کدخبر: 964936

ماجرای ازدواج کیمیا علیزاده و همسرش + تصاویر

کیمیا علیزاده تکواندو کار پرافتخار کشورمان با حامد معدنچی والیبالیست سابق ازدواج کردند، این دو ورزشکار این خبر رابا انتشار استوری در صفحات شخصی اینستاگرام شان بـه اطلاع مردم رساندند.

کیمیا علیزاده تکواندو کار پرافتخار کشورمان با حامد معدنچی والیبالیست سابق ازدواج کردند، این دو ورزشکار این خبر رابا انتشار استوری در صفحات شخصی اینستاگرام شان بـه اطلاع مردم رساندند. این خبر هم زمان با خبر ازدواج هادی کاظمی و سمانه پاکدل پخش شد

کیمیا علیزاده در ابتدای برنامه درباره شیوه آشنایی با همسرش توضیح داد: برادر من در والیبال شاگرد آقا حامد است، در مسابقات برادرم خیلی اصرار کرد که من هم با او بروم. این‌طور شد که حامد را دیدم و آشنا شدیم. بعدها خیلی اتفاقی که همراه با خانواده برای سیزده به در به پارک رفته بودیم که با حامد و خانواده‌اش روبرو شدیم و آشنایی‌مان شکل گرفت تا به ازدواج رسید.

 

حامد شرایط ورزشی من را درک می‌کند

وی در پاسخ به این سؤال ضیا که آیا کسی او را از ازدواج منع نکرده، گفت: مربیانم به من توصیه کردند مواظب باش با ازدواج لطمه‌ای به ورزش حرفه‌ای‌ات نخورد، اما مثلاً درباره شرایط اخیرم، حسابی خسته شده بودم که چرا مدام این اتفاق برای من می‌افتد و آسیب می‌بینم و با خودم گفتم دیگر اصلاً برای فیزیوتراپی نمی‌روم. با خودم و همه لج کرده بودم اما حامد مرا کمک کرد و قانعم کرد که باهم به فیزیوتراپی برویم. او شرایط مرا می‌داند و اینکه دو طرف همدیگر را درک کنند خیلی خوب است و لطمه‌ای به حرفه‌مان وارد نمی‌کند.

 

 


به کیمیا گفته بودم در شب خواستگاری دستمال‌کاغذی را نزدیکم بگذارد

معدنچی نیز درباره مراحل ازدواجشان گفت: برنامه خواستگاری ما یک‌دفعه‌ای شد و من دو روز قبل از تصمیمم برای خواستگاری به خانواده گفتم. البته خانواده در جریان آشنایی‌مان بودند. برای رفتن به خواستگاری استرس داشتم. گرچه قبل از مراسم هم با خانواده او صحبت کرده بودم. به خانمم گفته بودم دستمال‌کاغذی را نزدیک من بگذار تا عرق‌های پیشانی‌ام را خشک‌کنم. مدام هم نگاهم به فرش بود. مادر کیمیا به شوخی گفت باید مهریه دخترم 1377 به تعداد سال تولد او باشد اما مهریه‌مان 14 سکه شد.


بعد از عید سرزندگی‌مان می‌رویم

وی با اعلام این خبر که این زوج بعد از عید قرار است سرخانه زندگی خودشان بروند، ادامه داد: بعضی‌ها گفته‌اند زود ازدواج نکنید اما اگر دو طرف ورزشی باشند اتفاقاً می‌توانند همدیگر را کمک کنند. ما هم چند وقتی باهم صحبت کردیم و تأکید کردیم تا مشکلی پیش نیاید.


زانوی چپم را عمل می‌کنم و بعد از بهبود به ورزش برمی‌گردم

در ادامه تنها مدال‌آور زن تاریخ ایران در المپیک درباره شایعاتی که مبنی بر خداحافظی همیشگی او از ورزش مطرح‌شده، تصریح کرد: این‌طور نیست که نتوانم به ورزش برگردم. بعد از مسابقات جهانی که مچ پای راستم را جراحی کردم و دو هفته بیمارستان بودم می‌گفتند کیمیا خداحافظی کرده و نمی‌تواند برگردد. این بار هم همین موضوع پیش آمد اما من نه من خداحافظی می‌کنم نه آسیبم دروغ بوده است. احتمالاً زانوی چپم را هفته دیگر عمل می‌کنم و بعد از 9، 10 ماه که بهبود پیدا کنم به ورزش بر خواهم گشت.

همسر این بانوی قهرمان نیز در توضیحات تکمیلی گفت: درباره خداحافظی کیمیا و کنار گذاشتن ورزش، همین‌جا می‌گویم که خیال همه راحت باشد. کیمیا بعد از مراحل درمانش قوی‌تر از قبل برمی‌گردد و انگیزه زیادی هم دارد.

 


 

ورود از تیم نوجوانان به تیم بزرگ‌سالان فشار زیادی رویم وارد کرد

علیزاده در پاسخ به سؤال ضیا مبنی بر اینکه چرا مدام آسیب می‌بیند، اظهار کرد: آسیب در ورزش طبیعی است، به‌ویژه تکواندو که ورزش برخوردی است. آسیب هم دلایل زیادی می‌تواند داشته باشد. زمانی که من از اردوی نوجوانان وارد تیم بزرگ‌سالان شدم فشار زیادی روی من بود، مدام هم باید مسابقه می‌دادم و شرایط درمان کامل وجود نداشت. در آن شرایط ترجیح می‌دادم بیشتر ورزش کنم.


توان پرچم‌دار بودن را داشتم اما کنارم گذاشتند

وی درباره دلیل عدم حضورش به‌عنوان پرچم‌دار تیم ایران در آسیا علی‌رغم اعلام قبلی گفت: یک هفته قبل از اعزام آسیب دیدم اما به من گفتند مشکلی نیست که نمی‌توانی بازی کند اما پرچم‌دار که می‌توانی باشی. دکتر رازی هم گفتند بعد از جلسات فیزیوتراپی مشکلی برای راه رفتن نداری. بعد از طرف تیم از من پرسیدند که می‌توانی راه بروی؟ گفتم بله مشکلی ندارم. فردایش گفتند باید از فیزیوتراپت نامه بیاوری که من این کار را هم انجام دادم؛ اما سرانجام فرد دیگری پرچم‌دار شد. این موضوع هم تصمیم یک نفر نبود.


این تکواندوکار در پاسخ به ضیاء درباره اینکه با این شرایط نکند خدایی نکرده فکر رفتن و لژیونر شدن به سرش بزند، تأکید کرد: در تکواندو لژیونر نداریم و یک ورزش ملی به‌حساب می‌آید.

 

برای ورزشکاران لباس رسمی پوشیدن سخت است

علیزاده در پاسخ به سؤال دیگری مبنی بر اینکه چرا با کفش ورزشی به دیدار رسمی با رئیس‌جمهور رفته‌اند گفت: می‌خواستیم لباسمان را ورزشی ست کنیم!

معدنچی نیز در این خصوص گفت: برای ورزشکاران لباس رسمی پوشیدن سخت است. کاش می‌شد مراسم‌ها را با شلوار گرم‌کن می‌رفتیم!

 

نرمالو اسم عروسکم است

وی همچنین درباره عروسکی که در اردوها همراه می‌برد، گفت: نرمالو اسم عروسک من است که شبیه خرس خوابیده است و به‌عنوان بالش از آن استفاده می‌کنم. من دوست دارم به‌موقع بچه باشم به‌موقع عاقلانه تصمیم بگیرم. هرجایی رفته‌ام هم خودم بوده‌ام.

 


حق ورزشکاران است که خوب پول بگیرند

همچنین معدنچی یادآور شد: حقوق تیم والیبال بالا رفته اما حق ورزشکارها بیشتر از این‌ها است. کسانی که بیمه ندارند. ورزش قهرمانی شغل ریسکی است و ممکن است برای تو اتفاقی بیفتد و ورزش را به‌کلی کنار بگذاری، اتفاقی که برای من هم افتاد؛ بنابراین باید ورزشکاران پول خوب بگیرند. مثلاً حق آقای موسوی که از بهترین‌های دنیا است که پول خوبی بگیرد.


علیزاده نیز در خصوص بیمه برای مراحل درمانی خود بیان کرد: برای بیمه و صندوق حمایت از قهرمانان نیاز به پیگیری بسیار زیادی هست و معلوم نیست آخرش چه می‌شود.


به‌اجبار مادرم تکواندوکار شدم!

این قهرمان تکواندو درباره اینکه چطور به این رشته علاقه‌مند شده هم تصریح کرد: هیچ‌وقت به تکواندو علاقه‌مند نشدم و حتی وقتی در باشگاه به هوای آب خوردن می‌رفتم دیگر سر کلاس برنمی‌گشتم! اما وقتی حرفه‌ای‌تر شدم علاقه به گرفتن مدال برایم جدی شد. مادرم خیلی به این کار اصرار داشت و حتی اگر نمی‌خواستم سر کلاس بروم مرا به‌اجبار می‌برد. وقتی وارد ورزش حرفه‌ای شدم دیگر به این رشته علاقه‌مند شدم.


در بخش دیگری از این گفتگو معدنچی در پاسخ به این موضوع که برخی می‌گویند با پایان کار والیبالیست‌های فعلی، دوران اوج والیبال ایران تمام خواهد شد، تأکید کرد: من تا حدودی با فدراسیون والیبال در ارتباط هستم و از اخبار مطلعم. می‌دانم که برای نوجوانان وقت زیادی گذاشته می‌شود و در تیم بزرگ‌سالان نیز 4، 5 نفر به‌تازگی از تیم نوجوانان آمده‌اند. زمان می‌برد تا مربی بتواند روند رو به رشد تیم را بالا ببرد و آن را حفظ کند. ان‌شاءالله والیبال ما هم مثل قبل خواهد شد.


می‌گفتند دخترعمو پسرعمو هستیم!

وی همچنین درباره شایعات مبنی بر فامیل بودن با همسرش گفت: ما باهم نسبت فامیلی نداریم. بعضی‌ها حتی می‌گفتند دخترعمو و پسرعمو هستند! فامیلی ما که فرق می‌کند!


این مربی والیبال بابیان اینکه بعضی وقت‌ها خودم را سانسور می‌کنم، ادامه داد: والیبال سن ندارد و تا موقعی که خوب باشی می‌توانی ادامه بدهی البته من دیگر بازی نمی‌کنم.


معدنچی در پایان درباره چگونگی علاقه‌مندی‌اش به والیبال نیز گفت: من برای تفریح برای والیبال رفته بودم و آن‌قدر علاقه‌مند شدم که دیگر والیبالیست شدم. مادرم هم قبلاً والیبالیست بود و علاقه‌ای از قبل در من وجود داشت.


در پایان این قسمت ضیاء با اهدای تندیس و مدال برنامه از مهمانان خود قدردانی کرد.