بیوگرافی سوگل طهماسبی + تصاویر
سوگل طهماسبی متولد 25 بهمن 1364 در اصفهان بازیگر ایرانی تئاتر، سینما و تلویزیون است. در ادامه بیوگرافی او را می خوانیم.
سینما
۱۳۹۱ – چارسو (فرهاد نجفی)
۱۳۹۱ – بزرگ مرد کوچک (صادق دقیقی)
۱۳۹۰ – زندگی خصوصی آقا و خانم میم (سید روح الله حجازی)
۱۳۸۸ – دختران (قاسم جعفری)
۱۳۸۶ – پرچم های قلعه کاوه (محمد نوری زاد)
تله فیلم
۱۳۹۲ – سرزمین بارانی (جواد مزدآبادی)
۱۳۹۱ – عاشقی در وقت اضافه (صمد یاری)
۱۳۹۱ – نیمه شب (سیامک صرافت)
۱۳۹۱ – لباسی برای خدمت (هادی شریعتی)
۱۳۹۰ – دو خرمای نارس (سید مجید امامی)
۱۳۹۰ – این هفت نفر (سیامک صرافت)
۱۳۹۰ – گنجینۀ پنهان (جواد مزدآبادی)
۱۳۹۰ – کور گره (جمشید محمودی)
۱۳۹۰ – بوسۀ باد (حسین عامری)
۱۳۹۰ – برهوت (شهرام شاه حسینی)
۱۳۹۰ – گردنۀ خان (حسین تبریزی)
۱۳۹۰ – مردان نمکی (سامان سالور)
۱۳۸۹ – سکوت مطلق (جواد مزدآبادی)
۱۳۸۸ – رهایی از زمین (محمد قاسمی)
۱۳۸۸ – دم زری (غلام رضا رمضانی)
۱۳۸۸ – تنهایی رود (علیرضا رزازی فر)
۱۳۸٧ – قبل از غروب (محمد جواد کاسه ساز)
مجموعۀ تلویزیونی
۱۳۹۱ – ستارۀ حیات (جواد ارشاد)
۱۳۹۱ – بال های خیس (عباس رنجبر)
۱۳۹۰ – مهرآباد (سید فرید سجادی حسینی)
۱۳۹۰ – ساعت فراموشی (عباس رنجبر)
۱۳۸۹ – فاصله ها (حسین سهیلی زاده)
۱۳۸۸ – خانۀ بی پرنده (کاظم معصومی)
۱۳۸۷ – مثل هیچکس (عبدالحسین برزیده)
۱۳۸۳ – زائر سرای ممتاز (حمید بهمنی)
۱۳۸۳ – یوسف پیامبر(ع) (فرج الله سلحشور)
۱۳۸۱ – روزگار قریب (کیانوش عیاری)
گفتگو با سوگل طهماسبی
*کمی از سوگل طهماسبی بگو؟
سوگل طهماسبی در فصل سرد اما زیبای زمستان بدنیا آمده است(25 بهمن ماه 1364) در اهواز،فوق دیپلم گرافیک دارد و دانشجوی انصرافی رشته تدوین،سوگل سه تا خواهر و برادر دارد به نام های سحر،ساغر،سینا
*فکر می کنی مردم و یا شاید هم طرفدارای خاصت چه تصویر ذهنی از سوگل طهماسبی توی ذهنشون داشته باشند؟
یه دختر ساکت،مظلوم و معصوم،من خودم شیطنت های خاص خودم را دارم و اگه یه کمی شیطنت کنم و جنب و جوشم زیاد باشه همه این را می فهمند چون از من توقع همان نقش هایی را دارند که من بازی کردم،شاید این معصوم و مظلوم بودن درباره نقش هایم باشه اما خودِ واقعی سوگل هم شیطونه و هم جنب و جوش زیادی دارد.
*برای سوگل طهماسبی شده چه هزینه هایی را پرداخت کردی؟
همه چیز به هزینه های مالی ختم نمی شود،من برای رسیدن به حالا خیلی تلاش کردم،از خیلی از اتفاقات گذشتم و صبوری کردم،بازیگری از خودگذشتگی زیادی می خواهد،شاید بیشترین چیزی که من در این راه دادم این بوده که اگر قرار بود من از صد در صد زندگی ام لذت ببرم فقط شاید از 30 در صد آن لذت بردم،وقتی بازیگر می شوی یعنی همه چیز زندگی ات درگیر این کار می شود،شاید دلت می خواهد یک مهمانی بروی،عروسی فامیل،به دنیا آمدن کسی و یا حتی اگر کمی تلخ هم نگاه کنی در ختم کسی باشی اما گاهی شرایط کاری نمی گذارد و این یعنی همان هزینه دادن،همان از خودگذشتگی که نمی شود منکر آن شد،تحمل و دوری از خانواده!نمی دونم اسمش اگر هزینه است برای هر کسی که کارش و حرفه اش به سینما و هنر بازیگری ختم می شود گران است.(سکوت می کند)
این آرامش که تو چهره ت داری از کجا میاد؟
خب امیدوارم همینطور باشه که شما میگید و این موضوع باعث می شه من خیلی از صمیم قلب خوشحال بشم.
نمیدونم از کجا میاد ولی من خیلی شباهت به پدر خدا بیامرزم دارم و پدر من استاد مینیاتور بودند و بالطبع آدمی که مینیاتور کار می کنه باید یک صبر و حوصله خاصی داشته باشه.
میگن که من صبر و حوصله و خصوصیات اخلاقیم بسیار شبیه پدرمه و البته از کودکی تا الان کار کردن در حرفه بازیگری به من یاد داد که باید آدم صبوری باشم.
جنوبی ها هم خیلی مهربون هستند و آرامش دارند.
آره جنوبی ها خیلی خوب هستند. حالا نه که من بچه جنوبم این حرفو بزنم ولی خدا وکیلی جنوبی ها خیلی خوبن.
من کلا خیلی خوشحالم که بچه جنوب هستم. چرا که بعد از همه اتفاقاتی که پشت سر گذاشتند هنوز اون روحیه شادشون و دارند. بدون ادعا و هیچ چشم داشتی هنوز دارند در شرایط سخت زندگی می کنند. به نظر من این مردم خیلی ویژه هستند.
منبع : پرشین وی