قتل وحشتناک
-
پشت پرده قتل فجیع ۴ فرزند توسط پدر/ مرد شیشه‌ای فرزند خود را در سینک خفه ک…
مرد شیشه‌ای که از مرداد سال گذشته در زندان به سر می‌برد، قتل پسر معلولش را پذیرفت و جزئیات این جنایت تکان‌دهنده را درحالی مقابل دوربین قوه قضاییه بازسازی کرد که مدعی است دختر ۱۰ روزه و نوزادان دو قلویش به دلیل عوارض مادرزادی فوت کرده‌اند.
-
قتل اسرارآمیز 2 برادر مهندس در تهران
وقتی جوان مهندس گم شد، برادرش برای پیدا کردن ردی از او از شهرکرد راهی پایتخت شد، غافل از اینکه حادثه‌ای هولناک انتظارش را می‌کشد.
-
حمله به کادر درمان یک بیمارستان با چاقو
روابط عمومی بیمارستان نزاجا در تبریز از فوت ۲ نفر از کارکنان این مرکز درمانی در اثر حمله با چاقو خبر داد.
-
دسیسه‌های هولناک زن جوان بـرای قتــل شوهـر
زن جوانی که متهم است با همدستی 2 نفر دیگر و با خوراندن قرص به شوهرش او را به قتل رسانده در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد.
-
قتل بی‌رحمانه دختر جوان بدست ناپدری پلید/ او بارها مورد تجاوز قرار گرفته ب…
ناپدری بی رحم که پس از تجاوز به دخترخوانده 17 ساله اش او را به قتل رسانده بود بازداشت شد.
-
جزئیات قتل ۲ مرد جوان در تهران توسط مسافر ترکیه + گفت‌و‌گو با متهم
رفیقم شروع به گریه کردن کرد اما من گفتم گریه فایده‌ای ندارد و باید شبانه به ترکیه برویم ...
-
قتل زن تهرانی با چکش
یک زن جوان توسط همسرش در محله یافت‌آباد به قتل رسید.
-
وقتی شوهرم قاتل شد!
برای آن که با خواستگارم ازدواج نکنم همه تلاشم را کردم تا جایی که حتی دو بار دست به خودکشی زدم اما فایده ای نداشت و پدر و مادرم مرا به عقد یکی از بستگانم درآوردند که به تازگی از افغانستان وارد ایران شده بود ولی طولی نکشید که او دست به جنایت زد و من هم ...
-
تصادف به قتل ختم شد | قاتل 20 ساله کجاست؟
خیلی زود نشانی منزل وی از طریق رصد‌های اطلاعاتی به دست آمد و گروهی از کارآگاهان اداره جنایی برای دستگیری وی عازم شدند، اما او در منزل نبود و تنها موتورسیکلت وی در حیاط خانه پارک بود با انتقال موتورسیکلت به مقر انتظامی، تحقیقات پلیس با دستورات ویژه مقام قضایی در حالی ادامه یافت که ۳ متهم دیگر این پرونده بازداشت شدند.
-
قتل وحشتناک یک دختر در اندرزگوی تهران | جزئیات تکان دهنده
من برای ترساندنش کارد میوه‌خوری را از داخل داشبورد برداشتم و تهدیدش کردم اما او با من درگیر شد و نمی‌دانم چگونه کارد به سفیدرانش خورد او از ماشین پیاده شد و با داد و فریاد از مردم کمک خواست من هم ترسیدم و فرار کردم.