بچه ها مراقب باشید
تغییر کاربری بورس به بنگاه معاملات ملکی برای برخی سهامداران خرد!
سرمایه گذاران و بازیگران تازه وارد و خرد بورس باید به این نکته دقت کنند که این بازار را با بازار معاملات ملکلی اشتباه نگیرند، چون به سرعت تغییر رنگ می دهد!
به گزارش شمانیوز؛ همین چند روز پیش بود که " یاسر فلاح" یکی از مدیران ارشد سازمان بورس اوراق بهادار در یک استوری اینستاگرامی نوشت : “سرمایه گذاری در بورس، منطق اقتصادی دارد و راه و چاه! آن چیزی که در بورس می خرید، واحد های مالکیت شرکت ها است. یعنی مالکیت یک شرکت را می خرید و یا از مالکیت یک شرکت خارج می شوید. مراقب باشید در این بازار طمع نکنید و عجول نباشید. در روزهای سبز، به رنگ قرمز هم فکر کنید!!!”
اما مسئله چیست!
در حالی ارزش بازار سهام هر روز در ایران بیشتر و ولع خریداران خرد و کلان برای خرید سهام بیشتر و بیشتر می شود. در طول این مدت بعضا شاهد افت شدید ارزش بورس های جهانی و افت شدید قیمت نفت هم بودیم.
اما، سبز پوش بودن بورس ایران در طی چند ماه گذشته در حالی رخ می دهد که ایران در لیست سیاه FATF قرار گرفته، نرخ بیکاری به دلیل مشکلات ناشی از کاهش تولید و تقاضا در بازارهای داخلی و افت قیمت و تقاضا در بازارهای بین المللی متاثر از پاندومی ویروس کرونای چینی هر روز بیشتر می شود. افت صادرات نفت به زیر 300 هزار بشکه در روز و کاهش قیمت نفت ایران به زیر 14 دلار را هم دست دولت را برای هر گونه توسعه و عملیات عمرانی بسته است.
یکی از دلایل رشد بازار سرمایه می تواند نرخ تورم باشد. بین کشورهای جهان و به خصوص کشور های همسایه که با نرخ تورم منفی یا در حد دو تا سه درصدی هستند و اقتصاد آن ها تحت تاثیر تحریم هم نیست، ایران کشوری است که کنترل نرخ تورم برای آن همیشه سخت بوده گرچه در سال هایی یک رقمی بوده اما به سرعت به محدوده 20 درصد و بالاتر از آن بازگشته است، نرخ دلار نیز مزید بر علت است، در این کشور تنها در طی سال های 1397 تا 1399 از 3700 تومان به 16000 تومان افزایش پیدا کرده و متناسب با ان شاهد افزایش 300 الی 400 درصدی قیمت ها در بازارهای زمین و مسکن، طلا، سکه، ارز، محصولات صنعتی، خودرو، اجاره بها، بنزین و غیرو هستیم. شاخص هایی که علی رغم رشد اقتصادی منفی و کوچک تر شدن اقتصاد ایران، حتی ارزش سهام شرکتهای تعطیل و نیمه تعطیل و زیانده را هم افزایش داده است و بسیاری از شرکتهایی که سالهای است ورشکسته هستند را به مدد تجدید ارزیابی دارایی ها از محل تورم وحشتناک و کاهش ارزش پول به طور افسارگسیخته، زنده نگه داشته است!
سال 99 هم با توجه به تحریم ها و افت قیمت نفت ایران از محدوده 50 دلار به زیر 20 دلار و کسری بودجه حد اقل 200 هزار میلیارد تومانی دولت که مطمئنا تورم واقعی بیشتری را نسبت به سال 98 در پی دارد، مستثنا از سالهای قبل نیست و این چیزی است که سرمایه گذاران و معامله گران در بازار بورس و البته شاگرد بقالی سر کوچه هم به خوبی از آن آگاهی دارند.
در روزهای داغ بازار، بازیگرانی تازه وارد و البته خرد به بورس هجوم آورده اند تا از سوددهی و نقدشوندگی افسانه ای بورس برخوردار شوند. نقدینگی ای که از مرز 2.5 میلیون میلیارد تومان گذشته است.
جوری شده که دیگر برای خریدار سهام اصلا مهم نیست که این کارخانه یا شرکت کار می کند، کار نمی کند، سود ده است، زیانده است، حساب هایش شفاف است نیست یا هر چه. مهم این است که به دلیل تورم و کاهش شیرین ارزش پول ملی و افزایش غیرقابل تصور، افسارگسیخته و مدیریت شده قیمت ارز در ایران، ارزش زمین، کارخانه و دستگاه ها و تجهیزات شرکت ها به سرعت در حال افزایش است و صد البته نقد شوندگی در این بازار بالاتر از بازار زمین و مسکن به نظر می رسد. هر وقت دوست داشتی می خری، هر وقت دوست داشته با صدها برابر افزایش قیمت می فروشی، به همین سادگی سریع و برخط!!!! نه رکود بازار زمین و مسکن را تجربه می کنی و نه دغدغه قاچاق اعلام شدن سکه و دلار را داری!
حال مشکل اصلی در این فرایند طلایی چیست که یاسر فلاح یکی از مدیران ارشد سازمان بورس اوراق بهادار در باره دقت بیشتر در معاملات هشدار می دهد. این بازار که اگر کور و کر هم باشی سود ده است!
پاسخ شاید این باشد که نمی شود اقتصاد جهان با یک رکود بزرگ تاریخی روبرو شود و تقاضای جهانی برای نفت بیش از 30 درصد کاهش یابد و کشورهایی مانند چین با مشکل فروش محصولات روبرو بشوند و صدها میلیون نفر در ایران و جهان بیکار بشوند و قیمتها به شکل باورنکردنی کاهش پیدا کنند و بورس های جهانی هر روز قرمز و قرمز تر بشوند اما شرکت های ایرانی مستثنی باشند!
آن چیزی که این روزها در بورس ایران معامله می شود حاصل افزایش تولید کالا و خدمات و صادرات نیست بلکه حاصل افزایش قیمت اموال و دارایی ها و البته کمی هم محصول به دلیل تورم و افزایش درامدهای ریالی تبدیل دلارهای صادراتی بعد از افزایش قیمت دلار در بازارهای داخلی است! مطمئنا یکجا به بن بست می خورد و متوقف می شود. این را در نظر باید داشت که هیچ بازاری توان رشد بیش از 80 درصدی در یک سال(1397) و رشد 180 درصدی در سال بعد(1398) و رشد 70 درصدی در یک ماه از سال(فروردین 1399) را ندارد و یک جایی بالاخره متوقف می شود و خود را با بقیه بازارها هماهنگ می کند.
حالا راه حل چیست؟
خیلی ساده؛ افزایش دانش شخصی و استفاده از شیوه های غیر مستقیم سرمایه گذاری در بورس. لازم نیست سرمایه گذاران همه چیز را خود تجربه کنند. بهتر است از ظرفیت مدیران باتجربه و با دانش شرکت های سبدگردان و صندوق های سرمایه گذاری استفاده نمایند. آن ها اصول علمی سرمایه گذاری را می دانند، پرتفویی از دارایی تشکیل می دهند و سعی می کنند خود را در برابر تلاطم ها پوشش دهند. چنانچه اصرار به معاملات مستقیم دارید نیز بهترین راه حل ارتقای سطح دانش فردی است.