کدخبر: 952756

بیوگرافی خواندنی لعیا زنگنه + عکس همسرش

لعیا زنگنه متولد سال 1344 در تهران از بازیگران سینما و تلویزیون است. او دارای مدرک کارشناسی تئاتر نیز می باشد. لعیا زنگنه را همگی از سریال ساختارشکنانه درپناه تو به یاد می آوریم و پس از آن با بازی در سریال های بسیار پرطرفدار هر روز بیشتر از قبل محبوب شد. ما در این مطلب با زندگی شخصی لعیا زنگنه بیشتر آشنا می شویم. از فرزند دختری که اورا از همه پنهان می کند تا مهاجرت از ایران!

لعیا زنگنه را همگی با دختر دانشجوی محجوبی می شناسیم که در سریال در پناه تو بازی می کرد . سریال ساختار شکنی که در آن سال ها اولین سریالی بود که به موضوعات جوانان می پرداخت. لعیا زنگنه متولد مرداد سال ۱۳۴۴ از تهران می باشد و یکی از اولین استارهای تلویزیون بعد از انقلاب بود. در این شماره از سبک زندگی افراد مشهور با زندگی لعیا زنگنه ، بازیگر به شدت محافظه کار سینما و تلویزیون بیشتر آشنا می شویم.

 

 

بیوگرافی لعیا زنگنه

لعیا زنگنه متولد ۱۴ مرداد ۱۳۴۴ در تهران، بازیگر است

فارغ التحصیل لیسانس ادبیات نمایشی از دانشگاه هنر تهران است، دوره دیده کلاس نقاشی هم هست متاهل بوده و بشدت عاشق فوتبال و تیم آرژانتین است

 

لعیا زنگنه در کودکی

 

از دانشگاه تا تلویزیون

با دعوت و اصرار جمشید بهمنی در زمان دانشجوی با بچه های تئاتر دانشگاه فعالیت خود را بصورت مبتدی آغاز کرد و رفته رفته در تئاتر با بازیگران مشهوری کار کرد

در یکی از بازی های تئاتر رضا ایرانمنش با تمجید از بازی او را به غلامرضا رمضانی و او نیز به حمید لبخنده کارگردان معرفی کرد و به این شکل برای سریال در پناه تو انتخاب شد.

 

اولین کار و شهرت

در سال ۱۳۷۴ سریال در پناه تو به کارگردانی حمید لبخنده از شبکه دو پخش شد، سریالی که بسیار پر بیننده شد و بازیگرانی چون لعیا زنگنه، پارسا پیروز فر، رامین پرچمی و مرحوم حسن جوهرچی را به شهرت رساند.

 

لعیا زنگنه در کنار علی نصیریان

 

زندگی در خارج از ایران

مدتی هم ایران نبودم بنابراین تعداد فیلم‌های سینمایی‌ ام محدود است

گزیده کار کردم برای پذیرفتن هر نقش ابتدا باید گروه را دوست داشته باشم، حتی اگر کار هم ضعیف باشد چنانچه ارتباط مناسبی با گروه برقرار کنم حاضرم در فیلم حضور یابم.

 

ازدواج لعیا زنگنه

لعیا زنگنه بشدت محافظه کار است و کمتر مصاحبه می کند، اما او ازدواج کرده و صاحب یک دختر می باشد که حاضر نیست عکس او منتشر شود

 

لعیا زنگنه در کنار همسرش

 

ورود به سینما

در سال ۷۵ در دوران اوج شهرت خود با فیلم راز مینا به کارگردانی عباس رافعی وارد سینما شد، اما بازی کوتاه او در فیلم مزاحم سیروس الوند در سال ۱۳۸۰ بهترین نقش آفرینی او در سینما تا به امروز بود

 

نمایشگاه نقاشی

خانوم زنگنه که در بین نقاشان و هنرمندان تجسمی صاحب نام است اولین بار در سال ۲۰۱۰ نمایشگاه خود را در تورنتو برپا کرد سپس در نمایشگاه پازل تهران موجب حیرت طرفداران خود شد.

 

عکس لعیا زنگنه

 

عشق شدید لعیا زنگنه فوتبال

عاشق فوتبالم نمی‌ توانید تصور کنید وقتی من فوتبال می‌ بینم چه ریختی‌ ام

اصلا یک آدم دیگر می‌ شوم شاید یکی از دلایلی که فوتبال را دوست دارم، همین است که کاملا زمان و مکان و همه‌ چیز از یادت می‌ رود.

 

مسیر بازیگری

استعداد هنری اش در سال ۷۱ با راهنمایی امین تارخ در کلاس های فن بیان به مسیر درست هدایت شد و مشاوره های محمدعلی کشاورز و ثریا قاسمی در فعالیت های تلویزیونی اش او را به جایگاه هنری برتری رساند.

 

لعیا زنگنه در پشت صحنه سریال پدر

 

مصاحبه با لعیا زنگنه

رشته‌ تحصیلی من ادبیات نمایشی بود و از بازیگری متنفر بودم. در دانشگاه دوستان سال‌بالایی، می‌گفتند بیا تئا‌تر کار کن ولی تصور اینکه روی صحنه بروم برایم باورکردنی نبود. فکر می‌کردم تمام دغدغه‌ من ادبیات نمایشی است. خلاصه اینکه هیچ‌کدام از سال‌بالایی‌هایی که آمدند زورشان به من نرسید؛ غیر از جمشید بهمنی که آمد و به من گفت تو فقط بیا بنشین کنار صحنه.

من هم رفتم و یک روز خودم را وسط صحنه دیدم… بی‌‌‌نهایت احساس عجیبی بود، اصلا یک دنیای دیگری بود… یادم هست پلاتوهای آنجا – یعنی دانشکده‌ سینما – تئا‌تر را تازه بازسازی کرده بودند و آنقدر حس غریبی بود که من می‌گفتم بچه‌ها کفش‌های‌مان را دربیاوریم برویم داخل… من ۳،۲ ماه بعد از ورودم به دانشگاه آنقدر شوکه شده بودم که می‌خواستم تغییر رشته بدهم. می‌خواستم بروم تدوین ولی حالا خیلی خوشحالم که در آن مقطع جای درستی قرار گرفتم.

 

لعیا زنگنه در کنار آزاده نامداری

 

لعیا زنگنه در پشت صحنه فیلم خیابان های آرام

 

لعیا زنگنه در کنار ثریا قاسمی

 

با استار شدن مشکل ندارم

ستاره یعنی چی؟ آدم چطوری ستاره می‌شود؟ اینکه پرکار باشد؟ من می‌توانم به جرات بگویم که هنوز روی همان موجی هستم که زیر پایم آمده البته نه با پرکاری یا اینکه روی جلد مجله‌ها باشم. من این کار را نمی‌کنم. من نمی‌خواهم مانکن باشم یا شو بدهم. اینها انتخاب من نیست. می‌تواند انتخاب فرد دیگر باشد- که قابل احترام هم هست- اما من آن کار را نمی‌کنم. اگر می‌خواهند بگویند استار نماندم، باشد. من نمی‌خواستم -به آن معنی- استار باشم. نسبت به ستاره شدن گارد ندارم ولی می‌گویم اگر لازمه‌اش این است که دنیای خصوصی‌ات را از دست بدهی -چون یکی‌اش این است دیگر- من این را دوست ندارم و این کار را نمی‌کنم.

من با استار شدن مشکل ندارم ولی دوست ندارم راجع به زندگی خصوصی‌ام حرفی بزنم. اگر استار شدن لازمه‌اش این است که این کار را بکنی، من نمی‌توانم. فرق بین مریل استریپ با آنجلینا جولی – که باهاش خیلی مسئله دارم- چیست؟ خیلی واضح است دیگر. نمی‌گوییم کی خوب است و کی بد. متفاوتند. کی این تفاوت را تعیین می‌کند؟ خودشان. بعد آیا یکی می‌گوید این بد است و دیگری می‌گوید آن یکی نه اصلا قشنگی‌اش به همین است. به یکدست نبودن. به هر حال یک فرقی هست بین رویا نونهالی با فلان بازیگر که نمی‌شود هم اسم برد!

 

 

انکار عشق و جوانی ممنـــوع

«در پناه تو» حد فاصل دو دوران است. نقطه‌ای است بر پایان عصری در تلویزیون که در آن، زن‌ و شوهر‌ها از اول زن و شوهر بودند و آدم‌ها تا پیش از مراسم خواستگاری، طرف ازدواج‌شان را نهایتا یکی، دو نظر دیده بودند. عصر داستان‌هایی کــه شخصیـت‌های‌شــان از نوجوانی مستقیما پا به بزرگسالی می‌گذاشتند و روایت جوانانه، تنها به سرگذشت عبرت‌آموز «ف. م» ۲۰ساله از تهران محدود می‌شد. عصر جوان‌هایی که در بحبوحه‌ انقلاب و جنگ و سازندگی، وقت و عذری برای سرکشی و بی‌مسئولیتی و عاشقی نداشتند.

«در پناه تو» در میان چنین تصویر و تصوری آمد و عشق زمینی را – نه به عنوان آزمون و امتحان و وسوسه– در هیئت یک واقعیت خوشایند گریزناپذیر به تلویزیون آورد. در این راه، مثل هر پیشگام و خط‌شکن دیگری تهمت چشید و رنج کشید و «اصلاح» شد. اما ماموریتش را هرطور که بود انجام داد: اتفاق، افتاده بود؛ دیگر کسی نمی‌توانست عشق و جوانی را انکار کند.

 

 

مدتی ایران نبودم

فیلمنامه برایم از درجه بسیار بالایی برخوردار است همچنین مدتی هم ایران نبودم بنابراین تعداد فیلم‌های سینمایی‌ام محدود است و گزیده کار کردم. برای پذیرفتن هر نقش ابتدا باید گروه را دوست داشته باشم، حتی اگر کار هم ضعیف باشد چنانچه ارتباط مناسبی با گروه برقرار کنم حاضرم در فیلم حضور یابم، بنابراین ابتدا متن و بعد کارگردان برایم مهم هستند البته قرارداد هم مهم است اما در درجه بعدی قرار دارد. من در اولین کار تصویری‌ام (در پناه تو) با یک هجوم مواجه بودم که انتظارش را نداشتم بنابراین از آن به بعد بسیار مراقب هستم که در هر فیلمی بهترین کار زندگی‌ام را ارائه دهم چون مردم از من توقع دارند. بنابراین نقش اول یا مکمل برایم زیاد مهم نیست و مهم این است که نقش مرا درگیر خود کند.

 

لعیا زنگنه و بهنوش طباطبایی

 

چرا باید بچه‌ام را پنهان کنم؟

نمی‌توانم بگویم من به عنوان یک بازیگر زن رنج نمی‌برم از اینکه نتوانم با صراحت حرفم را بزنم و خودم باشم. نمی‌توانم بگویم که مثلا من سه تا بچه دارم -ندارم‌ها- ولی نمی‌دانم به عنوان یک بازیگر چرا باید بچه‌ام را پنهان کنم؟ کاش اینطور نبود. کاش ما آدم‌ها را همین‌طور که هستند می‌پذیرفتیم. کاش قضاوت نمی‌کردیم و کمی حق انتخاب به آدم‌ها می‌دادیم… مثلا یادم هست آن اوایل عکس من روی جلد یکی از مجلات چاپ شد و من دوست نداشتم و زنگ زدم خیلی دانشجویی و ساده گفتم چرا عکس مرا چاپ کرده‌اید؟ گفت ای بابا خانم، از خداتان باشد. بقیه به ما پول می‌دهند که عکس‌شان را چاپ کنیم. خب من دوست نداشتم ولی این حق انتخاب را به شما نمی‌دهند و این مرا آزار می‌دهد.

 

 

 

لعیا زنگنه در فیلم خیابان های آرام به کارگردانی کمال تبریزی تهیه کنندگی محمود رضوی نقش یک افسر پلیس را ایفا میکند این فیلم ساخته سال 1389 است. خیابان های آرام داستان خبرنگاری است که در یک روز کاری خود با حوادثی در سطح شهر روبه رو می شود.

 

لعیا زنگنه در پشت صحنه خیابان های آرام

 

منبع : نمناک و پرشین وی