رپورتاژ آگهی/
قسمت دوم سریال خوب بد جلف را چگونه زودتر از همه دانلود کنیم
اپیزود دوم از سریال کمدی جذاب و محبوب خوب بد جلف به مرحله پخش رسیده است. در این پست شیوه های دانلود قسمت دوم سریال خوب بد جلف رادیواکتیو را در کنار دانلود قسمت پنجم ملکه گدایان، قسمت هفتم سریال قورباغه و قسمت دوم سریال سیاوش را برای استفاده کاربران گرامی مهیا کرده ایم.
بنابر جدیدترین گزارش های سایت کول دانلود CoolDl.Net ، سریال خوب بد جلف رادیو اکتیو – Khub Bad Jelf که با پخش قسمت اول با استقبال شدید مخاطبین روبرو شد؛ همینک به قسمت دوم خود رسیده است. سریال کمدی و طنز خوب بد جلف به نویسندگی: مهراب قاسم خانی ، تهیه کنندگی: محسن چگینی و کارگردانی مشترک: پیمان قاسم خانی و محسن چگینی و با بازی آناهیتا درگاهی , امیر مهدی ژوله , پژمان جمشیدی , حامد کمیلی , سام درخشانی , گوهر خیراندیش , محمد بحرانی هر هفته در سایت کول دانلود در قالب 15 قسمت پخش می شود.
جهت دانلود قسمت دوم سریال خوب بد جلف رادیواکتیو و سایر قسمت های این سریال بر روی لینک زیر کلیک کنید:
لینک قانونی: دانلود سریال خوب بد جلف
.
در قسمت اول خوب بد جلف رادیواکتیو چه اتفاقاتی رخ داد؟
قسمت اول سریال خوب بد جلف رادیواکتیو از آن جایی که پیشتر قرار بود به صورت فیلم سینمایی و در قالب فیلم خوب بد جلف 3 ساخته شود و سپس تصمیم گرفته شد که به صورت سریال باشد، برای همین خاطر با یادآوری و آنچه در خوب بد جلف 2 ارتش سری گذشت همراه بود. سکانس نخست اپیزود 1 سریال خوب بد جلف در جایی آغاز می شود که مامورین امنیتی ایرانی در یک جلسه شور و مشورت هستند تا درباره مسایل مرتبط با کیک زرد هسته ای تصمیم گیری کنند و در همین راستا تدابیر امنیتی را اتخاذ کنند. سپس با تصاویری از ترامپ، رییس جمهوری پیشین امریکا روبرو هستیم که در حال مصاحبه با یک خبرنگار می باشد و وی درباره کیک زرد هسته ای دزدیده شده در خوب بد جلف 2 ارتش سری، دستوراتی را اتخاذ می کند تا هرچه زودتر کیک هسته ای را به امریکا بازگردانند. در ادامه شاهد اسارت و به نوعی گروگانگیری سام و پژمان هستیم که به وسیله افرادی تروریست (داعشی و طالبانی) در یک واگن به سمت چچن و داغستان مشایعت می شوند. در میان این دقایقی که در قطار و اسارت این دو می گذرد، اتفاقات طنز و خلاف عرفی که نمی توان آن ها را در حین یک گروگانگیری تصور کرد، رخ می دهد. سام و پژمان با فرد داعشی از در شوخی وارد می شوند ولی آن سرباز داعشی با ضربه مشت آن ها را مورد هدف قرار می دهد. این فرد داعشی که “آصف” نام دارد پیشنهاد رشوه سام و پژمان برای آزادی و رهاییشان را که از طریق کارت به کارت تا سقف 3 میلیون تومان (!!) بود را رد می کند و از واگن خارج می شود! بنابراین یکی دیگر از همکارانش را برای مراقبت و نگهبانی از آن ها مامور می کند. در واقع در سینمایی خوب بد جلف 2 که پژمان و سام در حال فیلمبرداری یک اثر اکشن بودند و به اشتباه توسط آن افراد به عنوان آدم های خلافکار شناخته می شوند و بنابراین تروریست ها آن ها را می ربایند. این افراد که از تروریست های چچن هستند گویا قطار را دزدیده اند و می خواهند این دو بازیگر سینمایی را از کشور خارج کنند. وقتی که پژمان، نام خودش را به فرد تروریست دوم می گوید، او به یاد بازی ایران و گرجستان می افتد و مشخصا در بازی که تیم ملی گرجستان با گلزنی پژمان جمشیدی، بازی را باخته بود. ولی این بازی یک مسابقه معمولی نبوده است!! چرا که این فرد خاطره بدی از این بازی دارد. پدر وی که یک گرجی و اهل قمار و شرط بندی بوده است از قضا همه دارایی اش را سر این بازی شرط بندی کرده بود و بنابراین برای فرار از دادن اموالش، گیر مافیای گرجستان می افتد و به طرزی فجیع کشته می شود. اندکی بعد مادرش نیز کشته می شود. خواهرش نیز به دلیل فقر ترک تحصیل و سپس تن فروشی می کند که این بار برادرش به زندگی وی خاتمه می دهد. به این ترتیب این فرد مقصر همه بدبیاری های زندگی اش را گل پژمان می داند و به قصد کشتن، ساتورش را از جیب بیرون می آورد. (ویدیو این سکانس که جالب ترین و بامزه ترین بخش این اپیزود بود را در انتهای این پست می توانید تماشا کنید) در ادامه به تهران باز می گردیم. جایی که تهیه کننده ارتش سری (با بازی گوهر خیراندیش) همچنان درگیر ساخت و اکران فیلمش است و از طرفی هم پیگیر نجات پژمان و سام است که در چنگال داعشی ها گیر افتاده اند. در سکانس های بعدی سام و پژمان تلاش هایی در جهت فرار از دست تروریست ها می کنند که در نهایت لو می روند و گرفتار می شوند. وقتی که این دو از واگن خارج می شوند با بقیه مسافران مواجه می شوند که همگی لباس و وسایل هواداران پرسپولیس را دارند، بنابراین پژمان خوشحال می شود که از مهلکه جان سالم به در برده است ولی همه این افراد، داعشی هایی بوده اند که در پوشش فن های باشگاه پرسپولیس و برای عادی سازی اوضاع وارد قطار شده اند! حامد کمیلی، مارال فرجاد و آناهیتا درگاهی نیز از تهران پیگیر وضعیت سام و پژمان هستند. از طریق موبایل یا شاید دوربینی که به لباسشان وصل بوده است، برای لحظاتی متوجه وضعیت این دو بازیگر می شوند که توسط داعشی ها به گروگان گرفته شدند ولی به دلیل ضعیف بودن سیگنال و اینترنت، ارتباط قطع می شود. ولی در نهایت متوجه این نکته می شوند که سام و پژمان در یک قطار به اسارت درآمده اند و جانشان در معرض تهدید قرار دارد. حال باید دید که در قسمت دوم خوب بد جلف چه اتفاقاتی رخ خواهد داد.
سریال قورباغه نیز با پخش شش قسمت موفقیت آمیز و بدست آوردن مخاطبین خود جایگاه خود را در این هفته ها تثبیت کرده است. در این هفته شاهد انتشار قسمت هفتم قورباغه خواهیم بود. قورباغه که یک اثر متقاوت شبکه نمایش خانگی و در ژانر معمایی جنایی با تهیه کنندگی: علی اسدزاده، نویسندگی و کارگردانی: هومن سیدی تولید شده است هر دوشنبه از سایت کول دانلود پخش می شود.
جهت دانلود قسمت هفتم 7 سریال قورباغه بر روی لینک زیر کلیک کنید:
دریافت لینک: دانلود سریال قورباغه
.
ملکه گدایان از آن دسته از سریال هایی بود که کم کم و با حوصله مخاطبین را درگیر خود کرده است و اینک با گذشت 5 هفته به نظر می رسد که هر بار هواداران خود را به گونه قابل توجهی افزایش می دهد. همینک باید شاهد پخش قسمت پنجم سریال ملکه گدایان باشیم.
جهت دانلود قسمت پنجم 5 سریال ملکه گدایان بر روی لینک زیر کلیک کنید:
دریافت لینک: دانلود سریال ملکه گدایان
و اما سریال سیاوش نیز که از 10 بهمن قسمت اول آن در سایت کول دانلود پخش شد همینک به بخش دوم خود رسیده است. سیاوش – Siavash به نویسندگی: پویا سعیدی، تهیه کننده: مهدی یاری و کارگردانی: سروش محمدزاده و با بازی امیر جعفری , ترلان پروانه , رضا کیانیان , مجید صالحی , میلاد کی مرام در 18 قسمت تولید شده است.
جهت دانلود قسمت دوم 2 سریال سیاوش بر روی لینک زیر کلیک کنید:
دریافت لینک: دانلود سریال سیاوش
در قسمت اول سیاوش چه خبر بود؟
سکانس های نخستین سریال با روایت یک روز از شخصیت اول داستان یعنی سیاوش (با بازی میلاد کی مرام ) آغاز می شود. سیاوش که یک کشتی گیر سطح نخست کشوری است و همینک در دوره سرنوشت سازی از زندگی ورزشی خود قرار دارد و باید تمرینات خود را برای مقدماتی المپیک از سر بگیرد دچار مشکلاتی در زندگی شخصی خود شده است. مربی سیاوش که به شدت بابت آینده وی نگران است ابراز می کند که تو تنها شانس ایران برای گرفتن سهمیه المپیک هستی و در مسابقات پیشین به خوبی حریفت را شکست داده ای و اگر در بازی های این دور نیز موفق باشی می توانی به المپیک راه پیدا کنی. سیاوش ولی تمرکزی برای تمرین و آماده سازی خود برای مسابقات ندارد. به این دلیل که چند مدتی است مرجان (نامزدش) از وی دور شده است و به دید او رفتارهای عجیبی دارد. سیاوش یکی از دوستانش را مامور مراقبت از خانه وی کرده است تا عبور و مرورهای مرجان را کنترل کند. در یکی از همین روزها به وی گزارش می دهند که مرحان با یک مرد دیگر و ماشینی گران قیمت وارد خانه شده است. برای همین است که سیاوش به خانه پدری مرجان می رود تا با او صحبت کند ولی او حاضر به ملاقات او نیست. در عوض ولی مادر مرجان به نزد سیاوش می آید و این گونه اظهار می کند که مرجان نظرش عوض شده است و حاضر به ازدواج با او نیست؛ چیزی که به هیچ وجه برای سیاوش قابل هضم و پذیرش نیست و خشمگین شدن وی را به دنبال دارد. کش و قوس ها و طفره رفتن مادر از پاسخ روشن به پرسش های سیاوش تا جایی ادامه پیدا می کند که سرانجام سیاوش از کوره در می رود و سخنان تندی را اظهار می کند. در همین حال فرد دیگری که به نظر می رسد برادر مرجان است نیز از راه می رسد. این دو بالاخره به سیاوش می گویند که مرجان دچار بیماری بسیار سختی شده است که برای درمانش نیاز به پیوند کبد دارد و آن هم تنها از طریق یکی از بستگان نزدیکش امکان پذیر است و همچنین مبالغ بالایی نیز برای این عمل نیاز است. سیاوش در ابتدا ابراز می کند که خودش را برای پیوند به دکتر معرفی می کند ولی سپس متوجه می شود که وی نمی تواند این کار را بکند ولی برای مسایل مالی مساعدت و قول حتمی می دهد که به آن ها کمک خواهد کرد. در این میان خانواده مرجان زیاد واکنش طبیعی ندارند و همچنان در برابر او مقاومت می کنند. به نظر می رسد داستان چیز دیگری است یا دست کم به مسایل مالی خلاصه نمی شود. از این جا به بعد سیاوش به هر نحوی که شده است به دنبال مهیا کردن پول و مخارج عمل مرجان می افتد ولی به هر راهی که دست می زند به نتیجه نمی رسد. کار تا جایی بالا می گیرد که تمرینات خود را نیز کنار گذاشته و بنابراین از دنیای حرفه ای ورزشکاری خود نیز فاصله می گیرد. وی به دیدار چند نفر از دوستانش می رود ولی همگی به او جواب رد می دهند و حاضر به کمک نیستند. در سکانس های دیگر سیاوش بالاخره به دیدار مرجان می رود. مرجان می پذیرد که با او بیرون برود. این دو در یک کافه نشسته اند که حال مرجان بد می شود و نوشیدنی که در حال آشامیدن آن بوده است را پس می زند. در این جا اولین نشانه های بیماری وی برای سیاوش محرز می شود و به این ترتیب زندگی این دو وارد فاز تازه ای می شود. سیاوش برای مهیا کردن پول دست بردار نیست و به هر دری می زند. او به نزد یکی از دوستان قدیمی پدرش (با بازی رضا کیانیان) می رود که ظاهرا در گذشته از او طلب داشته اند. آن فرد هم با خوشرویی وی را پذیرفته و چک سپید امضایی را به او می دهد. همه چیز تا این جا خوب پیش می رود. به نظر می رسد که سیاوش به خواسته خود رسیده است ولی در ادامه مشخص می شود که داستان به همین جا ختم نمی شود. آن فرد در قبال مبلغی که به سیاوش می دهد، خواسته ای دارد که برای سیاوش قابل هضم نیست. وی از سیاوش می خواهد که دخترش (مارال) که گویا گم شده یا از خانه فرار کرده است را بازگرداند و با او عقد کند. مشخص نیست که این فرد چرا چنین خواسته ای را از سیاوش دارد ولی شاید این طور بتوان نتیجه گیری کرد که سیاوش و مارال در گذشته عاشق هم بوده اند، در این مدت اخیر بین پدر و دختر اختلافاتی رخ داده است که مارال او را ترک کرده است و اکنون تنها راه بازگرداندن وی را در سیاوش جسنجو می کند. حال این که سیاوش قصد ازدواج با مرجان را دارد و از چنین خواسته خشمگین شده و محل را ترک می کند.