کدخبر: 966213

عکس لورفته از هواپیمای شخصی سردار آزمون طوفان به پاکرد + عکس

عکسی که سردار آزمون روی پله های هواپیما در صفحه اینستاگرامش منتشر کرده است.

سردار آزمون در 11 دی ماه 1373 در گنبدکاووس واقع در استان گلستان به دنیا آمد. سردار آزمون یک ترکمن اصیل است که به این اصالت افتخار می کند. پدر سردار آزمون خلیل آزمون بازیکن سابق والیبال است که در حال حاضر به مربی گری والیبال مشغول است. 

 

 

 

 

سردار آزمون (زادهٔ ۱۱ دی ۱۳۷۳ در گنبد کاووس) بازیکن فوتبال اهل ایران است. سردار آزمون در مسابقات فوتبال جام دوستی روسیه ۲۰۱۲ در ترکیب تیم ملی جوانان با به ثمر رساندن ۷ گل در ۶ بازی به مقام آقای گلی این تورنمت رسید.

 

سردار آزمون در آذرماه سال ۹۱ به باشگاه روبین کازان روسیه پیوست. او اولین گل خود در تیم بزرگسالان روبین کازان را در دیدار برگشت مرحله پلی آف لیگ اروپا برابر تیم مولده به ثمر رساند. سردار آزمون همچنین در مسابقات مقدماتی قهرمانی جوانان آسیا در بازی با لبنان به عنوان بهترین بازیکن زمین انتخاب شد و دو گل زد.

سردار آزمون برای نقل و انتقالات تابستانی ۲۰۱۴ مورد توجه مسئولان باشگاه های فوتبال بارسلونا، لیورپول، میلان، یوونتوس و آرسنال قرار گرفت. آزمون که یکی از امیدهای ایران برای بازی های جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل بود، نتوانست در لیست نهایی کارلوس کی‎روش حضور یابد و از حضور در جام جهانی ۲۰۱۴ بازماند.

 

سردار آزمون وقتی تنها 17 سال داشت به لیگ روسیه رفت و برای روبین کازان بازی کرد. استعدادی شگرف از یک بازیکن شگفت انگیز و درخشش  در سرمای روسیه باعث شد آوازه اش از مرزهای سیبری هم فراتر برود، آن طرف تر و به غرب اروپا. استعدادیاب های آرسنال، سردار آزمون را در اسپانیا دیدند و البته پسندیدند. خیلی زود آرسن ونگر بزرگ در موردش تحقیق کرد و سپس ایمیلی از لندن به کازان رسید. به باشگاه روبین: «ستاره جوان تان را می خواهیم، دو میلیون پوند هم می دهیم.»

 

 

انتقال سردار آزمون در مرحله انجام بود اما فقط یک مانع وجود داشت. قانون اتحادیه فوتبال انگلیس و حضور در 70 درصد از بازی های ملی! در کازان ماند، به امید روزهای شیرین آینده، روزهایی همراه با درخشش در پیراهن تیم ملی. سردار آزمون گل های ملی زیادی زده و منتظر گل های بعدی است. امیدوار به 100 گله شدن، درست مثل الگویش علی دایی. هدف هم دارد، می کوشد به سقف آرزوهایش برسد؛ بازی در رئال مادرید و ورزشگاه سانتیاگو برنابئو.

 

گفتگویی متفاوت با سردار آزمون

سردار آزمون  بازیکنی که در روزهای سکوت، در روزهایی که بیشتر شنونده است تا گوینده، سوال های متفاوتی را پاسخ داد. از زندگی فوتبالی و البته زندگی شخصی اش، صحبت های سردار آزمون، این فوتبالیست جوان پیش روی تان است.

 

تا حال کسی نگفته که مدل موهایت شبیه کارتون فوتبالیست هاست؟

قبلا گفته اند، حالا هم شما می گویید. حتما شبیه هستم دیگر.

 

مدل موهایت طرفدار دارد؟

فکر می کنم بله.

 

از کجا می دانی؟

چون در فضای مجازی عکس هایی که برایم می گذارند می بینم و حواسم هست که خیلی ها موهایشان را مثل من درست کرده اند.

 

حتما به همین خاطر است که در کازان برای تبلیغات از تو دعوت کرده اند؟

قرار بود برای تبلیغات یک تولیدی لباس از بازیکنان کازان یکی را انتخاب کنند، دیدند موهای من لخت است و قد و هیکلم هم مناسب، مرا انتخاب کردند و الان مدتی است که در تبلیغات این تولیدی حاضر می شوم. حتی عکس مرا روی بیلبوردهای کازان نصب کرده اند تا مشتری جذب کنند.

 

چقدر پول می دهند؟

چقدرش دیگر سکرت است.

 

 

از نظر تغذیه در روسیه مشکلی نداری؟

نه خدا را شکر، همه چیز اوکی است.

 

غذای ایرانی می خوری؟

آره ولی ما بیشتر در باشگاه هستیم و غذاهای ما مثل غذاهای ایرانی است، مثلا ماکارونی، برنج و ماهی.

 

پدر و مادرت همیشه کنارت هستند؟

نه؛ برخی اوقات می آینده و می روند.

 

اگر نباشند خودت می توانی غذا درست کنی؟

نه زیاد، فقط در حد تخم مرغ!

 

پس مادرت نباشد فقط نیمرو می خوری.

شوخی کردم؛ در باشگاه غذا می خورم و سعی می کنم با شکم سیر به خانه برگردم. در باشگاه هم بیشتر ماکارونی می خورم.

 

غذای مورد علاقه ات؟

چکدرمه.

چی هست؟

یک غذای ترکمنی است. برنج با گوشت که غذای خوشمزه ای از آب درمی آید. مادرم فوق العاده درست می کند و غذاهای او را با دنیا عوض نمی کنم.

 

در روسیه از چه چیزی خوشت آمده؟ مثلا جای خاصی یا رفتار و اخلاق متفاوتی؟

چیز خاصی مد نظرم نیست. فقط از فوتبالش خوشم می آید. هوایش سرد است و آدم هایش همینطور. طول می کشد که گرم بگیرند چون مثل ما ایرانی ها خونگرم نیستند اما من برای فوتبال به روسیه آمده ام و به نظرم لیگ این کشور می تواند نقش موثری در پیشرفتم داشته باشد.

 

پس حتما به خاطر فوتبال روسیه در این کشور مانده ای؟

دقیقا همینطور است. صددرصد، چون می دانم لیگ بسیار قدرتمندی دارند و بازیکنانی که اینجا بازی می کنند زیر نظر مربیان بزرگ پرورش می یابند و در آینده می توانند به لیگ های معتبر ترانسفر شوند.

 

چقدر از قراردادت با روبین کازان مانده؟

سه ماه دیگر مانده و فکر می کنم تا نیم فصل لیگ روسیه باید برای روبین کازان بازی کنم.

 

به همین خاطر در نقل و انتقالات تابستانی جدا نشدی و به تیم دیگری نرفتی؟

 این یکی از دلایلش بود.

 

 

پیشنهادهایی که در مورد آرسنال و تیم های معروف دیگر مطرح شده بود، واقعیت داشت یا جنبه بازارگرمی؟

بازارگرمی برای چه؟ مگر من تیم ندارم که بازار را گرم کنم؟ بازارگرمی فقط در ایران است و برای آنهایی که تیم ندارند. اینجا از این خبرها نیست! اسم من هم در سایت ترانسفرمارکت بود و همه هم می دانند.

 

ترانسفرمارکت سایت معتبری است؟

در نقل و انتقالات اروپا بله معتبر است ولی خب بعضی ها حسود هستند و نمی توانند خیلی چیزها را ببینند. البته من به این آدم ها هم احترام می گذارم. آنها حق دارند که این حرف ها را بزنند.

 

چرا حق دارند؟

به این خاطر که نمی توانند خیلی چیزها را تحمل کنند و به همین دلیل حرف از بازارگرمی می زنند چون خودشان نمی توانند به این مراحل پیشرفت برسند.

 

تا جایی که من می دانم داستان تو و آرسنال خیلی جدی شده بود.

چه بگویم. در اسپانیا و یک تورنمنت همراه با روبین کازان بودم که بعد از یک بازی، چند نفر سمتم آمدند و گفتند از آرسنال هستند و استعدادیاب این باشگاه. ما در آن تورنمنت دوم شدیم و اتفاقا در همان بازی که آنها دیدند، فوق العاده کار کردم.

 

با تو چه حرفی زدند؟

حرف آنچنانی نه؛ فقط خودشان را معرفی کردند و آنجا فهمیدم که بازی ام را پسندیده اند. بعدها فهمیدم که واقعا آنها برای جذبم ابراز علاقه کرده اند.

 

چطور؟ از کجا!

قبل از اینکه پیشنهادشان به باشگاه برسد از قربان بردیف، سرمربی روبین کازان شنیدم که آرسن ونگر با او تماس گرفته و از خصوصیات من پرسیده است.

 

ونگر، بردیف را از کجا می شناخت؟

سالی که روبین کازان در لیگ قهرمان اروپا حضور داشت، توانست شگفتی بسازد و حتی بارسلونا را در نوکمپ شکست دهد. در پایان همان فصل، بردیف به عنوان یکی از 100 مربی برتر اروپا انتخاب شد. در مراسم هایی که شرکت کرده بود با آرسن ونگر صمیمی شده بود و از همان زمان او را می شناخت. با هم ارتباط داشتند و به همین خاطر وقتی ونگر فهمیده بود که استعدادیاب های آرسنال یکی از بازیکنان روبین کازان را پسندیده اند با بردیف تماس گرفته بود تا از او استعلام بگیرد.

 

 

بردیف چه گفته بود؟

خب برای بردیف عالی بازی می کردم. خودش از عملکردم راضی بود که در 17 سالگی جذبم کرد و در لیگ پرفشار روسیه بازی ام داد. او از من تعریف کرده بود و چند ماه بعد دیدم که پیشنهاد آرسنال به باشگاه روبین کازان رسیده است.

 

واقعا؟

دروغ که ندارم بگویم. آنها حاضر بودند دو میلیون پوند هم برای رضایتنامه ام بدهند اما در نهایت و لحظه آخر همه چیز منتفی شد.

 

روبین کازان رضایتنامه نداد؟

نه، آنها به درآمدزایی فکر می کردند و مشکلی از این بابت نداشتند اما چون من در 70 درصد از بازی های ملی طی یک سال قبل از این پیشنهاد حضور نداشتم نتوانستم به آرسنال بروم. این هم از بدشانسی من بود دیگر.

اما در انگلیس دادگاهی است که به همین منظور تشکیل می شود و باشگاه ها با ذکر دلایلی می توانند اتحادیه فوتبال انگلیس را قانع کنند و بازیکنی را به خدمت بگیرند، حتی اگر او در 70 درصد از بازی های ملی کشورش شرکت نکرده باشد. این قانون برای بازیکنانی است که مثلا در 50 درصد از بازی ها شرکت کرده اند یا در تمام اردوها حاضر بوده اند.

 

برای این بازیکنان تحقیقی در نظر می گیرند اما من وقتی از آرسنال پیشنهاد داشتم فقط در یک اردوی ملی شرکت کرده بودم و برای تیم ملی بزرگسالان هرگز بازی نکرده بودم پس نمی توانستم اتحادیه فوتبال انگلیس را قانع کنم و به همین خاطر این انتقال منتفی شد.

 

در این مدت که در روسیه بازی می کنی از تیم های ایرانی هم پیشنهادی به دستت رسیده است؟

از تیم های ایرانی نه.

 

 

 

از تیم های عربی چطور؟

کم و بیش اما آنچنان جدی که فکر کنی نه، چون من علاقه ای نداشتم که خیلی پیگیر حضور در تیم های عربی باشم.

 

چرا؟

چون دوست داشتم به تیمی بزرگتر از روبین کازان بروم و در لیگی معتبرتر بازی کنم.

 

اگر تیمی عربی، مثلا از قطر به تو پیشنهادی 10 میلیاردی بدهد قبول می کنی؟

خب پول در زندگی خیلی مهم است و نمی شود گفت اصلا مهم نیست. روی این پیشنهادها هم باید فکر کرد و بعد از مشورت جواب شان را داد.

 

یعنی امکان دارد از اروپا به خاطر پول راهی یک تیم عربی شوی، پس پیشرفت چه می شود؟

خیلی ها هستند که در لیگ های عربی هم پیشرفت کردند، حتی می توانم برایتان اسم هم ببرم.

 

مثلا؟

همین بازیکن تیم ملی برزیل که دو گل به آرژانتین زد. تاردلی بود فکر می کنم. او در الغرافه قطر بازی می کرد که به تیم ملی برزیل رفت و گل های حساسی هم به ثمر رساند یا ابراهیم توره که از امارات به موناکو رفت و حتی علی کریمی خودمان که در الاهلی بازی می کرد اما پیشنهادی از بایرن مونیخ به دستش رسید و به بهترین تیم بوندس لیگا رفت. پس نتیجه می گیریم که حضور در لیگ های عربی قطعا بازگشت به عقب نیست و بعضا باعث پیشرفت هم می شود.

 

پس اگر پیشنهاد نجومی دریافت می کردی به لیگ های عربی می آمدی؟

می گویم که باید فکر کنم و به جمع بندی برسم.