سرنوشت زن جوان در گرو شهادت دختر ٨ساله
مدتی بود که به همسرم مشکوک شده بودم. وقتی رفتارهای او را زیرنظر گرفتم، متوجه شدم بعد از اینکه من از خانه بیرون میروم او رفتوآمدهای مشکوکی دارد...
به گزارش شما نیوز ، یک سال قبل مردی به مأموران پلیس اراک مراجعه کرد و مدعی شد متوجه شده است همسرش با چند مرد رابطه دارد. او به پلیس گفت بررسیهایش همهچیز را روشن کرده و حالا او میداند همسرش حتی با چه کسانی رابطه داشته است. این مرد به بازپرس گفت: مدتی بود که به همسرم مشکوک شده بودم. وقتی رفتارهای او را زیرنظر گرفتم، متوجه شدم بعد از اینکه من از خانه بیرون میروم او رفتوآمدهای مشکوکی دارد. وقتی تلفن همراه همسرم را چک کردم و پیامکهای او را خواندم، متوجه شدم اشتباه نکردهام و او با چند مرد ازجمله باجناقم رابطه دارد. با شکایت این مرد همسر او بازداشت شد. متهم در بازجوییها قبول کرد با چند مرد رابطه داشته است و دختربچه هشتساله او نیز اعتراف کرد که مادرش را دیده با مردان غریبه در خانه رابطه برقرار میکند. او به بازپرس گفت: مادرم هربار مرد غریبهای را به خانه میآورد، من را داخل اتاق میکرد و با او رابطه داشت. من را تهدید کرده بود به کسی چیزی نگویم و حتی به من گفته بود که اگر حرفی بزنم دستم را با چنگال میسوزاند. با توجه به این شکایت، متهمان بازداشت شدند و از آنجایی که محل وقوع جرم تهران بود پرونده به تهران فرستاده شد. بعد از انجام بازجوییهای اولیه در شعبه ٤ دادگاه کیفری استان تهران پرونده برای رسیدگی آماده شد. روز گذشته مینا، متهم پرونده، به همراه شوهرخواهرش کامبیز و متهم دیگر به نام آرمین به دادگاه آورده شدند. هرسه متهم اتهام را رد کردند و مدعی شدند شوهر مینا دروغ میگوید. در ابتدای جلسه رسیدگی شوهر مینا در جایگاه قرار گرفت و یک بار دیگر شکایتش را مطرح کرد و گفت: من پرینت تلفنهای همسرم را گرفتهام و در پرونده موجود است. او به من خیانت کرده و من خواستار مجازات همه متهمان هستم. سپس نوبت به مینا رسید. او اتهام رابطه نامشروع و خیانت را رد کرد و گفت: من و شوهرم زندگی خوبی با هم داشتیم، اما من تصمیم گرفتم مهریهام را از او طلب کنم و از همان موقع ارتباط ما با مشکل مواجه شد. شوهرم از آن موقع مرتب با من دعوا میکرد تا اینکه یک روز من را متهم به خیانت کرد. از من و چند مرد شکایت کرد و مدعی شد ما به او خیانت میکردهایم. او درباره پرینت تلفنها گفت: شمارهتلفنی که ادعا میشود، متعلق به من نیست. پیامکها را هم قبول ندارم و تماسها هم برای من نبوده است. مینا همچنین درباره گفتههای دخترش هم گفت: دخترم تحت تأثیر پدرش چنین حرفهایی را زده است. من هیچوقت دخترم را تنبیه یا تهدید نکردم و این گفتهها درباره من دروغ است. هیچ مرد غریبهای هم در خانه من رفتوآمد نداشته است. اگر من میخواستم خیانت کنم مقابل چشمان دخترم این کار را نمیکردم و از اینکه چنین تهمتی به من زده شده است، ناراحت هستم. سپس باجناق شاکی که یکی دیگر از متهمان بود در جایگاه حاضر شد. او گفت: من این اتهام را قبول ندارم. اختلاف باجناقم با من و خانواده همسرم از زمانی شروع شد که ما نامزد بودیم و میخواستیم ازدواج کنیم. پدر همسرم پیشنهاد داد هر دو خواهر در یک روز مراسم عروسی برگزار کنند و من هم قبول کردم، اما باجناقم قبول نکرد و از همان موقع با من به اختلاف برخورد. او حتی اجازه نمیداد همسرش با من سلام و احوالپرسی کند چه رسد به اینکه بخواهم به خانه آنها رفتوآمد کنم. او درباره اینکه چرا در چند مرحله از شمارهکارت او به حساب خواهرزنش پول واریز شده است، گفت: همسرم و خواهرش کار در خانه میگرفتند و انجام میدادند صاحبکارشان به شمارهحساب من پول واریز میکرد هرچند حساب به نام من بود اما همسرم با آن کار میکرد و هربار هم که پول به آن حساب واریز میشد مبلغی که متعلق به خواهرش بود را واریز میکرد. آنچه به عنوان مدرک پولی به دادگاه ارائه شده درواقع حساب دو خواهر با هم بوده است. همسر این مرد نیز در جایگاه حاضر شد و گفتههای شوهرش را تأیید کرد و گفت: من به همسرم به اندازه چشمهایم اعتماد دارم و میدانم بین او و خواهرم ارتباطی نبوده و شوهرخواهرم دروغ میگوید. در ادامه دیگر متهم پرونده در جایگاه حاضر شد. او گفت: من این اتهام را قبول ندارم. من اصلا نه مینا را میشناختم و نه با خانواده او آشنایی دارم و اصلا نمیدانم چرا از من شکایت شده است. این حرفها دروغ است. در پایان هیئت قضات وارد شور شدند و در نهایت تصمیم گرفتند دختر هشتساله شاکی و مینا را احضار کنند و از او بخواهند توضیح دهد چرا درباره مادرش ادعاهایی را مطرح کرده و آیا حاضر است دوباره آن گفتهها را تأیید کند یا نه. شرق