دردسر به خاطرعکس زیبا و آرایش شده

وي ماجراي ايجاد تنش در محيط خانوده اش را اين گونه تشريح کرد: پيش از اين از برنامه هاي کاربردي تلفن همراه بي اطلاع بودم و تنها از يک تلفن همراه ساده براي برقراري تماس استفاده مي کردم تا اين که در پي رفت و آمد با برخي دوستان با نرم افزارهاي موجود در تلفن هاي همراه هوشمند و شبکه هاي اجتماعي آشنا شدم. به ترغيب آن ها و عليرغم مخالفت همسرم يک تلفن همراه هوشمند خريدم و از آن پس با تعدادي از دوستان و اعضاي فاميل عضو گروه هايي در تعدادي از شبکه هاي مجازي شدم و دائم با اشتراک فيلم، عکس و اطلاعات مختلف در خصوص برنامه هاي آشپزي، اقدامات روزانه، مسافرت، خواص دارويي مواد و ديگر محتواي شبكه هاي اجتماعي با هم در ارتباط بوديم.

در همان وهله نخست وقت زيادي از روز و شبم صرف اين ارتباطات مجازي مي شد و همسرم بيشتر اوقات که سرگرم پيام نگاري بودم ملامتم مي کرد و دليل مخالفتش را مشغولي دائم به سرگرمي هاي کاذب و کم توجهي به فرزندان عنوان مي كرد و از من مي خواست همچون گذشته وقت بيشتري را براي امور منزل و فرزندانمان بگذارم اما من زياد به تذکراتش اهميت نمي دادم.

تا اينکه پس از مدتي به سفارش يکي از دوستان تصويري زيبا و آرايش شده از خودم را به عنوان عکس پروفايلم در يکي از شبکه هاي اجتماعي انتخاب کردم و اندکي بعد اين موضوع خودش باعث دردسر عظيمي در زندگي ام شد.

مدتي بعد نمي دانم سر و کله فردي که با ارسال تصاوير و پيام هاي عاشقانه به من ابراز علاقه مي کرد چگونه و از کجا پيدا شد و من هم از روي کنجکاوي بعضي پيام هاي او را پاسخ مي دادم و بيشتر اوقات به پيام ها و درخواست هايش توجهي نداشتم تا اين که همسرم به طرز رفتار و سرگرمي تمام وقت من با تلفن همراه شک کرد و چند نوبت به طور مخفيانه تصاوير و پيام هاي تلفن همراهم را بررسي و در نهايت به طور قاطع در رابطه با برخي ارتباطات مجازي ام از من بازخواست کرد.

در ابتدا سعي کردم او را متقاعد کنم گاهي دست يابي به عکس و اطلاعات ديگران در فضاي مجازي بدون خواست و اراده فرد نيز قابل انجام است و وقوع اين مسائل در اين محيط ها عادي و ناشي از سوء تفاهم يا جابه جا شدن يک عدد و رقم است و هيچ گونه ارتباط دو طرفه اي بين من و آن فرد که زن يا مرد بودنش هم مشخص نيست وجود ندارد. اما همسرم با مشاهده برخي پيام هاي رسيده و پاسخ هاي هرچند کوتاه و بي اهميت من به آن ها به ويژه ديدن عکس پروفايلم به هيچ يک از توجيهاتم توجه نکرد و حتي موضوع را با والدينم درميان گذاشت و اين گونه بود که روابطمان به سردي و جار و جنجال کشيد. طوري که وساطت و پادرمياني بزرگترها هم نتوانست تفکر و تصميم همسرم را تغيير دهد.

هم اکنون هم شوهرم با وجود دو فرزند با قاطعيت قصد جدايي دارد و تاکنون تنها وساطت فاميل باعث جلوگيري از طلاقمان شده اما کاش در اين شرايط مي توانستم به او ثابت کنم در ارتباطات مجازي من هيچ گونه ارتباط دو طرفه اي وجود نداشته و من عاشق زندگي ام هستم اما افسوس که به دليل مراوده هاي مجازي خالي از منطق ديوار بي اعتمادي بدجور بين من و همسرم قامت راست کرده است.

نظرکارشناس:

اکثر شبکه هاي اجتماعي که توليداتي نو ظهور و اساسا داراي خواستگاه بيگانه و غيربومي هستند و از نقطه نظر اهداف توليدکنندگان و گستره بهره برداري با سبک زندگي ما فاصله بسيار دارند .

اين توليدات نوظهور با شعار اشتراک افکار عمومي و کاهش فاصله بين انسان ها خيلي زود وارد زندگي اقشار مختلف در جوامع هدف شده و علي رغم ظرفيت هاي بهره برداري مفيد و موثر در کسب دانش و توسعه ارتباطات انساني، در برخي مواقع به شکل نادرست مورد استفاده قرار مي گيرند مانند ارتباطات مجازي بيهوده و خالي از فايده که تنها براي کاربران تبديل به ابزار سرگرمي شده و وقت زيادي از افراد را بدون اين که بازخورد و بهره خاصي داشته باشند معطوف خود مي کنند.

ايجاد فاصله بين زوجين و افراد خانواده، تحميل برخي هزينه هاي غيرضروري به افراد، تنش عاطفي منجر به تيرگي روابط و پيامدهايي همچون طلاق، کاهش ارتباطات چهره به چهره، کاهش تمايل به حضور در فعاليت هاي اجتماعي، بروز ارتباطات خارج از عرف و موازين اخلاقي، ترويج مسائل مغاير با فرهنگ و ارزش هاي بومي، ايجاد زمينه سواستفاده از تصاوير و اطلاعات خصوصي افراد و صدها مورد ديگر از جمله آسيب هاي مادي و معنوي استفاده نابجا از امکانات و ابزارهاي ارتباطي نوين است که لازم است با توجه به ظرفيت هاي سو استفاده از اين فن آوري ها در ابتدا فرهنگ استفاده از آنها را فراگرفته و سپس آنها را هوشمندانه و به صورت هدفمند مورد بهره برداري قرار دهيم چراکه برخي از تبعات حاصل از اين مراودات مجازي مانند سوء ظن، بدگماني و کاهش اعتماد بين افراد به ويژه زوجين در مواردي غيرقابل جبرانند.

داستان فوق از سوی پایگاه اطلاع رسانی پلیس ارسال شده است.