در پس پرده نوین نفاق

چند روزی است نشست فرانسه با حضورمسئولان امنیتی عربستان پایان یافته و منافقین از پس پرده عزلت و بی پدری مجبورشدن این بار در دامن سعودی ها قرار بگیرند و از کیسه او ارتزاق کنند. حال که پرونده منافقین ابعادش افشاتر می شود می بینیم عده ای در داخل همراه با منافقین پرچم حمله به اصل نظام و امام راحل را دست گرفتند و این هم راهی تبدیل به تعارض با امام راحل شد و حالا می بینیم اصلاح طلبانی مثل تاج زاده که نامه مردودی از مردم را در سال ۸۸ دریافت کرد با موضع گیری نسبت به همراهی منافقین گفت باید نظام از سازمان منافقین معذرت بخواهد.در شرایطی تاج زاده این سخن رامطرح کرده که این سازمان بیش از ۱۲۰۰۰ زن و کودک و مرد ایرانی را با ترور به شهادت رسانده است.همراهی منافقین و بعضی از افراد در داخل موجب در نظر گرفتن تشکیل اتاق فکر براندازی نرم و سخت علیه ایران شود. به عبارت دیگر عربستان و امریکا با همکاری گروه های تروریستی و جریانات واداده داخلی به یک اتحاد راهبردی رسیدند تا بدین صورت هر راهبرد ممکن برای براندازی جمهوری اسلامی ایران را پیاده کنند.

به نظر میرسد در پس پرده منافقین یک اتحاد برای مشروعیت زدایی از جمهوری اسلامی ایران در جهان به وسیله عوامل رسانه ای غربی عربی ایجاد شده تا به هر روش ممکن چهره جمهوری اسلامی ایران را نامیمون نشان دهند. در این زمینه بدنه ای از داخل برای پیاده سازی این استراتژی مشغول به کار شد که با انتشار صورت اقای منتظری این پروژه وارد فاز جدید شده است. سوالی که مطرح است چرایی این سناریو و روشهای ممکن برای پیاده سازی است.

پس از حل مسئله هسته ای ایران ، غربی ها برای دروغ پردازی خود در جهان ومعرفی ایران به عنوان یک تهدید بین المللی بهانه ای نداشته باشند و برای همین مجبور هستند با دست زدن به مسائل حقوق بشری فعالیت جمهوری اسلامی ایران را مهار کنند. در این راهبرد می خواهند تحریم های مختلفی با عنوان تحریم های مهار کننده نظام با عناوین حقوق بشری وضع شود که بهترین روش ممکن برای جلوگیری از رشد ظرفیت های داخلی است.

جمع آوری گروه های معارض و اتاق فکر به صورت منسجم برای ایجاد جبهه معارضین نشان می دهد پروژه بی ثبات سازی منطقه ای نتوانست تهدیدی بر امنیت داخلی ایران باشد و حالا می خواهند با حمله به اسلامیت انقلاب اسلامی ، احکام الهی را نشانه بگیرند و برجامی جدید درعرصه حقوق بشری به وجود اورند. فرق این برجام در بتنیزاسیون قلب راکتور اراک نیست بلکه عقب نشینی از حدود الهی و پذیرفتن مفاهیمی چون همجنس بازی و بی بند و باری اروپایی است.انها می خواهند جمهوری اسلامی ایران باقی نماندو اگر هم نمیتوانند با ان برخوردی کنند از داخل نابود کنند و چیزی جز پوست برایش باقی نگذارند. در این پروژه جریان اصلاح طلب به ویژه گروه هایی که در دهه هفتاد به اسم جریان مدنی و فعالیت های اجتماعی مروج بی بندو باری فرهنگی بودند بیش از گذشته به صحنه خواهند آمد ونمایش خود را از ولنگاری فرهنگی نشان می دهند. این افراد با استفاده از گروه های اجتماعی و فعال کردن هنرمندان روشنفکر غرب زده مسیری را در جلوی چشم مردم ترسیم کنند که سرانجامش چیزی جز پذیرش ذلت و نابودی استقلال ارمغان ندارد. باید آماده بود تاجلوی این سناریو ایستاد و نگذاشت برجامی به مثابه حقوق بشر پذیرفته شود. در شرایط حاضر بهترین راه روشنگری و افشای مهایت همکاری منافقین وجریانات معارض برای براندازی نرم در داخل ایران است .