اختصاصی
امریکا، کدخدا یا خان ظالم؟!
یکی از مشکلاتی که سیاسیون امریکا با جمهوری اسلامی دارند، «بحث حقوق بشر» است. امریکایی ها اعتقاد دارند که در ایران حقوق بشر نقض می شود و آنها هستند که وظیفه دارند مردم ایران را به حق واقعی خودشان برسانند.
دولت آمریکا که بارها اقدامات ضد حقوق بشر در کارنامه خود داشته و دارد در رسانه ها اعلام میکند که در ایران حقوق بشر رعایت نمی شود و ایران قوانین بین المللی حقوق بشر را نقض میکند! این در حالی است که این کشور، بارها برای رسیدن به اهدافش حقوق مردم ایران را نادیده گرفته و اهدافش همواره وسیله را توجیه کرده است. اینطور که آنها ادعا می کنند، یکی از مشکلاتی که سیاسیون امریکا با جمهوری اسلامی دارند، «بحث حقوق بشر» است. امریکایی ها اعتقاد دارند که در ایران حقوق بشر نقض می شود و آنها هستند که وظیفه دارند مردم ایران را به حق واقعی خودشان برسانند. در واقع امریکایی ها این مسوولیت را در خود می بینند که هر کجای دنیا حقوق بشر وجود نداشت، لشکرکشی کنند و با زور و جنگ و خونریزی، حقوق بشر را در آن کشور ایجاد نمایند. اینکه یک کشوری به فکر حقوق بشر در سراسر دنیا باشد، امر پسندیده ای است اما قصه از آنجا ناامید کننده و غصه دار می شود که امریکا خود یکی از بزرگترین ناقضان حقوق بشر در سراسر دنیا است و مقوله حقوق بشر را وسیله ای کرده است برای پیشبرد اهداف سیاسی - فرهنگی خود. امریکا در خصوص ایران چه در دوره قبل از انقلاب اسلامی که با رژیم پهلوی منافع مشترک داشت و چه بعد از انقلاب که به دشمن شماره یک جمهوری اسلامی تبدیل شد، بارها حقوق بشری را که از آن دم میزند، نقض کرده است. برای مثال در 28 مرداد سال 1332 کودتایی با طرح و حمایت مالی و اجرائی سازمان مخفی اطلاعات بریتانیا و آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا)، و با همراهی ارتش شاهنشاهی ایران، بر ضدّ دولت محمد مصدق به انجام رسید و در سال ۲۰۰۹ باراک اوباما نقش آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد را تأیید کرد و هرچند که قبل از اوباما، برخی دیگر از مسئولان دولت های قبل نیز این موضوع را تایید کرده بودند و با این حال هیچکدام از مسوولین این کشور تاکنون به عذرخواهی رسمی از مردم ایران، برای این کودتا، نپرداخته اند. از دیگر موارد پایمال کردن حقوق بشر ملت ایران به دست دولت امریکا می توان به تصویب قانون کاپیتولاسیون اشاره کرد. این قانون اجازه استفاده مستشاران امریکایی در ایران از مصونیتها و معافیتهایی را می داد که تنها شامل مصونیت های قضایی برای سفیران و ماموران کنسولی کشور های خارجی می شد. تصویب چنین قانونی مصداق بارز نقض حقوق بشر و خود برتر دانستن آمریکایی ها نسبت به مردم سایر کشورها بود که در آن سالها با مخالفت شدید امام خمینی (ره) روبرو شد. در دوران بعد از انقلاب اسلامی نیز دولت امریکا بارها حقوق ملت ایران را نقض کرد و اولین قدم آنها پناه دادن به سران رژیم پهلوی و در راس انها محمدرضا شاه بود که باعث کشته شدن بسیاری از مردم ایران گردیده بود و امریکا حاضر به تحویل وی به جمهوری اسلامی نشد. از دیگر اقداماتی که امریکا علیه مردم ایران انجام داد بلوکه کردن پول و اموال ایران و ایجاد تحریم های شدید بود با توجیه اینکه نمی خواهد به دشمن خود یعنی نظام جمهوری اسلامی کمکی کند و می خواست دولت را در تگنا قرار دهد. اما بسیار روشن است که تحریم کردن کالاهای ضروری نظیر دارو و دستگاه های پزشکی در اصل، مبارزه با مردم است نه مبارزه با نظام جمهوری اسلامی. برخی دیگر از اقدامات ضد حقوق بشری امریکا در قبال ایران می توان به حمایت از شورشهای ضد جمهوری اسلامی، قرار دادن ایران تحت فشارهای اقتصادی، تبدیل سفارت خانه به لانه جاسوسی، تجاوز به خاک ایران و عملیات پنهانی در طبس، حمله به هواپیمای مسافربری که تمامی ۲۹۰ سرنشین آن که شامل ۴۶ مسافر غیر ایرانی و ۶۶ کودک بود، جان باختند، اشاره کرد که گوشه ای از نقض حقوق بشر تنها در قبال کشور ایران است. این در حالی است که در دو سه سال اخیر امریکا بی شرمی را به اوج خود رساند و با ترور دانشمندان هسته ای سعی داشت موتور موفقیت های چشمگیر دانشمندان هسته ای را خاموش کند. اینها اندکی از اقدامات ضد حقوق بشر تنها در قبال ایران است و چندین برابر چنین اقداماتی را در قبال کشور های دیگر مانند سوریه، یمن و عراق و لبنان و ... انجام داده است. متاسفانه با وجود چنین قانون شکنی هایی از طرف امریکا باز هم عده ای در داخل کشور هستند که به شیطان بزرگ، خوشبین هستند و اینگونه تحلیل می کنند که رابطه با آمریکا موجبات پیشرفت ایران را فراهم می کند. عده ای دیگر به امریکا به دید کدخدا نگاه می کنند غافل از اینکه آمریکا بیشتر شبیه به خان های ظالم دوران طاغوت است تا کدخدا. چنانکه واژه کدخدا یک بار مثبتی دارد و در گذشته به کسی گفته می شد که مامور اداره ده یا روستا بود و از نظر مردم نیز شخص قابل اعتمادی بود. اما خان یک بار منفی دارد و در قدیم به ملاکین و اربابان که دارای موقعیت خاص قومی بودند، اطلاق میشده است و اکثرا ظالم و زورگو بودند. حال با شناختی که از ایالت متحده داریم بسیار اشتباه است که فکر کنیم امریکا در این دهکده جهانی نقش خان را دارد و در جهت اداره امور این دهکده تلاش می کند چرا که این کشور امور دهکده را در جهت رسیدن به اهداف خود جهت دهی می کند. این نکته را نیز باید دریافت که امریکا به دنبال حقوق بشر امریکایی است نه حقوق بشری که تمام مردم جهان انتظار دارند. «حقوق بشر امریکایی» هم چیزی نیست جز وسیله ای برای پیشبرد اهداف سیاسی خود و در واقع نادیده گرفتن حقوق ملت های دیگر.