا پیش از انتخابات تسریع کرد؛ مثل اتوبان دو طبقه صدر و اتوبان امام علی، تفاسیر تبلیغاتی میشد. قالیباف هرچند در خرداد ٩٢ نسبت به سال ٨٤ دو میلیون رأی بر سبد آرای خود افزود؛ اما نتوانست بر فاصله ٣٤درصدی آرایش با روحانی فائق آید. تعبیر «سرهنگ» که روحانی در مناظرههای انتخاباتی ٩٢ درباره قالیباف به کار برد و فاشسازی نیت او برای برخورد با دانشجویان در سالگرد کوی دانشگاه، ضربهای کاری بود که در ریزش آرای قالیباف تأثیر زیادی داشت؛ اگرچه هنوز تحرک خاصی که نمود انتخاباتی داشته باشد، از قالیباف دیده نشده؛ اما یکی از نمایندگان مجلس چندی قبل گفته بود این شیوه قالیباف است که تا نزدیک انتخابات کمرنگ حرکت خواهد کرد. سعید جلیلی، رقیب انتخاباتی حسن روحانی و نقطه مقابل سیاست خارجی و هستهای او در سال ٩٢، بعید نیست که دوباره رقیب روحانی شود. برخلاف دو سال نخست ریاستجمهوری روحانی که خبر چندانی از جلیلی نبود، او در این یک سال اخیر، بهویژه بعد از برجام بر حضور خود در عرصه عمومی و فضای رسانهای، بهویژه با رویکرد نقد برجام افزوده است. او گفته است اگر جای روحانی بود، برجام را امضا نمیکرد. بهروز نعمتی، عضو فراکسیون رهروان ولایت مجلس گذشته که در طیف مقابل جبهه پایداری (از حامیان جلیلی) قرار میگیرد، دراینباره گفته است: «بعید میدانم اقبالی به آقای جلیلی در عرصه سیاست باشد و قطعا پیروز انتخابات بعد برخلاف حواشی موجود خود آقای روحانی است. خیلیها و ازجمله آقای جلیلی تحرکاتشان را در عرصه سیاست شروع کردهاند و حتما برنامههایی در این راستا دارند. انتخابات ٩٦ مطرح است و آقایان احتمالا به صورت جدی قصد حضور در این انتخابات را دارند. علاوه بر آقای جلیلی، احمدینژاد، محسن رضایی و قالیباف نیز خود را برای انتخابات ٩٦ برای رقابت با روحانی آماده میکنند». محمدرضا باهنر که بعد از چند دوره حضور در مجلس رخت نمایندگی را در آستانه مجلس دهم از تن در آورد، از نگاه برخی قابلیت نامزدی اصولگرایان برای انتخابات ریاستجمهوری آینده را دارد. او هم رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری بعد از مرحوم عسگراولادی است و هم رئیس جامعه اسلامی مهندسان. باهنر سالهاست از حزب فراگیر اصولگرایی حرف میزند؛ اما خودش هم اذعان دارد که به علت تکثر درون اصولگرایان شرایط راهاندازی چنین حزبی مهیا نیست. به نظر میرسد که باهنر برای خودش دعوی و داعیه رهبری جریان بیسرمانده اصولگرایی را دارد. حسین صفارهرندی، سردبیر پیشین کیهان و وزیر ارشاد دولت نهم بود که بعد از پیداشدن زاویههایی با احمدینژاد، به همراه تعدادی دیگر از وزرا در دولت دهم کنار گذاشته شد. مهر ۱۳۸۸، پس از پایان دوره وزارت، وی دوباره به سپاه بازگشت و بهعنوان مشاور فرمانده کل سپاه مشغول به کار شد. صفار هرندی از مخالفان سیاست خارجی حسن روحانی و برجام است و ازایننظر به جلیلی نزدیکتر است. بعد از رفتن ضرغامی از او بهعنوان یکی از گزینههای ریاست صداوسیما هم نام برده میشد. صفارهرندی از منتقدان دولت هاشمیرفسنجانی است و از این زاویه به احمدینژاد بسیار نزدیک است. او گفته است در دولت هاشمی به اسم سازندگی، عدالت قربانی شد.