به گزارش شمانیوز: درباره فرجام برجام، جزييات رنگ و بوي تكرار به خود گرفتهاند. سناريوهاي متفاوت رخنمايي ميكنند و درحالي كه ايران و ٥ كشور همراه آن در برجام جز ايالات متحده در حالت واكنش به سر ميبرند، دونالد ترامپ، رييسجمهور امريكا ترجيح ميدهد بازي قايمباشك را با توافق هستهاي آن هم در نهمين ماه حضور خود در كاخسفيد پيش ببرد.
در سه هفته گذشته سناريوهايي كه احتمالا رييسجمهور امريكا در قبال توافق هستهاي برميگزيند، تنوع و تعدد بيشتري به خود گرفتهاند. برخي هنوز خوشبينانه تاكيد دارند كه سر و صداهاي تيم ترامپ تنها خيمهشببازي ديپلماتيك است و در نهايت هم تحريمهاي هستهاي ايران باز هم به دستور رييسجمهور معلق ميمانند و هم پايبندي ايران به توافق هستهاي براي سومين بار در دولت ترامپ تاييد خواهد شد.
عده ديگري تن به ترس از سخنان نيكي هيلي، نماينده امريكا در سازمان ملل دادهاند و اعتقاد دارند كه رييسجمهور امريكا اينبار نامه پايبندي ايران به توافق هستهاي را امضا نخواهد كرد و لذا توپ توافق در زمين كنگره قرار خواهد گرفت و اين نهاد قانونگذاري هم ٦٠ روز براي تصميمگيري در مورد از سرگيري اجراي تحريمهاي هستهاي ايران فرصت خواهد داشت. گروه سومي نيز هستند كه سناريوي مذاكره مجدد ميان ايران و امريكا درقالب مذاكرات ١+٥ را قويتر از دو سناريوي ديگر ميدانند.
تا به تحقق پيوستن هر كدام از اين سناريوها يك ماه ديگر زمان باقي است واينبار اين ماه اكتبر است كه به ماه سرنوشتساز براي توافق هستهاي در سومين سال حصول آن بدل شده است. سخنان تند و تيز نيكي هيلي با چاشني موضعگيريهاي گاه به گاه دونالد ترامپ در مورد توافق هستهاي همه را نگران كرده است. بازي كردن ترامپ با توافق هستهاي در اين مقطع زماني درست مانند راه رفتن روي لبه تيغ است.
ترامپ و برخي اعضاي تيم وي مانند هيلي ادعا ميكنند كه تهران به روح توافق هستهاي پايبند نبوده و در حال تبديل كردن اين مساله به پاشنهآشيل براي عدم تاييد پايبندي تهران به توافق هستهاي هستند. اما حقيقت روي زمين اجراي برجام چيز ديگري است چرا كه هيچ دليل منطقي براي چنين رويكردي از سوي امريكا وجود ندارد.
به جاي تهديد به تعامل با ايران رو كنيد
سايت آنتي وار در مطلبي در اين باره مينويسد: اعلام عدمپايبندي ايران به معناي كليد زدن بحران هستهاي ديگري در كنار بحران كره شمالي است. در حال حاضر دو واقعيت كاملا بنيادين پيش روي ما قرار دارند: توافق هستهاي در چارچوب منافع تمام كشورهايي است كه در حصول آن در نيمه جولاي سال ٢٠١٥ نقش داشتند و در اين گعده اتفاقا سهم منفعت امريكا بيش از ساير اعضا است. واقعيت دوم اين است كه ايران توافق هستهاي را نقض نكرده است. دونالد ترامپ توافق هستهاي را بدترين توافقي خوانده كه تاكنون به دست آمده است اما اين توافق يك الگو و مدل جهاني براي مديريت بحران و تنش است.
هرچند كه اين توافق ايران را براي هميشه از تكنولوژي هستهاي محروم نكرده اما حداقل اين اطمينان را ايجاد كرده كه ايران در ١٠ سال آينده نميتواند اقدام به توليد بمب اتم كند. (اين ادعا در حالي مطرح ميشود كه ايران بارها و بارها اعلام كرده كه به دنبال توليد، ذخيره و استفاده از بمب اتم نيست).
ترامپ براي اطمينان از كارآمدي فني و هستهاي برجام نيازي به تحقيق آنچناني ندارد و ميتواند به نامه ٢٩ دانشمند و كارشناس هستهاي يا ٣٦ ژنرال و دريادار بازنشسته امريكايي مراجعه كند كه همه آنها برجام را هم از حيث كنترل برنامه هستهاي ايران و هم از حيث ميزان نظارت بر آن بهترين توافق ممكن و در راستاي منافع واشنگتن ميدانند. در كنار همه اينها، آژانس بينالمللي انرژي اتمي نيز بارها و بارها در يك سال و ٩ ماه گذشته پايبندي ايران به توافق هستهاي را تاييد كرده است.
آزمايشهاي موشكي ايران از سال ٢٠١٥ و همچنين رابطه اين كشور با حزبالله لبنان هم اندك ارتباطي به مساله توافق هستهاي ندارد. دولت ترامپ به خوبي ميداند كه ايران به برجام پايبند بوده و برهمين اساس تاكنون دو بار اين پايبندي را تاييد هم كرده است. تيم امنيت ملي ترامپ شامل ركس تيلرسون، وزيرخارجه نيز مدافع تداوم توافق هستهاي هستند.
سخنان نيكي هيلي در مورد اينكه نبايد به مسائل فني توجه كرد نيز تنها تلاشي براي عبور از متن و بازي كردن در زمين رييسجمهور است تا به نوعي با تملق سياسي بتواند جاي ركس تيلرسون را به زودي اشغال كند. امريكا تاكنون حتي يك مورد تخلف فني ايران در يك مكان بازديد نشده يا اعلام نشده را پيدا نكرده و به آژانس بينالمللي انرژي اتمي هم گزارش نداده است. دولت ترامپ تنها به دنبال بهانهاي براي پاره كردن توافق است و شايد كه در مجلس سنا نيز وي از آراي كافي براي پيشبرد چنين سناريويي برخوردار باشد.
البته يك راه ديگر هم اين است كه وي عدم پايبندي ايران را اعلام كند اما همچنان با تعليق تحريمهاي هستهاي در برجام باقي بماند. هركدام از اين سناريوها كه رخ بدهد در حقيقت به معناي خروج امريكا از برجام است و ايران ميتواند در صورت توسل واشنگتن به هركدام از اين گزينهها غنيسازي اورانيوم با درصد بالا را آغاز كند و به صنعت آب سنگين براي توليد پلوتونيوم كافي هم روي آورد. در چنين شرايطي امريكا با دو بحران هستهاي روبه رو خواهد شد در حالي كه براي هيچ كدام از آنها ديپلماسي خاصي ندارد.
آنتي وار در پايان اين نوشتار مينويسد: دولت ترامپ به جاي ادامه تهديدها و تحريمها - سياستي كه در قبال كره شمالي جواب نداد - بايد به راههاي بهبود رابطه با ايران فكر كند. اين سياست ميتواند منجر به زمينه يابي براي همكاريهاي بيشتر ميان دو كشور شود. ايران در حال حاضر به سرمايهگذاري خارجي، به رسميت شناخته شدن نقش آن در معادلههاي خاورميانه نيازمند است و اين دو چيزي است كه اروپاييها، روسها و چينيها به آن توجه دارند.
در آرزوي يك توافق ديگر
«هنر مذاكره مجدد درباره توافق هستهاي با ايران؛ ايستادن در نقطهاي حدفاصل كشتن توافق و حفظ آن.» اين تيتر را خبرگزاري بلومبرگ براي تازهترين گزارش اختصاصي خود درمورد رويكرد ترامپ در برابر توافق هستهاي انتخاب كرده و نوشته است: از زماني كه دونالد ترامپ رياستجمهوري امريكا را به دست گرفت، متحدان ا روپايياش نگران بودند كه وي به وعده انتخاباتياش عمل و امريكا را از توافق هستهاي با ايران خارج كند اما مشاوران امنيت ملي ترامپ نظر ديگري دارند.
مقامات امريكايي مدعي شدند كه يك راهبرد جديد در خصوص توافق هستهاي تدوين شده كه منتظر تاييد رييسجمهور است. اين طرح به جاي نابود كردن توافق هستهاي، آن را تقويت ميكند. اين طرح به طور خلاصه شامل سه محور معافيت تحريمي، عدم تاييد پايبندي ايران و ترميم توافق است. دونالد ترامپ بايد روز ۱۴ سپتامبر (۲۳ شهريورماه) طبق توافق هستهاي تحريمهاي نفتي و بانكي عليه ايران را لغو كند. كنگره امريكا در سال ۲۰۱۵ قانوني را به تصويب رساند كه به موجب آن، رييسجمهور بايد هر ۱۲۰ روز يك بار درباره صدور معافيتهاي تحريمي عليه ايران تصميمگيري كند. ترامپ يك بار در ماه مه اين اجازه تعليق تحريمها را صادر كرد و انتظار ميرود كه بار ديگر نيز اين كار را انجام دهد.
بلومبرگ در بخشهايي از اين گزارش سه نقص عمده براي برجام از منظر امريكاييها در نظر گرفته و مينويسد: موقت بودن توافق هستهاي، منقضي شدن آن بين سالهاي ۲۰۲۵ تا ۲۰۳۰، عدم حل مسائل مربوط به برنامه موشكي ايران و ضعيف بودن بندهاي مربوط به بازرسي از سايتهاي نظامي ايران ايرادهايي است كه در تيم ترامپ گرفته ميشود.
دونالد ترامپ بايد تا ١٥ اكتبر نامه مربوط به پايبندي ايران به توافق هستهاي را در اختيار كنگره قرار دهد و اين در حالي است كه برخي مقامهاي امريكايي ادعا ميكنند كه وي قصد دارد اعلام كند كه ايران به دليل ادامه آزمايشهاي موشك بالستيك به توافق هستهاي پايبند نبوده است. در فاصله زماني صدور دستور براي معلق ماندن تحريمهاي هستهاي ايران و ارسال نامه تاييد پايبندي ايران به توافق هستهاي پنجره زماني است كه ترامپ بايد از آن استفاده كند.
آغاز برگزاري نشست مجمع عمومي سازمان ملل در هفته آينده در نيويورك ميتواند فرصتي باشد كه ترامپ از آن براي متقاعد كردن همتايان اروپايي خود شامل انگليس، فرانسه و آلمان براي حمايت از مذاكره مجدد بر سر توافق هستهاي استفاده كند. وي تا حدودي يك اهرم فشار براي اروپاييهايي كه از توافق هستهاي حمايت ميكنند، دارد. اروپاييهايي كه بانكها و شركتهايشان در بخش انرژي با ايران پس از لغو تحريمها قرارداد دارند يا در صف انعقاد قرارداد هستند.
اگر كنگره به وضع مجدد تحريمها عليه ايران راي دهد، سرمايهگذاران اروپايي بايد ميان تجارت با امريكا و تجارت با ايران يكي را انتخاب كنند. بلومبرگ در ادامه اين گزارش مينويسد: دونالد ترامپ، رييسجمهوري غيرقابل پيشبينياي است. اگر وي استراتژي تعيين شده از سوي تيم امنيت ملي خود را رد كند، نخستينبار نخواهد بود كه دست به چنين كاري زده است. وي براي تاييد سياست جديد امريكا در افغانستان سه ماه زمان خريد.
ترامپ در ماجراي توافق هستهاي به همان سياستي روي آورده كه در كتاب خود تحت عنوان هنر معامله به آن اشاره كرده بود. وي با تهديد خروج امريكا از توافق هستهاي براي خود يك قدرت يا ابزار نفوذ ايجاد كرده و اكنون بايد ديد كه آيا وي ميتواند اين ابزار را به وسيلهاي براي رسيدن به توافقي بهتر بدل كند؟
اروپا با امريكا همراه نميشود
جرارد آرود، سفير فرانسه در امريكا در واكنش به گزارش بلومبرگ كه در آن ادعا شده بود برخي كشورهاي اروپايي از مذاكره مجدد درباره برجام حمايت ميكنند با انتشار يك توييت نوشت: پاريس از هيچگونه مذاكره مجدد درباره برجام -كه بايد به همينگونه كه هست، اجرا شود- حمايت نميكند.
پس از اين توييت بود كه مارك دوبويتز از كارشناسان خلعسلاح با بازنشر دوباره مطلب سفير فرانسه نوشت كه ما ميدانيم اين موضع به معناي اين نيست كه فرانسه براي رفع نقصهاي برجام، به تكميل يا اضافه كردن انضمامهاي برجام« نه» بگويد. سفير فرانسه در امريكا پس از اين توييت دوبويتز دوباره توييت ديگري منتشر و در آن تاكيد كرد كه هيچ بازگشايي دوبارهاي در مورد برجام ممكن نيست. اين متن همانطور كه هست بايد اجرا شود.
اين توييت و اعلام موضع در حقيقت نشاندهنده سختترين بخش كار براي دونالد ترامپ در پيشبرد سياستهاي ضدايراني است. رسانه روسي اسپوتنيك در اين باره مينويسد: به نظر ميرسد كه دولت ترامپ به دنبال مذاكره مجدد درباره برجام است اما در اين مسير از حمايت ديگر اعضاي حاضر در برجام مانند چين، فرانسه، آلمان، روسيه و بريتانيا برخوردار نخواهد بود. يك استاد علوم سياسي دانشگاه امريكايي لبنان درباره استراتژي ترامپ درباره برجام كه از زبان نيكي هيلي شنيده شد، ميگويد: دولت ترامپ تلاش ميكند توافق را تحت الشعاع قرار دهد تا به نوعي ايران را به تن دادن به خواستههاي امريكا وادار كند.
شايد بتوان گفت كه امريكا در ازاي حفظ برجام از ايران در پروندههايي مانند يمن، عراق، سوريه و لبنان امتياز ميخواهد. اينكه آيا تلاشهاي ترامپ به راي كنگره منتهي خواهد شد يا خير در هالهاي از ابهام است. درشرايطي كه ترامپ وارد مرحله مذاكره مجدد درباره برجام شود از آنجا كه در تاييد اوليه برجام، كنگره حضور داشته باز هم هرتغيير يا اصلاحي بايد از كانال كنگره رد بشود و اينجاست كه دودستگي در كنگره برسر برجام ميان دموكراتها و جمهوريخواهان به چشم خواهد آمد. به نظر ميرسد كه اگر مساله مذاكره مجدد درباره برجام جدي شود، دموكراتها با اين مساله مخالفت كنند.
«نه» ظريف به مذاكره مجدد
مساله مذاكره مجدد درباره برجام يا تلاش براي اضافه كردن الحاقيههايي به آن در حالي از سوي برخي رسانههاي امريكايي و به شكل هدفمند دنبال ميشود كه محمدجواد ظريف، وزير امور خارجه كشورمان در مدت زمان اقامت يك هفتهاي خود در نيويورك در تيرماه در گفتوگو با رسانههاي متعدد امريكايي به صراحت احتمال تن دادن ايران به چنين سناريويي را رد كرده و گفته بود: برجام، يك توافقنامه چندجانبه است كه مورد تاييد شوراي امنيت سازمان ملل متحد قرار گرفت. اين توافقنامه يك توافقنامه دوجانبه نيست كه بتوان از آن خارج شد يا درباره آن مذاكره مجدد انجام داد.