سریال زخم کاری
بیماری دردناک بازیگر معروف سریال زخم کاری | فیلم
جواد عزتی متولد20 دی 1360 است.
به گزارش شمانیوز: جواد عزتی متولد20 دی 1360 است. جواد عزتی بازیگر نقش اصلی سریال زخم کاری است. جواد عزتی سالهاست با مهلقا باقری ازدواج کرده است.سریال زخم کاری پر بیننده ترین سریال حال حاضر شبکه نمایش خانگی می باشد.
نام:محمدجواد
نام خانوادگی:عزتی
تاریخ تولد: 20 دی 1360
تحصیلات:فارغ التحصیل تئاتر از هنرستان سوره
زمینه فعالیت :بازیگر
همسر:مه لقا باقری
همسر جواد عزتی
جواد عرتی با مه لقا باقری ازدواج کرده و متاهل است.
رستوران جواد عزتی
او کارش را با اجرای تئاتر های خیابانی شروع کرده است. خودش میگه تقریبا هیچ بوستانی در تهران نیست که در آن تئاتر خیابانی اجرا نکرده باشم.اکثر کارهای او تم طنز و اجتماعی داشته اند.
جواد عزتی و همسرش مه لقا باقری رستورانی به نام ترنج را در میرداماد افتتاح کردند.
سریال هایی که تاکنون جواد عزتی بازی کرده است :لطفا دور نزنیم ، هیچ کس ، کمربندها را ببندیم ، باغ مظفر ، سه دونگ سه دونگ ، مرد هزارچهره ، چاردیواری ، دست بالای دست و قهوه تلخ و سریال دردسرهای عظیم. جواد عزتی همچنین در فیلم سینمایی طلا و مس نیز بازی کرده است.
او از سال 75 بصورت حرفه ایی وارد دنیای بازیگری شده است.او ابتدا در تئاتر فعالیتش را شروع و سپس در سال 79 اولین کار تلویزیونی اش را بازی کرده است. جواد عزتی از 15 سالگی بازی در تئاتر را شروع و بدون هیچ معطلی کار کرده است.
قهوه تلخ سریال خانوادگی طنزی به کارگردانی مهران مدیری و فیلمنامه نویسی امیر مهدی ژوله و خشایار الوند است که بصورت هفتگی از 23 شهریور 1389 در بسته بندی های سه قسمتی در شبکه نمایش خانگی توزیع می شد.
جواد عزتی در سینما
چهار انگشت (1397)
جان دار (1397)
ما همه با هم هستیم (1397)
دو طبقه روی پلیوت (1396)
لاتاری (1396)
تنگه ابوغریب (1396)
هزارپا (1396)
آینه بغل (1396)
اکسیدان (1395)
خرگیوش (1395)
ماجرای نیمروز (1395)
هفت معکوس (1394)
پارادایس (1394)
زاپاس (1394)
در مدت معلوم (1393)
تگرگ و آفتاب (1393)
پشت درهای بسته(1393)
شیار 143 (1392)
فرشته ها با هم می آیند (1392)
کلاشینکف (1392)
جابه جا (1391)
همه چیز برای فروش (1391)
همبازی (1390)
همه چی آرومه (1389)
آفریقا (1389)
طلا و مس (1387)
تله فیلم آن آواز غمناک (1393)
نیش کارگردان مجید صالحی
جواد عزتی در تلویزیون
1393 دردسرهای عظیم
1392 دودکش
1391 هفت سین
1391 دست بالای دست
1391 تله فیلم وقت بزرگ شدنه
1389-1390 سه دونگ، سه دونگ
1389 تله فیلم میان ماندن و رفتن
1389 تله فیلم بن بست یلدا
1389 چاووش بهار
1388-1389چاردیواری
1387 سرزمین کهن
1387 لطفاً دور نزنیم
1387 مثل هیچ کس
1386 آرزوهای شیرین
1386 مرد هزارچهره
1386 گنج مظفر
1385 قرارگاه مسکونی
1385 باغ مظفر
1383 من یک مستأجرم
1381 قصه های شبانه
1395 بیمار استاندارد
خاطره بسیار جالب جواد عزتی
چند وقت پیش تو یه ماشینم یه چیز من جا موند و در قفل شد همه ریختن یه کمکی بکنن منم بخاطر اینکه زود تر به تئاترم برسم خیلی استرس داشتم بگم باورتون نمیشه 15 نفر با کلی ادعا داشتن بازش میکردن یهو یه آقایی اومد گفت آقا عزتی بزار من درو باز کنم! گفتم آقا 15 نفر دارن درستش میکنن!!! باز گفت:آقا بزار من درستش کنم! گفتم:عزیز من اینا همه دارن تلاش میکنن تا بازش کنن باز برگشت گفت:آقا عزتی من دزدم!!! اگه اجازه بدی من ایکی ثانیه برات بازش میکنم.
خلاصه ما هر چی خواهش کردیم مردم کنار نرفتن و اون مجبور شد محکم داد بزنه بگه آقایون من دزدم اجازه بدین من درو بازش میکنم کار آقای عزتی راه بیوفته.
خلاصه قسمتها
قسمت ۱ مالکی از مدیران شرکتی موفق است که توسط نعمت ریزآبادی اداره میشود. ریزآبادی، مالکی را مأمور میکند تا برای قرارداد مهم نفتی با نروژیها وارد مذاکره شود. نروژیها بعد از عقد قرارداد میخواهند مبلغ قرارداد که چندین میلیون دلار است را به حساب شرکت واریز کنند ولی مالکی به جای اینکه مبلغ قرارداد را به حساب شرکت واریز کند به حساب شخصی خودش واریز میکند و از نعمت ریز آبادی کلاهبرداری میکند
قسمت ۲ نعمت ریزآبادی از مالکی میخواهد به مناسبت عقد قرارداد با نروژیها میهمانی ای در ویلایش برپا کند. تمامی اعضای شرکت و خانواده آنها به میهمانی دعوت میشوند. مالکی و همسرش سمیرا نقشه ای در سر دارند سمیرا آن شب نعمت ریز آبادی را مست میکند مالک هم همان شب وی را در وان حمام غرق میکند.
قسمت ۳ جنازه نعمت ریزآبادی در وان حمام ویلای مالکی پیدا میشود. علت مرگ مصرف همزمان الکل و تریاک تشخیص داده میشود. منصوره دختر حاج عمو که سالها خارج از ایران زندگی میکرده و اداره دفاتر خارج از کشور را برعهده داشته وارد ایران میشود…
قسمت ۴ مالک از اینکه توانسته خانواده ریزآبادی را تحت فشار قرار بدهد تا سهم خود را از شرکت بگیرد، بسیار سرخوش است. ولی با مشکلی مواجه میشود که سراغ کریم از کارکنان قدیم شرکت میرود نجفی جریان قتل نعمتآبادی را فهمیده و نزد مالک میرود تا از وی باج بگیرد مالک نیز شخصی را اجیر کرده تا وی را به قتل برساند
قسمت ۵ مالکی که از کارهای غیرقانونی ناصر در پوشش شرکت ریزآبادی آگاه است برای اینکه فشار خود را بر این خانواده افزایش دهد، خبری مبنی بر دست داشتن ناصر در تجارت مواد مخدر در رسانهها افشا میکند. منصوره به دنبال مصالحه با مالک است و …
قسمت ۶ سمیرا خانه مجلل و مورد علاقه خود را خریده و مشغول طراحی دکوراسیون و اسباب کشی به خانه جدید است. مظفری برای اینکه بتواند اخوان را با خود همراه کند به دفتر او میرود و مالک هم برای اخوان دامی پهن کرده تا اخوان تمام اسناد و مدارک را تحویلش دهد
قسمت ۷ منصوره عاشق مالک شده مالک در دفتر کیش اسنادی را به منصوره نشان میدهد و به منصوره پیشنهاد میدهد به خاطر اتفاقاتی که برای ناصر پیش آمده، او و ناصر از ایران بروند و از منصوره میخواهد وکالت تام شرکت را به او بدهد تا شرکت را از این اوضاع نابسامان نجات دهد و منصوره نیز وکالت تام را به مالکی میدهد مالکی در همان شب هیئت مدیره به شرکت میرود و خود را مدیر شرکت میخواند در همین بین سودابه خدمتکار ریز آبادی توسط افراد مالکی به قتل میرسد
قسمت ۸ مالکی وارد شرکت میشود و مورد استقبال کارکنان قرار میگیرد. او به رؤیایی که داشته دست پیدا کرده و بر مسند قدرت نشسته. میثم چند روزی است به دنبال مائده میگردد و با او تماس میگیرد ولی مائده جوابش را نمیدهد. سمیرا به همراه هانیه راهی شمال میشوند تا مکاتی مناسب برای شهرک سازی پیدا کند مائده میثم را به صرف شام دعوت میکند ولی در غذا قرص میریزد میثم و مائده هر دو غذا را میخورند
قسمت ۹ با اتفاقاتی که میافتد مالک احساس خطر میکند. در کنار سهم خواهی اطرافیان، خطر بازگشت ناصر و منصوره بیشتر ذهنشان را درگیر کردهاست. حالا باید راهی برای فرار از این وضعیت پیدا کند. مائده و میثم هردو به بیمارستان منتقل شدهاند و هر دو نجات پیدا میکنند. مالک اعتماد میثم و مهناز و مائده را جلب میکند. کیمیا در اسناد و اوراق شرکت محل اختفای مواد مخدری که ناصر آنها را پنهان کرده پیدا میکند و به مالک میدهد. حالا پرونده ناصر با توجه به حجم مواد مخدر بسیار سنگین شده و تحت تعقیب قرار میگیرد
قسمت ۱۰ اولین جلسه هیئت مدیره شرکت بدون حضور منصوره، ناصر و میرلوحی برگزار میشود. در این جلسه سمیرا، میثم و کیمیا هم حضور دارند. سمیرا به ارتباط کیمیا و مالک بیشتر حساس شده. مالک قصد دارد پسرش را درگیر کارهای بزرگتری کند تا اداره آینده شرکت را به دست او بسپارد…. مالک و میثم راهی دبی میشوند، سمیرا و کیمیا راهی شمال و ……
قسمت ۱۱ زندانی شدن میثم در دبی بحران تازه ای برای مالک ایجاد کردهاست. نگرانی از حل نشدن ماجرا و اعدام میثم، وحشتی در دل مالک و سمیرا میاندازد و تعادل زندگی شان را به هم میریزد. نیرویی شوم آنها را دربرگرفته است که باید برای رهایی از آن چاره ای پیدا کنند.
شخصی مجهول قصد انتقام گرفتن از مالک و افرادش را دارد. مالک میثم را با رشوه و ارتشاء از زندان دبی بیرون میآورد. ولی میثم از پدرش مالک به دلیل تنها گذاشتن او در دبی دلخور است.
قسمت ۱۲ پس از آتش سوزی عمدی در انبار لاستیک شرکت، بحرانی دیگر آغاز شده که گریبان مالک و بقیه شرکایش را گرفته است. مالکی این اتفاقات را زیر سر میرلوحی و ناصر می داند و می خواهد که آن ها را از سر راه خود بردارد. مالکی برای خلاصی از آن ها نقشه هایی در سر دارد
قسمت ۱۳ مالکی پنهانی در حال تدارک امور مربوط به انتقال اسناد و دارایی ها به میثم است ... با رازی که سمیرا از ارتباطش با حاج عمو در عمارت برملا کرده خانواده مالکی و ریزآبادی با چالشی تازه رو به رو می شوند. میثم و مائده از شنیدن این خبر شوکه شده اند. این راز سرآغاز ماجراهای دیگری خواهد شد...
قسمت 14 سمیرا به همراه دخترش هانیه به شمال سفر میکند و در راه برگشت تصادف می کند و دخترش دچار مرگ مغزی می شود این قسمت شاهد برگشت ناصر از لندن خواهید بود...