ماجرای سربازانی که میلیونی حقوق میگیرند
این روزها که بسیاری از سربازان با حقوقهای اندک زیر 120 هزار تومان امرار معاش میکنند، هستند عدهای از آنها که برخلاف سایرین حقوقهای میلیونی میگیرند.
سرباز که باشی باید 24 ساعت آماده خدمت به کشورت باشی و در این راه چشم طمعی هم به پول نداشته باشی. فرقی هم نمیکند که تحصیلاتت در چه حد باشد و چقدر درس خوانده باشی تنها مهم خدمت به وطن است و بس. سربازی دورهای حدوداً 2 ساله است که پسران از 18 ساگی باید بگذرانند. البته در این میان عدهای هم به مدد بندهای مختلف از زیر آن فرار می کنند و کارت معافیت به دستشان میرسد. کاری به آن دسته از پسرانی که به حق یا ناحق با زرنگی کارت معافیت را به دست میگیرند نداریم. سخن ما درباره تبعیض میان آنهایی است که عمر خود را صرف خدمت به وطن کردهاند.برای گذراندن دوره خدمت راههای مختلفی هستند. شما میتوانید نخبه علمی باشید تا در یکی از مراکز علمی و پژوهشی مشغول شود و یا امریه یک اداره دولتی را بگیرید و برای خدمت به دولت 2 سال را در آن اداره بگذرانید. یا میتوانید ورزشکار باشید و دوره خدمت خود را برای یک تیم نظامی به میدان بروید. اما در اکثر موارد باید در پادگانهای ارتش و سپاه روز را شب و شب را روز کنید یا اینکه در کلانتریها با مجرمان سر و کله بزنید یا در سر چهارراهها به عنوان پلیس راهنمایی و رانندگی حاضر شوید. تعریف نخبه مشخص است و تکلیفش هم برای گذراندن دوره سربازی از آن مشخص تر اما تکلیف بقیه افراد را تنها شانس تعیین میکند و یک پارامتر دیگر به نام بند «پ». اینکه در ارتش خدمت کنی یا سپاه و یا ناجا را تنها شانس هست که مشخص میکند. به این معنی که با توجه به زمان اعزام شما و حضور در سازمان نظام وظیفه، کدام نیروی نظامی درخواست نیرو داده باشد، قرعه فال به نام شما و آن پادگان میافتد. زمانی که ما برای خدمت به میدان سپاه رفتیم، دو ردیف از سمت چپ به نیروی انتظامی داده شدند و دو ردیف هم از سمت راست به ارتش. قرعه ما هم به نام سپاه خورد که البته قرعه خوبی بود. اما بند «پ» بسیار مهمتر از شانس در مشخص شدن محل خدمت است، اینکه در یکی از این نیورها آشنا داشته باشی و بتوانی پذیرش بگیری، امتیازی است که نصیب هرکسی نمیشود. این افراد روزگار بهتری را نسبت به دیگران در پیش خواهند داشت. در میان افرادی هم که از بند «پ» استفاده میکنند، باز هم خوش شانستر آنهایی هستند که بواسطه همین بند، در اداره ای مشغول کار میشوند و هفته ای چند دقیقه را به پادگان خود سر میزنند. تبعیض میان سربازان این جا رنگ بیشتری به خود میگیرد، درست جایی که قرار است حقوق ماهانه به حساب آنها واریز شود. این افراد خوش شانس که توانستهاند از بند «پ» استفاده کنند و خدمتشان را همزمان با کارکردن به عنوان نیروی ساعتی بگذرانند، بیش از 10 برابر سایرین در دوره سربازی ماهانه به حسابشان واریز میشود. این تبعیض جایی دردناک میشود که بدانیم یک سرباز متاهل که در پادگان خدمت میکنند حقوقی حداکثر 120 هزار تومانی دریافت میکند اما یک جوان مجرد که بند « پ» او را از پادگان به ادارهای فرستاده حقوق میلیونی دریافت کند. اینگونه تبعیض غائل شدن میان افرادی که هیچ برتری نسبت به هم ندارند جز داشتن بند «پ» زیبنده نیست و مسئولان باید برای آن راهکاری پیدا کنند. اگر استفاده از تخصص آن سرباز دارای بند «پ» در آن اداره ضروری است - بر فرض که ضروری است- چرا باید حقوقی بیشتر از آن سربازی دریافت کند که جانش را کف دستانش گرفته و در مرزها دارد از کشور و ملت دفاع میکند؟ آیا نباید دوره خدمت را افراد بدون تبعیض سپری کنند و تنها به خدمت به وطن فکر کنند؟ چرا مسئولان با اداراتی که این سربازان را در اختیار میگیرند و برای فرار از مبادی قانونی قراردادی هم منعقد نمیکنند و حقوق ساعتی پرداخت میکنند، برخوردی نمیکنند؟ این موضوع در مورد فوتبالیستها نیز صدق میکند، امتیاز یک فوتبالیست در دوران خدمت نسبت به دیگر سربازان، هنر او در ورزش است و به طبع آن می توانند در یک تیم نظامی فوتبال بازی کنند و رنگ پادگان را هم نبینند. اما چرا باید قراردادهای میلیونی نیز با این بازیکنان بسته شود؟ تا همین چند وقت پیش که موضوع کارتهای معافیت مشکل دار فوتبالیستها مطرح نشده بود، آنهایی که سربازی را در یک تیم نظامی میگذراندند، همزان قرار دادهای میلیونی هم میبستند. در مورد سرباز کارمندها نیز این موضوع فراتر رفته و بند «پ» موجب شده تا بجای ماهی کمتر از 120 هزار تومان، زیر باد کولر از ساعت 8 تا 16 استراحت کنند و در آخر ماه نیز علاوه بر حقوق پرداختی از سوی نیروهای نظامی، حقوق میلیونی دریافت کنند. وجود اینگونه تبعیضها در میان جوانانی که به سربازی نگاه منفی دارند، مشکلاتی را در جامعه ایجاد میکند و در ادامه ممکن است به فراری شدن و غیبت های بیشتری بینجامد.