به اسم حیا، کودکان را بیاطلاع نگذاریم
حمیدرضا شاهآبادی میگوید: این کار صحیحی نیست که به اسم باحیا بار آوردن کودکان، آنها را بیاطلاع بگذاریم و موجب شویم در معرض خطرهای مختلف اجتماعی قرار بگیرند.
به گزارش شما نیوز ، right;"> خبرگزاری ایسنا: حمیدرضا شاهآبادی میگوید: این کار صحیحی نیست که به اسم باحیا بار آوردن کودکان، آنها را بیاطلاع بگذاریم و موجب شویم در معرض خطرهای مختلف اجتماعی قرار بگیرند.
این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان در گفتوگو با ایسنا، درباره ظرفیت ادبیات در زمینه آگاهیبخشی به بچهها برای شناخت بدن خود و پیشگیری از اتفاقهایی مثل تعرض و تجاوز به آنها، گفت: ادبیات به معنای خاص خود چکیده تجربه بشری است؛ یعنی انسانها هر آنچه در زندگی آموختهاند و به هر ادراکی رسیدهاند در قالب ادبیات به نسلهای بعد از خود منتقل میکنند. از طرف دیگر، مخاطبان ادبیات کودک کسانی هستند که اولین مواجههها را با زندگی و محتوای آن دارند و نیازمند کسب تجربههای اولیهای هستند تا بر مبنای آنها بتوانند بهتر زندگی کنند. با این حساب ادبیات زمینه بسیار خوبی برای ارائه تجربههای اولیه زندگی به کودکان و کسانی که نخستین گامها را در تجربهاندوزی برمیدارند، فراهم میکند.
او در ادامه اظهار کرد: ادبیات کودک زمینه بسیار خوبی برای انتقال مفاهیم آموزشی و تجربی به کودکان است؛ از جمله مهمترین این تجربهها آموزش حفاظت از خود در مقابل افراد و شرایطی است که میتواند برای کودک خطرآفرین باشد و به آینده کودک لطمه بزند. رها کردن کودکان و سپردن آنها به جامعهای که قطعا جامعه سالمی نیست و داشتن این توقع که کودکان در مراوده با همسالان و بزرگترها به تجربههای اولیه برای حفاظت از خود برسند، کار اشتباهی است که گاهی هم والدین و هم مربیان و معلمان مرتکب آن میشوند.
شاهآبادی خاطرنشان کرد: باید به کودکان آموزش داد و به آنها آموخت چطور از خودشان محافظت کنند تا در دورههای مختلف زندگی بتوانند پاک، سالم و به دور از خطرهای مختلف رشد کنند و پیش بروند. به همین دلیل ادبیات کودک باید زمینهای برای آموزش مفاهیم حفاظت از خود - چه در امور جنسی و چه امور غیرجنسی - باشد.
او سپس بیان کرد: اینکه یک انسان بتواند برای خود حریمی قائل باشد و بتواند از حریم خود در برابر دیگران محافظت کند، مهمترین و اصلیترین چیزی است ما باید به بچهها یاد دهیم. متأسفانه این آموزشها در دورههای مختلف و خصوصا در سالهای اخیر تحت تأثیر برخی از تصورات قرار گرفته که به نظر میرسد تصورات آگاهانهای نیست. اینکه ما احساس کنیم دادن برخی از آموزشها به کودکان حیا را در درون آنها از بین میبرد، نگاه کارشناسانهای نیست. به یاد دارم که در دوران کودکی روحانی مسجد محل ما با لوله کتری به پسربچهها عمل استبرا را آموزش میداد. وقتی این امکان بالقوه اجتماعی حتی در مساجد ما وجود دارد چرا از آن برای آموزش کودکانمان استفاده نکنیم؟
این نویسنده درباره اینکه کودکان «نه گفتن» را چگونه یاد بگیرند، اظهار کرد: وقتی ما به کودک آموزش دهیم برای خود حریم شخصی و استقلال فردی قائل شود، اولین اتفاقی که میافتد این است که او میتواند در برابر دیگران برای خود مرزی قائل شود و در برابر شکستن این مرز «نه» بگوید. از پیشنهاد رفتن به جایی گرفته تا خوردن چیزی و کشیدن سیگار و یا هر چیز دیگری خیلی راحت «نه» بگوید و بگوید که آن کار را انجام نمیدهد. به این ترتیب او در شرایطی قرار نمیگیرد که به خاطر حجب و حیا و یا خجالت، هر کس هرچیزی را که به او گفت بلافاصله انجام دهد.
او در ادامه متذکر شد: نکته مهم دیگری که باید به آن توجه شود این است که آموزش صرفا برای بچهها نیست و والدین هم باید در معرض آموزش قرار بگیرند. اولیا باید بدانند یک بچه در سنین مختلف در معرض چه خطرهایی است، آنها باید بدانند همراهی و بودن در کنار بچهها در موارد بسیاری ضروری است. والدین کودک باید یاد بگیرند مفاهیم حفاظت از خود را چطور و با چه زبانی به کودک بگویند زیرا در هر مرحله از زندگی و در هر گروه سنی، مطالب را باید به شیوه خاص آن دوره بیان کرد.
شاهآبادی با بیان اینکه به عنوان پدر برایش حفظ حریم و حیا خیلی اهمیت دارد، خاطرنشان کرد: آموزش ندادن به خاطر حفظ حیا در حالی که میتواند خطرات زیادی به دنبال داشته باشد، قطعا پذیرفتنی نیست. مادری که فرزند پنجساله خود را صبح زود میفرستد که نان بخرد، آموزش ندیده است وگرنه بچه پنجساله را در ساعت خلوتی روز به خیابان نمیفرستاد که برایش این اتفاق بیفتد. مادری که جلو ارتباط فرزند خود را با آدمهای خطرآفرین نمیگیرد، آموزش ندیده است. بنابراین علاوه بر کودکان، والدین آنها هم باید آموزش ببینند تا بدانند با فرزندان خود چطور رفتار کنند و آنها را برای حفظ حریم فردی خودشان آموزش بدهند.
این نویسنده با تأکید بر اینکه کتابهای آموزشی در این حوزه باید متناسب با فرهنگ جامعه نوشته شود گفت: بنابراین درست است که نویسنده همیشه باید پیشرو باشد و جلوتر از جامعه خود حرکت کند و جامعه را رو به جلو سوق دهد اما نکته قابل اعتنا این است که نویسنده نباید واقعیتهای اجتماعی را نادیده بگیرد. با این نگاه ترجمه کردن کتابهای کشورهای دیگر با این موضوع الزاما برای ما مفید نخواهد بود و در این زمینه نیازمند استفاده از نگاه کاملا بومی هستیم.