ستاره استقلال فاش کرد : به زور می خواستند پرسپولیسی ام کنند
خرید جدید باشگاه استقلال به خبرورزشی گفت: آرزوی هر فوتبالیستی است که در تیم ملی بازی کند و من هم در این ۵، ۶ سالی که در لیگ بازی کردم روند رو به روشدی داشتم و فکر میکنم کمی به من کملطفی شده است.
به گزارش شمانیوز به نقل از خبرورزشی : سیاوش یزدانی که با سر و صدای زیادی از سپاهان به استقلال پیوسته درباره حضورش در تمرینات استقلال و اتفاقات بازی سپاهان – پرسپولیس در لیگ هجدهم با خبرورزشی به گفتگو نشست که در ادامه میخوانید:
* در این مدت جو استقلال را چطور دیدهای؟
قبل از هر چیز باید بگویم من از یک تیم بزرگ به نام سپاهان به استقلال آمدم که تیمی پرافتخار است، برای همین با بازی برای تیمهای بزرگ آشنایی دارم و تلاشم این است که یک مهره خوب برای استقلال باشم. به استقلال نیامدهام که مهرهای معمولی باشم.
* گفتی در تیمهای بزرگ بازی کردهای و شاگرد امیر قلعهنویی بودی. کار با استراماچونی را چطور دیدی یا بهتر بگوییم چه پیشنهادی برای استراماچونی داری که با شرایط ایران زودتر هماهنگ شود؟
امیرخان مربی خیلی بزرگی است و دانش زیادی در سطح لیگ ایران دارد و خیلی خوشحالم که شاگرد ایشان بودم. آقای استراماچونی هم سابقه اش نشان میدهد که مربی بزرگی است ولی خب شرایط لیگ ایران شرایط خاصی است و باید با آن آشنایی پیدا کند تا با تیمهای مختلف رودررو شود. امیدوارم بتواند خیلی سریع خودش را با وضعیت لیگ ایران هماهنگ کند و در این راه میتواند از پیشکسوتان استقلال هم کمک بگیرد.
* حضور در تیم استقلال را هضم کردهای؟
طبیعتاً جابهجایی از یک تیم به تیم دیگر سخت است. مدتی طول میکشد که شرایط تیم جدید را درک کنید و من هم سعی دارم هر چه زودتر این شرایط برایم رخ بدهد و بتوانم با تمام وجودم در خدمت این تیم باشم.
* قبل از اینکه به استقلال بیایی عکسی از تو با لباس تیم پرسپولیس منتشر شد! داستان آن عکس چه بود؟
بله، زمانی که لیگ یک بازی میکردم و در سیاهجامگان توپ میزدم و سال خیلی خوبی هم داشتم، پیشنهادات متعددی از لیگ برتر برایم رسید و در نهایت تصمیم گرفتم به تیم پیکان بروم. البته با سیاهجامگان قرارداد داشتم و آنها هم میخواستند مرا بفروشند و روزی که میخواستم برای پیکانی شدن راهی این باشگاه شوم آقای عباسی مالک باشگاه سیاهجامگان به من تلفن کرد و گفت علی دایی از او خواسته من به تمرین پرسپولیس بروم.
* لابد سریع قبول کردی؟
نه! من به آقای عباسی گفتم جوانم و هنوز سن و سالم برای این کار کم است. فکر کنم ۲۱ یا ۲۲ سال بیشتر نداشتم و زیر ۲۳ سال محسوب میشدم؛ از این رو خواستم به همان پیکان بروم که آقای عباسی به من گفت نه! ما فقط تو را به پرسپولیس میفروشیم.
* پذیرفتی؟
در آن برهه آیندهام دست خودم نبود و بازیکن باشگاه بودم. به تمرین پرسپولیس رفتم و یک ماه هم آنجا تمرین کردم و فکر کنم در یک بازی دوستانه با پدیده که ۲ بر یک برنده شدیم یک گل هم برای پرسپولیس زدم.
* چه شد که در پرسپولیس نماندی؟
پس از حدود یک ماه و خردهای تصمیم گرفتم در آن تیم نمانم! چون ۵، ۶ مدافع خیلی خوب داشتند. محمدرضا خانزاده، نورمحمدی، اومانیا و محسن بنگر آنجا بودند و میگفتند سیدجلال حسینی هم میآید که فکر کنم آمد. در کل خیلی شرایط سخت بود. برای همین با آقای عباسی حرف زدم و گفتم با آن شرایط در پرسپولیس بازی به من نمیرسد که در نهایت مسئولان سیاهجامگان راضی شدند به پیکان بروم.
* الان پشیمان نیستی؟
نه، اتفاقاً از انتخابم خیلی راضی هستم و خیلی برایم خوب شد.
* فکر نمیکنی در آینده این موضوع برایت دردسرساز شود؟
نه! آن زمان من بازیکن سیاهجامگان بودم و آنها میخواستند به زور مرا به پرسپولیس بفروشند. من اختیاری از خودم نداشتم و این مسائل در فوتبال حرفهای حل و فصل شده است.
* در استقلال شماره چند را میپوشی؟
دوست دارم شماره ۹۹ را بپوشم البته دوست ندارم شمارهام خیلی در چشم باشد.
دوست دارم شماره ۹۹ را بپوشم البته دوست ندارم شمارهام خیلی در چشم باشد.
* حالا چرا عدد ۹۹؟
حس خوبی به این شماره دارم البته شماره برایم خیلی مهم نیست ولی در سپاهان هم همین شماره را میپوشیدم.
* استقلال در سالهای اخیر در خط دفاع تیم ملی نمایندگان زیادی داشته است. فکر میکنی تو هم بتوانی آمار مدافعان استقلالی تیم ملی را بالا ببری؟
صد درصد! آرزوی هر فوتبالیستی است که در تیم ملی بازی کند و من هم در این ۵، ۶ سالی که در لیگ بازی کردم روند رو به روشدی داشتم و فکر میکنم کمی به من کملطفی شده است. البته قصد اعتراض ندارم ولی میشد حداقل در چند اردوی تیم ملی دعوت میشدم. ناامید نیستم و مطمئنم با آمدن ویلموتس میتوانم به اردوی تیم ملی دعوت شوم و نماینده خوبی برای استقلال در تیم ملی باشم.
* چه فکری کردی که در پایان بازی جنجالی با پرسپولیس برای پرسپولیسیها خط و نشان کشیدی و گفتی به اصفهان نیایند؟
من قبلاً در کمیته انضباطی توضیحات لازم را در این باره دادهام. من آن روز بازیکن سپاهان بودم و تعصب تیمم را داشتم. وقتی دیدم هواداران تیمم به آن شکل کتک خوردند خیلی ناراحت شدم ولی از ته دلم میگویم از روی دلسوزی آن حرف را زده بودم.
* منظورت هواداران بودند یا بازیکنان پرسپولیس؟
دقیقاً منظورم هواداران بود. بازیکن درون زمین است و همه اتفاقات بین ما درون زمین است. شاید یک مقدار عصبانی بودم و کمی تند رفتم ولی خب به هواداران پرسپولیس بر خورد ولی اصلاً چیزی در دلم نبود و دوباره هم از آنها معذرتخواهی میکنم تا اگر کسی ناراحت شده بداند من قصد بدی نداشتم.
* ولی اینقدر رابطه بین طرفداران دو تیم بد بود که در بازی نیمهنهایی جام حذفی در اصفهان ماشینهای نمره تهران را آتش زدند؟
شاید کسی متوجه نشود که هواداران اصفهان چقدر با پرسپولیسیها مشکل دارند و من گفتم شاید با آن حرفی که زدم کمی از این اتفاق جلوگیری کنم و فکر هم میکنم تأثیر مثبت هم داشت و هواداران کمتری به اصفهان و نقش جهان آمدند.
* با کدام استقلالیها رفیق هستی؟
با بیشتر بچههای تیم دوست شدهام، اما من وقتی در سیاهجامگان بودم با روحا... باقری همتیمی و رفیق بودیم و کار دنیا اینطور شده که پس از ۶، ۷ سال دوباره ما را کنار هم قرار داد.
* حرف باقی ماندهای داری؟
از همه هواداران سپاهان تشکر میکنم که در این چند سال مرا حمایت کردند و البته من هم با تمام وجودم برایشان بازی کردم. از هواداران استقلال هم ممنونم که در همین مدت کم، لطف زیادی به من داشتند و امیدوارم بتوانم بهترین بازیام را برایشان انجام بدهم.