شراکت در آبمیوه‌فروشی به آزار و اذیت دختر جوان ختم شد

دهم تیر ماه سال جاری دختر جوانی با مراجعه به پلیس آگاهی تهران از آزار و اذیت توسط پسر جوانی با نام شاهرخ پرده برداشت و به مأموران گفت: با شاهرخ در خیابان ولیعصر مغازه آبمیوه‌فروشی داشتم و با وی شریک بودم، من مجرد بودم تا اینکه مدتی قبل نامزد کردم، شب قبل منزل یکی از دوستانم بودم که شاهرخ با من تماس گرفت و گفت با من کار دارد و می‌خواهد مرا ببیند، من به او آدرس خانه دوستم را دادم و او به آنجا آمد، بعد از اینکه از خانه دوستم خارج شدم، شاهرخ با خودرویش دنبال من آمد؛ زمانیکه سوار بر خودروی شاهرخ شدم اواسط راه تشنه شدم و از شاهرخ خواستم برایم آب معدنی بخرد، او کنار دکه‌ای ایستاد و آب خرید، من از آن آب نوشیدم اما پس از مدتی بیهوش شدم و زمانیکه بهوش آمدم، دیدم در خانه‌ای هستم و شاهرخ مرا مورد آزار و اذیت قرار داده و از من فیلم و عکس تهیه کرده است. وی در ادامه اظهاراتش به مأموران گفت: اوسط نیمه‌شب حالم بهم خورد و شاهرخ مرا به بیمارستان برد، زمانیکه به بیمارستان رسیدیم در فرصت مناسب که شاهرخ حواسش به من نبود از آنجا فرار کردم و اکنون از وی به جرم آدم‌ر‌بایی و آزار و اذیتم شکایت دارم. پس از اظهارات دختر جوان و تشکیل پرونده آدم‌ربایی در دادسرای امور جنایی تهران، تیمی از مأموران اداره آگاهی به دستور محمد‌مهدی مرشدلو؛ بازپرس شعبه هفتم این دادسرا برای دستگیری شاهرخ وارد عمل شدند و یک هفته پس از این اتفاق موفق به دستگیری شاهرخ شدند. شاهرخ پس از دستگیری به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد و به آزار و اذیت دختر جوان اعتراف کرد و به بازپرس پرونده گفت: من این دختر را دوست داشتم و زمانی که متوجه شدم وی نامزد کرده، تصمیم به آزار و اذیت او گرفتم، من توقع نداشتم او با شخص دیگری ازدواج کند، شب حادثه او از من خواست که برایش آب معدنی بخرم، من نیز کنار دکه‌ای توقف کردم و پس از خرید آب معدنی مواد خواب‌آور داخل آب ریختم، بعد نیز او را به منزل یکی از اقوامم که خالی از سکنه بود، بردم، پس از اینکه او را مورد آزار و اذیت قرار دادم، اوسط نیمه شب حالش بد شد و او را به بیمارستان رساندم و نمی‌دانستم از من شکایت کرده است. سرانجام شاهرخ پیش از ظهر امروز برای اخذ آخرین دفاع به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد و تحقیقات نهایی در رابطه با این پرونده ادامه دارد.