فولاد شادگان؛
حرکت به سمت نسل نوینی از شرکت های فولادی
در بازار رقابتی امروز، صنعت فولاد هم از نیاز به برنامه ریزی راهبردی مستثنی نیست.
برنامه ریزی راهبردی، فرآیندی نظام مند مشتمل بر تعیین اهداف بلندمدت، تعیین منابع مورد نیاز برای دستیابی به این اهداف و تشریح مراحل دستیابی به آنها می باشد.
در زمینه صنعت فولاد، این فرآیند برای تضمین رشد، پایداری و سودآوری صنعت بسیار مهم است.
صنعت فولاد به عنوان یکی از اجزای حیاتی اقتصاد جهانی، نقش بسزایی در شکل دادن به زیرساخت ها و بخش های تولیدی ایفا می کند.
فولاد، یک صنعت پویاست که دائماً تحت تأثیر روندهای اقتصاد جهانی، پیشرفت های فناوری، سیاست های دولت و نگرانی های زیست محیطی است.
به این ترتیب، لازم است ذینفعان صنعت فولاد، درک روشنی از این عوامل داشته باشند و برای عبور از این چالشها و بهرهبرداری از فرصتهای به وجود آمده، یک برنامه راهبردی مدون طراحی کنند.
شرکت صنعت فولاد شادگان در راستای نیل به اهدافی همچون پیش بینی و پاسخ به تغییرات شرایط بازار با تجزیه و تحلیل روند آن و پیش بینی تقاضاهای آتی، افزایش کارایی عملیاتی، تقویت نوآوری و پیشرفت فناوری، تضمین پایداری زیست محیطی و قدرت رقابت پذیری، تدوین یک سند راهبردی را در دستور کار خود قرار داده است.
دکتر لشکر بلوکی، مشاور ارشد استراتژی این شرکت، این سند را یک نقشه راه برای حرکت فولاد شادگان در پیچ و خم بازارهای داخلی و جهانی، انطباق با شرایط متغیر و دستیابی به رشد پایدار می داند و تاکید می کند که با پذیرش برنامه ریزی راهبردی، این شرکت نقش کلیدی خود را در اقتصاد محلی و ملی برای نسل های آینده ، آغاز نموده است. مشروح گفتگوی این فعال عرصه برنامه ریزی در ادامه آمده است.
فولاد شادگان، شرکتی از نسل آینده
دکتر لشکر بلوکی" استقرار نظام مدریت راهبردی " را نام رسمی قراردادی معرفی کرد که در راستای تدوین استراتژی های فولاد شادگان در افق ۳ تا ۵ سال آینده منعقد شده و فولاد شادگان هم مانند دیگر شرکت های پیشرو در این مسیر قدم گذاشته و بنا دارد نقاط تمرکز خود را شناسایی و منابع محدود را برای رسیدن به این نقاط اختصاص دهد.
وی برنامه ریزی راهبردی در صنعت فولاد شادگان را یک حرکت حرفه ای برای تعیین اهداف، شناسایی فرصت ها و تشریح اقدامات لازم برای دستیابی به موفقیت بلندمدت دانست و اظهار داشت: برای این کار با تجزیه و تحلیل کامل وضعیت فعلی شرکت، به درک جامعی از شرکت رسیدیم که در اصل نتیجه مصاحبه های تخصصی با مدیران ارشد سازمان، ارزیابی شرکت های برند فولادی جهان و تحلیل آینده صنعت فولاد جهان بود.
در این پروزه از آخرین متدلوژی برنامه ریزی استراتژیک یعنی برنامه ریزی استراتژیک مساله محور استفاده کردیم، که به اولویتبندیِ ایده های راهبردی و تخصیص موثر منابع کمک می کند.
بر اساس یافته های حاصل از تجزیه و تحلیلها، ابتدا الزامات و سوالات استراتژیک شرکت مشخص شد .
برای سوالات استراتژیک کارگروه های پاسخیابی استراتژیک شکل داده شد. در نهایت بر اساس راهبردهای تعیین شده؛ اهداف مشخص، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، مرتبط و محدود به زمان را برای شرکت تعیین کردیم که با چشم انداز و بیانیه ماموریت همسو بوده و مسائل استراتژیک شناسایی شده را مورد توجه قرار می دادند.
در نهایت، مجموعه ای از اقدامات راهبردی را برای دستیابی به اهداف تعیین شده توسعه دادیم که هر کدام، به یک مساله راهبردی پاسخ می داد. در حال حاضر این سند شامل ماموریت، چشم انداز، ارزش ها و راهبردها می باشد. از واحدهای شرکت خواستیم که بر این مبنا، دو جدول اهداف و شاخص های راهبردی و اقدامات راهبردی را تدوین و جهت ارزیابی سالانه در انتهای سال ۱۴۰۳ ارائه نمایند.
چشم انداز و ماموریت، هر دو آینده نگر و کارآمد
وی مشارکت در توسعه صنعتی کشور از طریق توسعه محصولات فولادی برای توسعه جهانی پایدارتر را ماموریت فولاد شادگان دانست
در توسعه این سند راهبردی برای ابجاد نگاه بین المللی با بررسی موردی ۶ شرکت فولادی بین المللی، به یک دیدگاه رسیدیم. در این مسیر مدیران ارشد سازمان، بهترین منبع اطلاعات ما برای توسعهی این سند بودند و در نهایت ۵ راهبرد زیر نتیجه بررسیهای ما بود.
۱-توسعه صادرات و تولید برون سرزمینی
۲-تعالی عملیاتی مبتنی بر هوشمند سازی و فناوری های نوین
۳-تمرکز بر سبد محصولات منتخب فولادی
با ارزش افزوده بالا و جذاب
۴-توسعه فولاد سبز
۵-پایدارسازی کسب وکار
با تامین پایدار انرژی، مواد اولیه، سرمایه مالی و سرمایه انسانی
فولادشادگان، بالغ در هدایت راهبردی
دکتر امیر حسین صبور طینت، یکی از اعضای تیم مشاور در استقرار نظام مدیریت راهبردی شرکت فولاد شادگان، این شرکت را در بحث هدایت راهبردی" بالغ" توصیف کرد و گفت: به عنوان یک شرکت نتیجه محور(result-driven)، فولاد شادگان پارامترهای برنامه ریزی راهبردی را برای اطمینان از موفقیت خود اولویت بندی نموده است. با تمرکز بر شاخص های کلیدی عملکرد(KPI)، پیشرفت خود را اندازه گیری، زمینه های بهبود را شناسایی و منابع را به طور موثر تخصیص می دهد.
این رویکرد به فولاد شادگان اجازه می دهد تا تصمیمات مبتنی بر "داده" اتخاذ کند، چابک بماند و با تغییرات بازار سازگار شود. با پذیرش برنامه ریزی راهبردی، فرهنگ مسئولیت پذیری و رشد مستمر را تقویت کرده که در نهایت نتایج بهتری را برای ذینفعان خود به ارمغان می آورد.