پویان مختاری شب گذشته در یک لایو مشترک با امین فردین صحبت هایی کرد که امروز در شبکه های اجتماعی شایعه ایی مبنی بر رابطه پویان مختاری و سحر قریشی پخش شده است این خبر کذب می باشد و توسط طرفین تائید نشده است//
پویان مختاری شب گذشته در یک لایو مشترک با امین فردین صحبت هایی کرد که امروز در شبکه های اجتماعی شایعه ایی مبنی بر رابطه پویان مختاری و سحر قریشی پخش شده است این خبر کذب می باشد و توسط طرفین تائید نشده است//
پویان مختاری کیست؟
پویان مختاری متولد ۸ مهر ماه ۱۳۶۹ در شهرستان ایذه ، خواننده ایرانی اسـت. او فارغالتحصیل فوق دیپلم نقشه کشی صنعتی از دانشگاه اهواز اسـت. موسیقی را از یک بیت ۴۰ ثانیه ای « تا صحو ای بو اوفتیم و ره / از اشکفت و الهک تا کولفرح» شروع کرد. این آهنگ ناخواسته پخش شد و میشه گفت برخورد کسانی که آهنگ رو گوش کردن باعث شد کارم را ادامه دهم.
فعالیت های موسیقی پویان مختاری!
او فعالیت خود را در زمینه موسیقی با سبک پاپ آغاز کرد و سپس کم کم سبک رپ را هم با آن تلفیق کرد. بعضی از موزیک هایش به زبان بختیاری است و او در رابطه با این کارش گفته است که دوست دارد فرهنگ و زبان بختیاری را جا بیاندازد. تلفیق سبک های مختلف در موزیک های باعث شده است که در هنرش با دیگر خوانندگان هم سبک خود متفاوت تر جلوه کند و طرفداران زیادی را از آن خود کند.
وی همچنین راجع به سبک موزیک خود گفته است که سبکی که من می خوانم را نه می توان رپ نامید و نه پاپ، نمیدانم چه عنوانی را باید روی آن گذاشت اما استایل و استانداردهای رپ و پاپ متفاوت است. داراب افسر بختیاری شاعر بنام بختیاری اشعاری با ریتم ضرب دارد که می توان گفت شاید این نوع ریتم خوانش از گذشته در بختیاری بوده است.
رفتن پویان مختاری به ترکیه
وی در بهار ۱۳۹۷ به ترکیه مهاجرت کرد و دیگر به ایران برنگشت. او در این باره در اینستاگرام خود نوشت: هیچوقت دوست نداشتم ایران را ترک کنم و تمام تلاشم را کردم اما دیگر نشد، خداحافظ ایران. جالب است بدانید که پویان در حالی که در ایران و بخصوص بین بختیاری ها به شهرت زیادی رسیده بود، بعد از مهاجرت به ترکیه مانند بسیاری دیگر، شروع به راه اندازی سایت های شرط بندی ورزشی کرد که بسیار هم در این کار موفق شد و از همین طریق درآمد بسیار زیادی به جیب زد و حالا شاهد زندگی فوق لاکچری او با همسرش یعنی نیلی هستیم.
جزئیاتی درباره سایتهای شرط بندی کسب و کار پویان و مختاری و دوستانش چگونه رشد کرد؟
در روزهایی که تمام نماگرهای اقتصاد ایران آدرس رکود و تورم را به ما میدهند و دخلمان در برابر خرجمان شرمنده است، وقتی که با آمدن ویروس کرونا هر آنچه از قبل داشتیم را هم داریم از دست میدهیم و هزاران نفر یا از کار بیکار شده یا با دستمزد حداقلی مجبور به کار هستند و چرخ تولید لنگانتر از قبل شده است، شاید داغشدن بازار بورس و شرطبندی در چنین اقتصادی آن هم در این روزها بیمعنا نباشد.
هر دوی آنها یک فصل مشترک دارند: با ریسککردن پولدار شوید، فوری پولدار شوید و چه چیز فریبندهتر از این گزارهها در روزهایی که پولدرآوردن سختتر از قبل شده و استیصال پررنگترین احساسی است که توده مردم تجربه میکنند. هر صفحهای را در اینترنت باز میکنید، احتمالا تبلیغی از یک سایت شرطبندی میبینید و در میان برخی شاخهای اینستاگرامی هم بساط قمار و قماربازی داغ است.
سایتهایی که حالا به گزینههای قمارشان یک گزینه دیگر هم اضافه کردند؛ شرطبندی بر سر کرونا. این سایتها بهجز تراکنش با ارزهای دیجیتال، ریالی هم کار میکنند، بعضی از آنها از همین درگاههای داخلی استفاده و برخی هم با حسابهای اجارهای و کارتبهکارت پول جابهجا میکنند. یکماهی چند تا از این سایتها را دنبال میکردم و مراحل تأیید کاربری تا مرحله گرفتن شماره حساب را ادامه دادم، جالب است بیشتر این سایتها از حسابهای بانکهایی استفاده میکنند که وضعیت کفایت سرمایه و گزارشهای مالی خوبی هم ندارند.
هشت ماه از زمانی که آذریجهرمی از این سایتها حرف زد، گذشته است. «من بهزودی پشتپرده اینها را افشا میکنم. زمانش که برسد میگویم. دارم تحلیل میکنم. یک اتفاق واقعا شومی است. نقل و انتقال مالی شرطبندی در حال حاضر در شبکه بانکی کشور انجام میشود. بحث زیاد است، اما باید بهموقع دربارهاش صحبت کرد». اما از سکوت وزیر ارتباطات هشت ماه بعد از وعده اش پیداست که گویا هنوز «موقع مناسب» نرسیده است.
طبق پیگیری ما این سایتها گردشهای مالی بالاتر از یک میلیارد در ماه دارند و البته باختهای فراوان که هزینه آن از جیب ۱۸ تا ۳۰ سالههایی میرود که بیشترین کاربران این سایتها را تشکیل میدهند. در این گزارش با جستوجوی سازوکارهای این سایتها و گفتگو با چند نفر از کسانی که تجربه کار در این سایتها بهعنوان پشتیبان و امور مالی داشتهاند، از این میگوییم که چطور میزهای قمار اینترنتی در ایران چیده میشوند، آدمها را دور میز میآورند و البته هم قمار میکنند و هم پولشویی. تمامی اسامی در این گزارش مستعار است و
همینجا از کسانی که خطر کردند و از پشت صحنه این سایتها حرف زدند، تشکر میکنیم.
بسازوبفروشی میآید و صاحبان خانهها و مغازههای یک محدوده را راضی میکند که ملکشان را بکوبند، او یک پاساژ بسازد و به هرکدامشان یک مغازه بدهد. خانهها و مغازهها تخریب میشوند و پاساژ ساخته میشود، اما نه مشتری میآید و نه مشتری میرود، نه برای پرکردن آن مغازهها پولی وجود دارد و نه جمعیت و درآمد آن شهر کوچک میتواند پاساژ را شلوغ کند. یکی پیدا میشود که میگوید من رسم پولدرآوردن را بلدم؛ پیشنهادی که برای آن پاساژ متروکه و چند کاسب شکستخورده و خموده فریبانگیز است، رسم طرف شرطبندی بود.
با خودش مشتری به سایت میبرد و روی بازیهای فوتبال شرط میبندد. سال ۹۰ است و هیچکدام از مغازهداران نه انگلیسی بلد هستند و نه اینترنت و نه حتی میدانند برترینهای فوتبال چه تیمهایی هستند. «علی»، اما برایشان از سایتهایی حرف میزند که از طریق او میتوانند واردش شوند، شرط ببندند و سود کنند. مغازهدارها پولی را باید از قبل میدادند و در ازای میزان پولی که میخواستند شرط ببندند، چک میکشیدند. برخی از آنها چند باری پولی هم بردند و بیشتر آنها باختند. یکی از کاسبها در یک دوره تا ۷۰ میلیون تومان (سال ۹۱) شرط بست،
همه را باخت و مجبور شد از آن شهر برود.
این روایت اولین مواجهه «خسرو» با سایتهای شرطبندی است. او آن موقع نوجوان بود و در شهرشان این شرطبندیها را دیده و شنیده بود؛ زمانی که هنوز سایت شرط بندی فارسی به این صورت رایج نشده بود. هشت سال بعد دنبال کار بوده و یک دوست مجازی پیشنهاد کار در یکی از همین سایتها را به او میدهد و او را مطمئن میکند که این سایت مجوز بینالمللی دارد. خسرو بدون امنیت، اما با رقم حقوقی بالاتر از دستمزد هرگونه کاری که میتوانست داشته باشد، بهعنوان پشتیبان در یکی از این سایتها مشغول به کار میشود؛ بدون چهره و هویت خود و در قالب یک اکانت. نیروی کار
سایر سایتها هم به همینشکل وارد سایتهای «بِت» میشوند.
پویان مختاری پس از رفتن از ایران و پیوستن به باند سایت های شرط بندی و قمار تصاویری از زندگی لاکچری خود را در اینستاگرام به اشتراک میگذاشت
یک نفر از کسانی که در آنجا کار میکند، آنها را به سایت معرفی میکند، یک اکانت با اسم مستعار میسازند و از طریق اسکایپ یا یکی دیگر از شبکههای پیامرسان با یکدیگر و کاربران سایت در ارتباط هستند. محل کاری که البته هیچ کس در آن چهره ندارد؛ از مدیران سایت تا پشتیبانها و کارکنان امور مالی و البته بهجز کسانی که قرار است هویت و شناسنامه آنها به کار مدیران سایت بیاید. مدیران سایت به کارکنان تأکید میکنند که با یکدیگر ارتباط نگیرند و از هویت هم بیاطلاع بمانند. کارگران سایت خودشان اگر بخواهند هم بههیچعنوان حق شرط بندی ندارند و در
صورت بستن شرط از کار اخراج میشوند.
دفتر مرکزی اکثر این سایتها یا در ترکیه است یا ارمنستان. یکی از کسانی که بهعنوان پشتیبان در یکی از این سایتها مدتی کار میکرده، میگوید: «در اسکایپ چند گروه داشتیم، یکی گروه ارتباطی پشتیبانها با یکدیگر، یکی گروه امور مالی، یکی گروه ارتباطی مدیران سایت با پشتیبانها و امور مالی. طی کار متوجه شدم، مدیر اصلی سایت فردی ترک به نام «آتش» است و حتما در پیامهای ارسالی باید با نام «آتشبیک» او را صدا میکردیم، اگر آتش خالی صدا میکردیم، عصبانی میشد و حتی ممکن بود اخراج شویم. در این گروه حتما باید به زبان انگلیسی یا ترکی
حرف میزدیم. هیچکس چهره دیگری را نمیدید، اصلا یکدیگر را نمیشناختیم و تأکید میکردند که اصلا سراغ شناختن هم نرویم».
در این سایتها شرطبندی بر سر هر چیزی پیدا میشود؛ کازینو، ورزشی، فوتبال واقعی، فوتبال غیرواقعی و در عالم آنلاین و این روزها بر سر زمان بهپایانرسیدن کرونا یا اینکه این ویروس چند نفر را میکشد. «طی کارم با سایت موارد عجیب شرطبندی در سایت کم ندیدم؛ برای مثال اینکه «سرسی»، بازیگر سریال بازی تاج و تخت، در کدام سری سریال میمیرد. رئیسجمهور فلان کشور چه کسی میشود؟ اسکاتلند در چه سالی از بریتانیا جدا میشود؟ یا خندهدارترین آن شرطبندی بر سر زمان پایان جهان بود. یکی از کاربرها درباره این شرطبندی پرسیده بود حالا
به فرض شرط ما از آخرالزمان درست دربیاید، چه کسی قرار است در جهان بیجهان، پول بردن شرط را بدهد؟».
هرچقدر رقم بالاتر، امکان باخت بیشتر
کاربران اولین کسانی هستند که در این سایتها با چهره و هویت رسمی خود میآیند. آنها باید هویت خود را بهطورکامل در فرمهای شناسایی سایت ثبت کنند و بعد از اولین شارژ و چککردن هویتشان، اکانت آنها از سوی سایت تأیید میشود.
طبق مشاهدات کسانی که در این سایتها مدتی کار میکردند، کاربران معمولا در رده سنی ۱۸ تا ۳۰ سال هستند، هرچند میان آنها برخلاف مقرراتی که سایتها روی تارنمای خود قرار دادهاند، کاربر زیر ۱۸ سال هم هست و کاربران با سنهای بالاتر نیز زیاد در این سایتها شرط میبندند. «یکی از کاربرانی که من خودم دیدم، ۱۵ سالش بود، هرچقدر اکانت باز میکرد، سایت بعد از مدتی اکانتش را میبست. حدود صد اکانت در سایت باز کرد و تا قبل از مسدودشدن اکانتش و بازکردن این اکانتها شرطهایی میبست. یا یک خانمی بود که میان کاربرها معروف بود. در نوبتهای
مختلف نزدیک ۷۰ میلیون تومان به حساب سایت واریز کرده بود و همه آن را باخت. معمولا رقمهای بالا امکان باختشان خیلی زیاد بود».
برای عضویت در سایت، کاربر باید تمامی اطلاعات و مشخصات کارت ملی و کارت حساب بانکی خود را در اختیار سایت قرار دهد و کارت بانکی حتما باید به نام خود کاربر باشد. بهجز شارژ اولیه، در بیشتر سایتها کاربر برای هر نوبت شرطبندی، باید حساب خود را با توجه به مبلغ تعیینشده شارژ کند. «هر کاربر برای ورود به سایت ابتدا باید ۲۰ هزار تومان خرید اعتبار میکرد و بعد این مبلغ به ۵۰ هزار تومان رسید. شارژ اولیه در سایتهای مختلف بین ۱۰ هزار تومان تا ۵۰ هزار تومان متغیر است».
پویان مختاری پس از رفتن از ایران تصاویری از زندگی لاکچری خود را در اینستاگرام به اشتراک میگذاشت
کاربر اگر ببازد هم نمیتواند مبلغ شارژ اولیه خود را برداشت کند؛ چون برداشتها کف دارد و معمولا زیر ۵۰ هزار تومان قابل برداشت نیست. درباره اینکه چند نفر میروند و در این سایتها شرط میبندند، نمیشود عدد مشخصی داد و گردش مالی مجموع این سایتها در تاریکی محض است.
تعداد کاربران بازدیدکننده سایتهایی که معروفتر و بهاصطلاح معتبر هستند، روزانه تا هزار نفر هم میرسد؛ اما تعداد کاربرهای فعال و میزان تراکنش آنها در دورههای مختلف، متفاوت است. روزهای جام ملتهای آسیا در یک سال اخیر اوج «شرطبندی کن و ببر» این سایتها بود. ۲۴ساعته صدها کاربر در سایتهای مختلف شرط میبستند و شرط میبستند. در همین ماهها طبق گفته چند نفر از کسانی که مدتی در این سایتها کار کردهاند، گردش مالی بالای یک میلیارد تومان در سایتهای معروفتر بوده و دوره کسادی این سایتها نیز زمان قطعی
اینترنت در سال گذشته بود. البته این سایتها ضرر خودشان را جور دیگری جبران کردند که در ادامه میگوییم.
حسابهای اجارهای ارزان و چندروزه
این سایتها عموما ۲۴ساعته آنلاین هستند و کار پشتیبانها، پاسخدادن به سؤالات کاربران است. شیفت کاری بیشتر آنها، هشت تا ۱۲ساعته است و بدون مرخصی؛ اما کار مهمتر پشتیبانها، دادن شماره کارت به کاربران برای پرداخت شارژ است. فرض کنید کاربری در سایت ثبتنام کرده و مبلغ واریزی خود را مشخص کرده، پشتیبان در عرض سه تا ۱۰ دقیقه باید شماره کارت و مبلغ و جزئیات هویتی کاربر را چک کند و اگر یک دقیقه بیشتر از زمان تعیینشده باشد، جریمه خواهد شد. پشتیبانها باید شماره کارت را همان لحظه بدهند.
این شماره کارتها هر چند روز یک بار عوض و شماره کارت جدیدی جایگزین میشود. این چرخش شماره کارتها هم چند دلیل دارد؛ یکی اینکه پرداختیها نباید در یک کارت میماند و مدیران بانک سریع وجه را به حساب ذخیره خود منتقل میکردند، یکی دیگر اینکه امکان شناسایی کارت را پایین بیاورد و دست آخر هم اینکه ممکن بود این کارتها در پی شکایت یا پیگیری پلیس فتا مسدود شوند و به همین دلیل باید سریع یک کارت دیگر جایگزین میشد. بهجز کاربران، صاحبان حسابها هم کسانی هستند که با هویت رسمی خود وارد سایت شدهاند. «به ما میگفتند اگر کسی را میشناسید که
تمایل دارد با حساب بانکی خود در سایت کار کند، معرفی کنید. معلوم بود که به واسطه همین معرفیها، صاحبان کارتها را پیدا میکنند. بیشتر حسابها هم از روی اسمشان معلوم بود که با هم فامیل هستند و وارد سایت شدهاند.
سایت به آنها پولی میداد و در واقع هویت و حساب بانکیشان را اجاره میکرد. آنها هیچ اختیاری در برابر حسابشان نداشتند و همه چیز مانند رمز بانکی در اختیار مدیران سایت بود». در ازای اجارهدادن حساب به سایت، پول اندکی در حد دو درصد حجم تراکنش به صاحبان حساب داده میشود و البته در برخی موارد هم به نام کاربران حسابهایی باز میشود و مدتی سایت با آن کار میکند و بعد هم مسدود میشود. حالا اگر در این میان فردی هم از حسابی که اجاره داده، پول برداشت کند، پول از حساب کسانی که معرف او بودهاند کم و معرف هم از کار اخراج میشود.
البته سایتها کلکهای دیگری هم میزنند؛ «یک بار مدیران سایت گفتند در شیفتی که ما کار میکردیم، ۴۰ میلیون تومان دزدی شده؛ یعنی اینطور که صاحب یکی از حسابهای اعلامی در سایت رمز دوم کارت را عوض کرده و ۴۰ میلیون تومان برداشت کرده است. ما نفهمیدیم آیا واقعا این اتفاق افتاده یا نه، ولی آن را بیاحتیاطی ما جلوه دادند و ۴۰ میلیون تومان فرضی گمشده را بین ما هشت نفر شیفت کاری تقسیم کرده و از حقوقمان کم کردند. ما بیچهرگان و هشت اکانت اسکایپی هم که طبیعتا هیچ شکایتی نمیتوانستیم بکنیم. از یک جایی به بعد به هر بهانهای جریمه میکردند؛
تا جایی که مثلا اگر در گروه ارتباطی منشنت میکردند، تا پنج دقیقه جواب نمیدادی، ۵۰۰ هزار تومان جریمه میشدی. میدانستند ما هم به پول احتیاج داریم که حاضر شدیم چنین جایی کار کنیم، به این جریمهها ادامه میدادند».