نقدها را بود آیا که عیاری گیرند؟
محمدرضا ممتازواحد
به گزارش شما نیوز ، آروین صداقتکیش؛ (متولد ۲۴/۰۲/۱۳۵۳) از معدود منتقدان و نقدنویسان مطرح سالهای اخیر عرصه موسیقی است که نهتنها به نقد و نقدنویسی در رسانههای نوشتاری مبادرت کرده، بلکه درخصوص آموزش و تدریس نقد موسیقی هم اهتمام داشته است. اولین سوالی که در نوشتار حاضر مطرح است - که اتفاقاً در «درسگفتارهای نقد موسیقی» منتشر شده از صداقتکیش در فضای مجازی نیز مطرح شده - این است که «آیا نقد موسیقی میتواند آموزش داده شود؟» راقم این سطور بهیاد دارد که چند سال پیش حسین علیزاده؛ موزیسین و مدرس پیشکسوت و هومان اسعدی؛ موزیکولوگ و مدرس دانشگاه، کارگاهی را درخصوص «آموزش بداهه(=بدیهه)نوازی» ترتیب دادند و در آن ورکشاپ با دلایل و براهین فنی-نظری عنوان شد که در جهت بداههنوازی، غیر از آن و آنیّتِ «ذاتی» نوازنده تا حد زیادی مباحث «اکتسابی» نیز میتواند دخیل باشد. درخصوص نقد نیز غیر از خردمندی منتقدانه و شکورزی فیلسوفانه که بایستی در ذات منتقد باشد، مباحث اکتسابی نیز در جهت هدایت ذهنیت او به هر آن چیز که به موازین نقد و اصول نقدنویسی شناخته شده است، مؤثر خواهد بود.
آروین صداقتکیش در یکی از مقالاتش با عنوان «نقد موسیقی چیست؟ منتقد موسیقی کیست؟: نقد موسیقی بهزبان ساده» که در مجله هنر موسیقی شماره۱۶۱ بهچاپ رسید بهبرخی عبارات و جملات بهاشتباه مصطلح شده در جامعه موسیقی پرداخته از آن جمله که «اگر مرا نقد کنی ناراحت نمیشوم[!]» این رویکرد نوشتاری صداقتکیش در نوشتار دیگرش تحتعنوان «هر کسی که بالاتر نشست استخوانش سختتر خواهد شکست: ستایش؟» که بهتاریخ ۰۷/۱۱/۹۶ در وبسایت نویز(رسانهی مستقل مرور موسیقی) منتشر شده نیز قابل رؤیت است: «چرا چنین همگانی و همهجانبه طالب ستایش(حتی دروغین) شدهایم؟.... چرا از نهاد نقد بیشترین درخواست، درخواستِ پیدا و پنهان ستایش است نه حقیقت؟.... کسی از کسی نمیپرسد چرا از موسیقی من تعریف میکنی؟ و بههمین منوال کسی هم به کسی نمیگوید این ستایش درست نیست(منظور البته شکستهنفسی نیست) و باز چرا؟ چون در حال و هوای استبدادپرور، بیارزشترینِ چیزها حقیقت و مسئولیت است». صداقتکیش در نوشتار دیگرش در وبسایت نویز بهتاریخ ۱۶/۱۲/۹۶ تحتعنوان «لطفاً علمی نقد کنید!» - که البته این جمله نیز از دیگر مصطلحات غلط رایج در میان جامعه موسیقی است- در انتها متذکر میشود: «بههمین دلیل است که گاهی چند منتقد درباره یک چیز نتایج مختلفی میگیرند. این سرشت نقد هنری است. یعنی نقد همیشه تا حدی ذهنی میماند و این شاید حتی نقطه قوتش باشد» و همچنین دیگر عناوین مقالات صداقتکیش که اغلب در وبسایت نویز، رسانه مستقل مرور موسیقی منتشر شدهاند و همه و همه، گویای دغدغه وی بهمقوله نقد(بهطور اعم) و نقد موسیقی(بهطور اخص) است: «نظر من، نظر شما، نظر او»، «همه حق اظهارنظر دارند»، «آیا این نقد است؟ آیا این نقد نیست؟»، «از نقدهای روشن جزء کانِ زر چه آید؟: هدف نقد»، «گر تو بهتر میزنی بستان بزن: توانایی یا دانایی»، «عیب میجمله چو گفتی هنرش نیز بگو!: مسئلهی انصاف»، «دیکته نانوشته غلط ندارد»، «یا چنان نمای که هستی، یا چنان باش که مینمایی: ادعا» و.....
آروین صداقتکیش در نقدهای نوشتاریاش و همچنین در حوزه نوشتههایش درخصوص چند و چونِ نقدنویسی، چهار رکن اساسی «اهمیت موضوع نقد»، «اهداف نقد»، «فرضیات نقد» و «روش نقد (فن نقدنویسی)» را مورد توجه قرار داده است و بهحقیقت در چهار دهه اخیر، انگشتشماری چون محمدجمال سماواتی، محمدرضا فیاض، میرعلیرضا میرعلینقی، سیدابوالحسن مختاباد، آروین صداقتکیش، سجاد پورقناد و یکیدو منتقد دیگر در زمره منتقدان و چهرههای مطرح نقد موسیقی بعد از انقلاب هستند.
و نکته آخر اینکه بایستی توجه داشت که «نقد» و «انتقاد» در عین شباهتهای وجوه تسمیه آنان، بعضاً حائز تفاوت رویکردی است زیرا که نقد اساساً قضاوتی مثبت توأم با منفی اما ذهنیگرایانه(سوبژکتیوی-درونی) است و انتقاد، اغلب قضاوتی منفی اما عینیگرایانه(ابژکتیوی-برونی) است و این تمایزِ رویکردی، درخصوص «ناقد»، «نقاد» و «منتقد» نیز مصداق دارد.