زندگی مرد مازندرانی با جسد زنش!
گرچه متهم صحنهسازیهای زیادی انجام داد تا راز این جنایت برملا نشود، اما کارآگاهان پلیس خیلی زود دست او را رو کردند...
به گزارش شما نیوز ، سوال مشترکی که در تمام جنایتها در ذهن عاملان قتل رخ میدهد این است «با جسد چه کنم؟» جسدی که سرنخی از متهم با خود همراه دارد و کشف آن بیشک راز جنایت را برملا خواهد کرد.
به همین دلیل هم هست که در بعضی از پروندهها اجساد به آتش کشیده میشود. با آنکه سوال یکی است، اما راهها متفاوت است و هر متهم برای مخفی کردن جسد دست به کاری میزند و یکی از این راهحلها که به ذهن قاتلان میرسد، دفن آن داخل خانهشان است؛ هرچند این راهحل نیز مانند تمامی راهحلهای دیگر کارساز نیست و دست آنها بالاخره رو میشود. گزارشی که میخوانید تنها چند نمونه از پروندههایی است که قاتلان، اجساد را داخل خانه دفن کردهاند.
جسدی داخل حیاط خانه ویلایی
پرونده زن مازندرانی که به دست همسرش کشته شد، یکی از همین پروندههاست. گرچه متهم صحنهسازیهای زیادی انجام داد تا راز این جنایت برملا نشود، اما کارآگاهان پلیس خیلی زود دست او را رو کردند. رسیدگی به این پرونده با شکایت مرد میانسالی در رابطه با ناپدید شدن همسرش زیور آغاز شد. مرد میانسال مدعی بود که همسرش زیور برای خرید به بازار رفته و دیگر برنگشته است. در ادامه تحقیقات، فرضیههای متفاوتی برای ناپدید شدن این زن مطرح شد و نخستین فرضیه گروگانگیری بود، اما وضعیت مالی زیور و همسرش درحدی نبود که کسی نقشه ربودن او را کشیده باشد. از سوی دیگر، تماسی از سوی گروگانگیران مطرح نشده بود. به این ترتیب این فرضیه رنگ باخت. در ادامه بررسیها مشخص شد که زوج میانسال مدتهاست باهم اختلاف دارند. همین موضوع باعث شد تا تحقیقات روی همسر زیور متمرکز شود. تیم جنایی استان مازندران با این فرضیه که زیور توسط همسرش به قتل رسیده راهی خانه او شده و در بازرسی از خانه لکه خونهایی به دست آمد که نشان از جنایت داشت. این درحالی بود که شوهر زیور به نام کامران زمانی که ظن پلیس را به خود دید، از محل متواری شد. با فرار مرد میانسال، احتمال جنایت از سوی او قوت گرفت و کارآگاهان موفق به دستگیری متهم فراری شدند. همزمان با دستگیری کامران، کارآگاهان جنایی موفق شدند داخل باغ خانه ویلایی جسد مدفون زن جوان را پیدا کنند. کامران که با پیدا شدن جسد چارهای جز بیان حقیقت نمیدید، به قتل اعتراف کرد و گفت: با همسرم درگیر شدم و او را با چکش به قتل رساندم. بعد از آن جسد را داخل حیاط خانه دفن کردم و به دروغ گفتم که او برای خرید از خانه خارج شده و دیگر برنگشته است.
جسدی داخل کمد دیواری
پسر جوان که از دست رفتارهای پدرش به تنگ آمده بود و او را عامل قتل مادرش میدانست، یکی دیگر از متهمانی است که جسد را داخل خانه، آن هم کمد دیواری خانهشان دفن کرد. او پس از به قتل رساندن پدرش و دفن جسد داخل کمد به اداره آگاهی رفت و ناپدید شدن پدرش را اعلام کرد. با اعلام این شکایت تحقیقات آغاز شد و درحالی که بررسیهای کارآگاهان جنایی تهران برای یافتن مرد میانسال ادامه داشت، چهار روز بعد از جنایت پسر جوان بار دیگر به اداره آگاهی رفت و این بار به قتل پدر اعتراف کرد. او گفت: پدرم همیشه رفتار نامناسبی با ما داشت و علت مرگ مادرم هم رفتارهای پدرم بود. مدتی قبل متوجه شدم که او تصمیم به ازدواج گرفته و این مساله بیشتر مرا اذیت کرد. روز حادثه باهم درگیر شدیم و او را به قتل رساندم. بعد از آن از ساختمان درحال ساخت کنار خانهمان مصالح آوردم و جسد را داخل کمد دیواری دفن کردم.
با اعتراف متهم 19 ساله به قتل، کارآگاهان جنایی جسد مرد میانسال را داخل کمد دیواری خانه پیدا کردند.
دفن جسد مرد جوان داخل باغچه
این بار عامل جنایت زن جوانی بود که پس از به قتل رساندن همسرش جسد او را داخل باغچه خانهشان دفن کرد. زن 45 ساله مدعی بود که همسرش برای رساندن دخترش به دانشگاه از خانه خارج شده و دیگر برنگشته است. بررسیها برای یافتن مرد میانسال ادامه داشت تا اینکه برادر مرد ناپدید شده به اداره آگاهی رفت و مدعی شد که برادرش ناپدید نشده، بلکه به قتل رسیده و جسدش داخل باغچهای دفن شده است. اظهارات مرد جوان باعث شد تا کارآگاهان جنایی استان فارس وارد عمل شوند و جسد مرد میانسال را داخل باغچه خانهاش پیدا کنند.
با کشف جسد، همسر مقتول و دو دخترش بازداشت شده و همسر مقتول در تحقیقات اولیه به قتل اعتراف کرد و گفت: شوهرم شدیدا به مواد مخدر اعتیاد داشت، بسیار بداخلاق بود و مدام من و بچههایم را کتک میزد. به همین دلیل او را به قتل رساندم و جسدش را داخل باغچه خانهمان دفن کردم، اما عذاب وجدان باعث شد تا موضوع را با برادرشوهرم در میان بگذارم و راز این جنایت برملا شود.
جسدی در حیاط خانه پدری
راز این جنایت شوم با مرگ متهم پرونده برملا شد و کارآگاهان موفق شدند استخوانهای مقتول را پس از سالها در داخل حیاط خانه پیدا کنند. ماجرای این جنایت با اعلام ناپدید شدن پسر 27 سالهای به پلیس مورد رسیدگی قرار گرفت. آنطور که خانواده پژمان در تحقیقات گفته بودند، پسر 27 سالهشان از خانه خارج شده و دیگر برنگشته بود. بررسیها ادامه داشت، اما با گذشت چهار سال از این ماجرا از سوی پلیس هیچ رد و سرنخی به دست نیامد. تا اینکه پدر خانواده فوت کرد و همزمان سرنخهایی به دست آمد که نشان میداد پدر پژمان در ناپدید شدن پسرش نقش دارد. به همین دلیل بار دیگر تحقیقات از خانواده پژمان صورت گرفت و یکی از اعضای این خانواده راز ناپدید شدن پسر 27 ساله را برملا کرد و گفت: پژمان به مواد اعتیاد شدید داشت و روز حادثه او با پدرش درگیر شد و به دست پدرش به قتل رسید. بعد از این حادثه برای اینکه راز این جنایت برملا نشود جسد را داخل خانه دفن کرد.
به این ترتیب بقایای جسد پسر جوان پس از چهار سال در گوشهای از حیاط خانه پدرش کشف شد.