کدخبر: 946636

جنگ عارف و کرباسچی و مرگ سیاسیِ خاتمی

تعیین تکلیف اصلاحات، کنار گذاشتن تعارفات سیاسی و در کل آغاز اصلاح اصلاحات یک هفته پس از اولین استعفای اعلام شده در نهاد تصمیم ساز اصلاح طلبان یعنی شورای عالی سیاستگذاری، جدی تر از همیشه اردوگاه اصلاح طلبی را بهم ریخته و اظهارنظرهای بسیاری در پی داشته است.

به گزارش شمانیوز و به نقل از برترین ها: تعیین تکلیف اصلاحات، کنار گذاشتن تعارفات سیاسی و در کل آغاز اصلاح اصلاحات یک هفته پس از اولین استعفای اعلام شده در نهاد تصمیم ساز اصلاح طلبان یعنی شورای عالی سیاستگذاری، جدی تر از همیشه اردوگاه اصلاح طلبی را بهم ریخته و اظهارنظرهای بسیاری در پی داشته است.

کرباسچی در گفتگویی بار دیگر گلایه های سال گذشته خود را تکرار کرد و موضوع حمایت از کاندیدای اصولگرا در سال ۱۴۰۰ رد نکرد و این بار صریح تر از همیشه خواستار کنار گذاشتن تعارفات سیاسی میان اصلاح طلبان شد. دبیرکل کارگزاران در بخش هایی از مصاحبه خود که بیشتر تحلیل و جنجال را در پی داشت، گفته است: «با شخصیت‌های محترم سیاسی رودربایستی نداشته باشیم. مثلا اینکه آقای دکتر عارف یک وقتی نامزد ریاست جمهوری شدند و اصلاح طلبان به هر دلیلی دنبال آقای روحانی رفتند نباید باعث این شود که بخواهیم جبران کرده و بگوییم که او حتما رئیس شورای عالی باشد. کار سیاسی که رودربایستی ندارد. درباره بقیه بزرگان هم همینطور است. حتی دیگر کسانی که شاید برای ما کاریزما بوده و شخصیت مورد علاقه ما باشند. حالا آقای خاتمی یا هر کدام از رفقا.»

در همین رابطه و پس از گذشت چند روز از اظهارات جنجالی کرباسچی، محمد قوچانی از اعضای حزب گارگزاران در یادداشتی با عنوان «هدف از نقد مدیریت جبهه اصلاحات چیست؟ عبور از خاتمی یا دعوت از خاتمی؟» در سرمقاله‌ی روزنامه‌ی سازندگی نوشت:

* بدیهی است یاران دکتر عارف مطابق معمول با جاخالی دادن سعی می‌کنند تیر نقد به رئیس ایشان بخورد اما دیگر اصلاح‌طلبان که در نقد عارف از کارگزاران جلوتر هستند نباید فریب این تاکتیک را بخورند. در هر جای جهان رهبران احزاب شکست‌خورده در انتخابات اگر استعفا نمی‌دهند لااقل پاسخگو می‌شوند و سکوت پیشه نمی‌کنند. انتخابات برای احزاب اوج کنش سیاسی (نه الزاما اجتماعی) است. چگونه است که رهبران ائتلاف‌ها و احزاب سیاسی ایران با هیچ شکستی ناگزیر به استعفا یا حتی استیضاح نمی‌شوند؟ در شرایطی که انتخاباتی در کار نیست،

* آیا این شورا قرار است به ستاد انتخاباتی دکتر محمدرضا عارف در سال ۱۴۰۰ تبدیل شود؟ چرا ریاست محترم شورا در یک کنفرانس خبری یا گفت‌وگوی رسانه‌ای علت تحریم خاموش انتخابات مجلس را توضیح نمی‌دهد؟ چرا در تمام چهار سال که ریاست فراکسیون امید را برعهده گرفته‌اند برای افکار عمومی علت سکوت سیاسی خود را توضیح نمی‌دهند؟ چرا منطق ترکیب و ساختار شورای عالی سیاستگذاری را برای بدنه اجتماعی اصلاح‌طلبان تشریح نمی‌کنند؟

* نقش سیدمحمد خاتمی در این میان از همه مهم‌تر است: سیاستمداری محبوب که با دولت خویش برای اصلاحات آبرو خرید و گرچه دیر به فکر رهبری اصلاحات افتاد (که اگر در سال ۱۳۸۴ مانند سال ۱۳۹۲ عمل کرده بود اصلاحات در شرایط بهتری بود) اما با هدایت جبهه اصلاحات می‌تواند باقیات‌الصالحات عمر خویش (که دراز باد) را تکمیل کند. آقای خاتمی می‌تواند سرمایه شخصی خویش را به سرمایه‌ای ملی بدل کند و نه فقط اصلاح‌طلبان که حتی اصول‌گرایان را با انتخاب درست خود برای یک تفاهم ملی مدیون خویش سازد به شرط آنکه رهبر همه اصلاح‌طلبان باشد و نه فقط یک جریان از ایشان.

* محدود ساختن سیدمحمد خاتمی به محمدرضا عارف و حتی حزب اتحاد ملت جفا به سیدمحمد خاتمی است، همچنان که محدود ساختن اکبر هاشمی‌رفسنجانی به حزب کارگزاران سازندگی ایران… همه ما در انتظار تصمیم سیدمحمد خاتمی برای بازسازی تاریخی، گفتمانی، تشکیلاتی و راهبردی جبهه اصلاحات هستیم و همه‌ی کارگزاران (از جمله دبیرکل) در این هدف‌گذاری تردیدی ندارند حتی اگر دوستان و دشمنان نشانی غلط بدهند! این عبور از خاتمی نیست؛ دعوت از خاتمی است. دعوت از خاتمی به مدیریت جبهه اصلاحات نه واگذاری آن به چپ و راست اصلاحات. چریک‌هایی که می‌خواهند اصلاحات را به خیابان ببرند و بوروکرات‌هایی که می‌خواهند اصلاحات را در راهروهای قدرت حبس کنند.

از افراد حزب اتحاد ملت که خیلی هم با حزب کارگزان اختلافی ندارند . با عارف هم اختلاف نظر خاصی ندارند  و به نوعی بین این دو طیف سیاسی اصلاح طلب قرار گرفته‌اند اینگونه تحلیل می‌شود که موضع میانه‌روی درباره سید محمد خاتمی را بر عهده دارند که چند نمونه از مواضع چهره‌های این طیف سیاسی را می‌خوانید: 

مصطفی تاج زاده معاون سیاسی وزارت کشور دولت اصلاحات: حق آقای کرباسچی است که در انتخابات ۱۴۰۰ هم شرکت کند و حتی به تبلیغ آقای لاریجانی بپردازد، اما به اسم کارگزاران، و نه به نام اصلاح‌طلبان. باتوجه به رای‌ندادن بخشی از هم‌حزبی‌ها در انتخابات ۹۸، قانع‌کردن اعضا و هواداران به رای‌دادن و حمایت از نامزد نیابتی اولویت دارد.

آذر منصوری قائم مقام حزب اتحاد ملت و عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاحات: به نظرم مقدم بر ساز وکار اجماعی اصلاح طلبان این است که به این دو سؤال پاسخ داده شود که ۱: جایگاه نهادهای انتخابی در ساختار حقیقی وحقوقی قدرت چیست؟ ۲: چنانچه روند حذفی شورای نگهبان در انتخابات آینده ادامه داشته باشد آیا اصلاح طلبان همچنان می خواهند با تکیه بر حداقل ها سیاست ورزی کنند؟ به نظرم باید قبل از اینکه مجددا بخواهیم راجع به ساختار جبهه ای آینده اصلاح طلبان صحبت کنیم به این سوالات پاسخ داده شود.

اما عارفی‌ها نظر دیگری دارند و رسانه نزدیک به رئیس فراکسیون امید مجلس در این رابطه سکوت کرده است.

عبدالله ناصری: معتقدم همه احزاب اصلاح‌طلب و هر ائتلاف قدیم و جدید فقط با نگاه «راهبرد—تاکتیک» می تواند موفق شود. شکی نیست این رویکرد و این راهبرد-تاکتیک پرهزینه است وحتما بخشی از اعضای شعسا این آمادگی را ندارند. حتما باید طرحی دیگر در انداخت.

شهاب طباطبایی سخنگوی حزب ندای ایرانیان: اصل مسئله این است که موضوعیت شورای سیاست گذاری منتفی شده است و ادامه کار این شورای زمانی موضوعیت داشت که در انتخابات اخیر مجلس قادر به اجماع سازی در میان گروه های مختلف اصلاح طلب می شد اما پس از اعلام نظر شورای سیاست گذاری درباره عدم ارائه لیست، تعدادی از احزاب عضو این شورا مستقل و یا با ائتلاف اقدام به ارائه لیست انتخاباتی کردند و شورا نتوانست نقش انسجام بخشی خود را ایفا کند.

موضع انفعالی روزنامه آفتاب یزد درباره اظهارات کرباسچی

جواد امام از نزدیکان خاتمی هم در غیاب اظهانظر رئیس دولت اصلاحات درباره حرف های کرباسچی گفت: ما باید با محوریت احزاب دوباره جمع شویم و برای تقویت جبهه اصلاحات فکری کنیم. باید ضعف ها را برطرف کرده و از شخصیت های حقیقی که جایگاه ملی و شناخته شده ای دارند، دعوت کنیم.